- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

لزوم پرهیز آموزش و پرورش از سیاست زدگی

139402311743246705341694

امیرناصر غلامرضایی/ میرملاس: 

خوشحالم از اینکه بچه کوچک ندارم که در این آموزش و پرورش صددرصد سیاسی بخواهد تربیت پیداکند !! آموزش و پرورشی که چنان سیاست زده شده است نه از آموزش آن خبری است و نه از پرورش آن ، آموزش و پرورشی که تربیت نسلهای جامعه را فدای قدرت طلبی این و آن میکند ! آموزش و پرورشی که نودونه درصد چیدمانش سیاسی است نه علمی و نه آموزشی ! آموزش و پرورشی که آموزه آن به جای تربیت نسلهای آینده سیاه بازی سیاست را فهمیدند . از یک بچه محصل نمیشنوم که بگوید معلم به من گفت با پدر چگونه برخورد کن !! هنوز یک محصل را ندیدم که بگوید معلم من برخورد با مادرم را به من آموخت . تا بحال نشنیدم یک محصل بگوید معلم من به من روش چگونه زندگی کردن را آموخت ! هیچ دختر بچه دانش آموزی نگفته که معلم امان ماندن از چنگال نامحرمان کف خیابان را به من آموخت ! چرا ؟

چرا معلم به دانش آموز نمی گوید خودت با فلان روش نان آور خود یا کمک حال خانواده باش !! بعد از گذشت سالیان سال فقط بابا نان داد را میاموزیم در حالیکه اگر یک محصل بابا نداشته باشد طعم نان پدر را نمیفهمد پس باید به او آموخته که اینک که پدر ندارد چگونه خودش چگونه نان آور خویش باشد . آموزش و پرورش در خدمت سیاست و سیاست فقط برای کسب قدرت تلاش میکند ! آموزش و پرورش تلاش میکند که یکی از جنس خودش قدرت بگیرد که شاید دیگران از خوان قدرت او متنعم شوند .

این آموزش و این پرورش با این روش تدریس و آموزش نمی تواند نونهالان این مرز و بوم را مردان روزگار سختی کند . باید آموزش و پرورش را از وادی قدرت طلبی و سیاسی کاری و سیاست زده گی و سیاسی بازی فاصله داد تا جوانان مملکت را بسازند تا احترام به پدر و مادر را بیاموزند تا قانون مداری و قانون پذیری را آموزش دهند تا ساختن جامعه را آموزش دهند تا حقیقت دین را بیاموزانند تا صنعت و فن و حرفه را یاد دهند تا قناعت و تقوی را تدریس کنند ، تا دفاع از حق را بیازمایند و بیاموزند تا ساختن جامعه را به دانش آموزان و به فرزندان ما و دیگران بیاموزند نه ساختن زندگی خود و خراب کردن جامعه را ،،،،،، من قصدم توهین نبود اما حقیقت وجودی بسیاری از آموزش و پرورش این است .

امیدوارم آموزش و پرورش احترام بیاموزد ، فن سالاری را بیاموزد ، عزت نفس را آموزش دهد ، نان آوری را تدریس کند نه نان خوری ، تلاش را تلمذ کنند نه تنبلی را ،، چرا معلم نمیگوید دوران بابا نان داد به سر آمده و بابا هر چه تلاش کند باز نمی تواند نان آور خانواده باشد پس پس محصل به پا خیز و خودباور باش تا به یاری بابایت بشتابی که گرسنه نمانی !!

احساس امنیت موضوعیست که باید کل جامعه را اعم از دارا و ندار توانمند و ضعیف با سواد و بی سواد در بر گیرد ، به جای ایجاد ناامنی در احساس و ضمیر ناتوانان ، باید توانا را به کار گمارد و ناتوان را به جای برکنارکردن آموزش داد تا او هم توانا شود نا امن کردن فضای کسب و کار و متوحش کردن فضای ادارات اقدام شایسته و بایسته ای نیست ، مدیران باید ضعیفان را تقویت کنند تا آنها هم قوی شوند و بتوانند باری از دوش جامعه بردارند . مدیر تازه منصوب شده آموزش وپروش استان دو خصیصه وجودی و رسالت حقیقی اداره متبوعش که همان آموزش و پرورش است را اجرا و کارکردی کند مدیران نا توان را آموزش دهد تا توانا شوند و روحیه مدیریت را در ضمیر آنها پرورش دهد و به جای حذف ، از آنهاکار بکشد و به جای ایجاد توحش و ترس و ارعاب و اضطراب آرامش را در این اداره حاکم کند که همگان تحت نظارت قانون با امنیت و آرامش کامل به درجه ای از اعتماد به نفس برسند که خود را مدیون سیستم و موظف به کار بدانند ، اگر چنین روحیه ای در آموزش و پرورش حاکم شود حتما فرزندان جامعه درست تربیت شده و انتقام جو نخواهند بود و در صدد ارتقا توانایی خود و بر طرف کردن ضعف خویش خواهند بود چنین آموزش و پرورشی فرزندان ما را درست تربیت خواهند کرد .