اگرچه باور و تحمل این مصیبت جانگداز، دشوار است؛
اگرچه بغض هر بار می شکند و باز باقی است و اشک حسرت و ماتم از دیده جاری؛
اگرچه رفتن هاشمی چون غروبی دلگیر و غمبار، دل و جانمان را آکنده از اندوه ساخته،
اما امیدمان به صد طلوع شگفت انگیز است که در فردای این غروب جانکاه دیدگان همه ی شیفتگان حقیقت را به نور امید و آگاهی روشن خواهد ساخت.
شخصیت هاشمی از جنس مردان بزرگی است که همه ی آنچه را برای ماندگاری در تاریخ و روزگار ضروری است، در خود دارد، از دانش و کوشش و بردباری تا بزرگ منشی و راستی و مردمداری.
در همه ی این سالها چه آن روز که دشمن کینه توز همه ی آنچه را در توان داشت به کار بست تا شخصیت ظاهری یا معنوی هاشمی را از این ملت بگیرد؛
چه آنگاه که برخی دوستان ناآگاه دل و جان او را آماج تیرهای تهمت و طعنه ساختند؛
چه آن روز که در اوج حضور و قدرت سیاسی بود؛
و چه آن زمان که برخی حتی نامش را از تاریخ انقلاب و دفاع مقدس حذف کردند،
هیچگاه نه در پیمان او با انقلاب و مردم خدشه ای وارد شد و نه ما او را برکنار و بی نیاز از نقد دانستیم.
و امروز نیز بر همین پایه و اساس، بر این باوریم که خواه ناخواه و بیش از گذشته فرصت و زمینه ی طرح اندیشه و روش و منش و ارزیابی دهها سال حضور و عملکرد هاشمی در صحنه های گوناگون نهضت، انقلاب و کشور فراهم خواهد شد و این امر، قطعاً و از هر زاویه که بنگریم، منشأ آگاهی و روشنگری بیش از پیش در جامعه خواهد بود.
هاشمی که برای خود چیزی نخواست و آنچه خواست برای انقلاب و کشور و مردم بود، از میان ما رفت. نگاه امیدوار و دیدگان اشکبار ما به فردا و فرداهایی است که خورشید شخصیت هاشمی از مشرق اندیشه و دانش و فداکاری و بردباری و پاکی تا سالیان سال بر دل و جان فرزندان این سرزمین بتابد و روشنی بخشد. این پاداش بردباری و سنت قطعی تاریخ است چنانکه مولانا به زیبایی گفته است:
«کمترین خلعت که بدهد در ثواب برفزاید بر طراز آفتاب»
کورش هادیان
۲۱ دی ۹۵
سلام برقلم زیبایت برادر هادیان
آنچه هاشمی را محبوب دل ایرانیان کرد رجوع ایشان به خرد جمعی و فهم واقعی تر مسایل جامعه و ایستادگی برای بیان و رفع انسدادهای مسیر
ترقی جامعه بود روحش شاد و راهش پر رهرو باد
….. اندیشه اش همیشه جاریست
…….استخوان در گلو خوابید
…… و گفت مردم به توانایی هایشان ایمان داشته باشند و برایده هاشون استوار باشند