تاریخ : پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
6

زنان ستون جامعه

  • کد خبر : 95468
  • 08 اسفند 1395 - 12:27

فاطمه ایرانی / میرملاس :  در دنیای کنونی یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه یافتگی، پیشرفت و یا عقب ماندگی هر جامعه، نیروی انسانی آن می باشد . نیروی انسانی یا همان منابع انسانی که به جرأت میتوان بیان کرد بزرگ ترین سرمایه هر جامعه می باشد، که شامل هم زنان و هم مردان است. […]

فاطمه ایرانی / میرملاس : 

در دنیای کنونی یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه یافتگی، پیشرفت و یا عقب ماندگی هر جامعه، نیروی انسانی آن می باشد .
نیروی انسانی یا همان منابع انسانی که به جرأت میتوان بیان کرد بزرگ ترین سرمایه هر جامعه می باشد، که شامل هم زنان و هم مردان است. در این میان نقش زنان نیز همانند مردان و حتی گاهی پررنگ تر از مردان است.
اگرچه تا چند دهه قبل، فرهنگ مردسالاری که تقریباً در بسیاری از مناطق جهان وجود داشت موجب شد زنان فرصت کمتری برای به اثبات رسانیدن توانمندی ها و استعداد های بالقوه خود داشته باشند؛ ولی خوشبختانه در عصر جدید در سراسر جهان توزیع امکانات، فرصت های بیشتر را بوجود آورده که باعث گردیده زنان، علاوه بر وظیفه همسری و مادری در خانواده در فعالیت های اجتماعی نیز حضوری فعال داشته باشند.
با نگاهی کوتاه به تاریخ کشورمان می توان گفت: ایران به دلیل داشتن پیشینه غنی فرهنگی بخصوص در دوران هخامنیشیان که حتی در ساخت تخت جمشید مهندسی این سازه را برعهده داشتند، ما را به این نتیجه می رساند که در مجموع، زنان ایرانی در بُعد اجتماعی حضوری فعال داشتنه اند. در دوران بعد از انقلاب خوشبختانه زنان در مسیر رشد قرار گرفته و در عرصه های مختلف اجتماعی توانسته اند از وضعیت بهتری نسبت به گذشته برخوردار باشند.
این در حالی است که در برخی از کشورهای اسلامی، زنان هنوز زیر سایه عقاید خرافی و جهالیت، حتی پیش پا افتاده ترین و ابتدایی ترین حقوق انسانی را ندارند. حقوقی مانند شرکت در انتخابات، رانندگی، هنرپیشگی و … .
خوشبختانه شرایط کنونی در جامعه ایران دستخوش تغییرات امیدوار کننده ای شده است. دولت با تغییر نگرش، برای اشتغال زنان گامی بزرگ برداشته و نگرش سنتی رفته رفته به آنچه زنان خواستارش بودند نزدیک تر شده است. هرچند رنگ مرد سالاری در نقاشی حضور اجتماعی زنان هنوز هم پر رنگ است…
بی شک با ورود بانوان آگاه، متخصص و توانمند به جامعه و درد آشنا با مسایل و مشکلات جامعه در عرصه های مختلف علمی، اداری، آموزشی و… سایر موقعیت های مختلف زنان در خانواده و اجتماع را تحت الشعاع قرار می دهد؛ که طبیعتاً این شرایط زنان را علاوه بر نقش های همسری و مادری به نقش های جدید و پذیرش مسئولیت های اجتماعی در کنار مسئولیت های همسرداری و خانه داری سوق می دهد.
با وجود آمار بالای ۶۰ درصدی حضور بانوان در دانشگاه ها اما باید گفت متأسفانه هنوز زنان جایگاه واقعی که شایستگی آن را دارند در جامعه پیدا نکرده اند.
چرایی این موضوع به علل و عوامل متعددی مرتبط است. مقصر اصلی این موضوع بدون شک خود زنان هستند. به هر روی مهمترین و اصلی ترین عوامل کم رنگی حضور زنان در جامعه را می توان، عدم خودباوری و شناخت شان اجتماعی شان،عدم اعتماد به نفس، نداشتن آگاهی نسبت پتانسیل ها و توانایی های واقعی خود، دانست. اگر بانوان در جامعه، بر این نکته واقف باشند که هیچ تفاوتی در اثرگذاریشان بر جامعه نسبت به مردان ندارند؛ قطعا حضوری فعال تر در جامعه خواهند داشت.
فقدان عوامل ذکر شده درکنار نقص فرهنگی جامعه ایرانی که حتی زنان نیز در آن سهیم هستند، موجب شده که تا حدودی مدل تربیتی خانواده ها مردسالارانه باشد و به همین سبب مردسالاری کمابیش در جامعه ما وجود داشته و بالطبع آثار مخرب این روند و نگاه، سبب می گردد که اگر در جایی هم حرکتی در جهت پیشرفت زنان و تقویت حضور زنان صورت گیرد خواه ناخواه این حرکت در ذات خود ناقص باشد.
این نوع نگرش حتی در خانواده شامل حال دختر بچه ها هم شده است. داشتن نگرشی مردسالارانه در زندگی و همچنین نگاه خود برتر پنداری پسران که در خانواده ها، رویه ای غالب است؛ سبب شده، دختران در آینده با فرزندان خود دچار مشکل شوند و طبیعتاً مادران افسرده، فرزندان افسرده و مادران دارای اختلالات روحی روانی، فرزندانی با مشکلات روحی و روانی تربیت خواهند کرد، که خود دلیل تباهی نسل آینده (دختران و پسران ) است.
این در حالی است که برای داشتن جامعه ای پویا که در آن نیمی از جامعه حضور فعالی داشته باشند باید با زمینه سازی صحیح و ارتباطی مستمر و درست و پاسخ صحیح به نیازهای آنان، شرایط حضور دختران جوان را به اجتماع فراهم کنیم. اگر غیر از این باشد در آینده با جامعه ای روبرو خواهیم شد که در آن زنان اعتماد به نفس، استقلال و خلاقیت کمتری دارند، ذهن کنجکاوی ندارند، از لحاظ شخصیتی کمتر رشد یافته‌اند و در برخورد با مشکلات روزمره، انعطاف‌پذیری کمتری خواهند داشت.

در دنیای کنونی یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه یافتگی، پیشرفت و یا عقب ماندگی هر جامعه، نیروی انسانی آن می باشد .
نیروی انسانی یا همان منابع انسانی که به جرأت میتوان بیان کرد بزرگ ترین سرمایه هر جامعه می باشد، که شامل هم زنان و هم مردان است. در این میان نقش زنان نیز همانند مردان و حتی گاهی پررنگ تر از مردان است.
اگرچه تا چند دهه قبل، فرهنگ مردسالاری که تقریباً در بسیاری از مناطق جهان وجود داشت موجب شد زنان فرصت کمتری برای به اثبات رسانیدن توانمندی ها و استعداد های بالقوه خود داشته باشند؛ ولی خوشبختانه در عصر جدید در سراسر جهان توزیع امکانات، فرصت های بیشتر را بوجود آورده که باعث گردیده زنان، علاوه بر وظیفه همسری و مادری در خانواده در فعالیت های اجتماعی نیز حضوری فعال داشته باشند.
با نگاهی کوتاه به تاریخ کشورمان می توان گفت: ایران به دلیل داشتن پیشینه غنی فرهنگی بخصوص در دوران هخامنیشیان که حتی در ساخت تخت جمشید مهندسی این سازه را برعهده داشتند، ما را به این نتیجه می رساند که در مجموع، زنان ایرانی در بُعد اجتماعی حضوری فعال داشتنه اند. در دوران بعد از انقلاب خوشبختانه زنان در مسیر رشد قرار گرفته و در عرصه های مختلف اجتماعی توانسته اند از وضعیت بهتری نسبت به گذشته برخوردار باشند.
این در حالی است که در برخی از کشورهای اسلامی، زنان هنوز زیر سایه عقاید خرافی و جهالیت، حتی پیش پا افتاده ترین و ابتدایی ترین حقوق انسانی را ندارند. حقوقی مانند شرکت در انتخابات، رانندگی، هنرپیشگی و … .
خوشبختانه شرایط کنونی در جامعه ایران دستخوش تغییرات امیدوار کننده ای شده است. دولت با تغییر نگرش، برای اشتغال زنان گامی بزرگ برداشته و نگرش سنتی رفته رفته به آنچه زنان خواستارش بودند نزدیک تر شده است. هرچند رنگ مرد سالاری در نقاشی حضور اجتماعی زنان هنوز هم پر رنگ است…
بی شک با ورود بانوان آگاه، متخصص و توانمند به جامعه و درد آشنا با مسایل و مشکلات جامعه در عرصه های مختلف علمی، اداری، آموزشی و… سایر موقعیت های مختلف زنان در خانواده و اجتماع را تحت الشعاع قرار می دهد؛ که طبیعتاً این شرایط زنان را علاوه بر نقش های همسری و مادری به نقش های جدید و پذیرش مسئولیت های اجتماعی در کنار مسئولیت های همسرداری و خانه داری سوق می دهد.
با وجود آمار بالای ۶۰ درصدی حضور بانوان در دانشگاه ها اما باید گفت متأسفانه هنوز زنان جایگاه واقعی که شایستگی آن را دارند در جامعه پیدا نکرده اند.
چرایی این موضوع به علل و عوامل متعددی مرتبط است. مقصر اصلی این موضوع بدون شک خود زنان هستند. به هر روی مهمترین و اصلی ترین عوامل کم رنگی حضور زنان در جامعه را می توان، عدم خودباوری و شناخت شان اجتماعی شان،عدم اعتماد به نفس، نداشتن آگاهی نسبت پتانسیل ها و توانایی های واقعی خود، دانست. اگر بانوان در جامعه، بر این نکته واقف باشند که هیچ تفاوتی در اثرگذاریشان بر جامعه نسبت به مردان ندارند؛ قطعا حضوری فعال تر در جامعه خواهند داشت.
فقدان عوامل ذکر شده درکنار نقص فرهنگی جامعه ایرانی که حتی زنان نیز در آن سهیم هستند، موجب شده که تا حدودی مدل تربیتی خانواده ها مردسالارانه باشد و به همین سبب مردسالاری کمابیش در جامعه ما وجود داشته و بالطبع آثار مخرب این روند و نگاه، سبب می گردد که اگر در جایی هم حرکتی در جهت پیشرفت زنان و تقویت حضور زنان صورت گیرد خواه ناخواه این حرکت در ذات خود ناقص باشد.
این نوع نگرش حتی در خانواده شامل حال دختر بچه ها هم شده است. داشتن نگرشی مردسالارانه در زندگی و همچنین نگاه خود برتر پنداری پسران که در خانواده ها، رویه ای غالب است؛ سبب شده، دختران در آینده با فرزندان خود دچار مشکل شوند و طبیعتاً مادران افسرده، فرزندان افسرده و مادران دارای اختلالات روحی روانی، فرزندانی با مشکلات روحی و روانی تربیت خواهند کرد، که خود دلیل تباهی نسل آینده (دختران و پسران ) است.
این در حالی است که برای داشتن جامعه ای پویا که در آن نیمی از جامعه حضور فعالی داشته باشند باید با زمینه سازی صحیح و ارتباطی مستمر و درست و پاسخ صحیح به نیازهای آنان، شرایط حضور دختران جوان را به اجتماع فراهم کنیم. اگر غیر از این باشد در آینده با جامعه ای روبرو خواهیم شد که در آن زنان اعتماد به نفس، استقلال و خلاقیت کمتری دارند، ذهن کنجکاوی ندارند، از لحاظ شخصیتی کمتر رشد یافته‌اند و در برخورد با مشکلات روزمره، انعطاف‌پذیری کمتری خواهند داشت.
لازم است با تشخیص درست و دقیق و بر اساس معیار های دینی و عرفی جامعه، با پرورش رویکردی نو، به گونه ای پیش رویم که دختران امروز را به عنوان سروش های نیکبختی خانواده در آینده و به عنوان نیمی از جامعه، هماهنگ با نیم دیگر جامعه و همسو با اهداف عالیه نظام تربیت کنیم. باز هم رسانه های پویا و آگاه به عنوان چشمان تیزبین جامعه در این امر نقش مهمی دارند.

به هر حال شاید یکی از مشکلات کنونی زنان ناشی از عرف های اشتباه، در کنار نگاه افراد تنگ نظری است که تفسیر غلطی از دین را ارائه کرده اند، همین موضوع سبب می شود که بخش اعظمی از انرژی زنان برای ایفای نقش های سنتی هدر رفته و هماهنگی این نقش ها در کنار سنگینی کار بیرون از خانه، مشکلات رسیدگی به فرزندان و خانه و نقش هایی که مسئولیت های اجتماعی و اقتصادی زنان در دنیای امروز ایجاب کرده است؛ مشکلات بسیاری را برای زنان بوجود می آورد و موجب می شود که زنان عطای نقش های اساسی تر را به لقای آن ببخشند.
با افزایش فرصت های شغلی مناسب برای زنان، سطح فرهنگ و آموزش جامعه ارتقاء می یابد، زنان استقلال مالی خواهند داشت، و به همین جهت در کنار مردان گام های بلندتری برای توسعه کشور خواهند برداشت. باید تلاش کرد تا مشارکت زنان در جامعه افزایش یابد و زن به عنصری تولید کننده، مشارکت داشته باشد و در عین حال برخوردار شونده از مواهب توسعه مبدل گردد.
در جامعه ای که حکومت دارای تعهدات و مقیدات دینی است به طبع، نوع نیازها و مطالبات زنان نیز متفاوت تر از دیگر جوامع خواهد بود. در این جامعه خواسته ها و مطالبات زنان، منحصر به دیدگاه های مادی نیست؛ بلکه بیشتر جنبه های معنوی مد نظر قرار خواهد گرفت. مطالباتی چون: ارتقاء جایگاه زنان در پست های مدیریتی، افزایش مشارکت اجتماعی، مشارکت حقیقی، تثبیت جایگاه زنان در سیستم تصمیم سازی و تصمیم گیری، بهبود وضعیت معیشتی زنان در مناطق مختلف شهری و روستایی و …
باور داشته باشیم که همه از یک نفس هستیم و امیدواریم که با وجود نگاه مثبت دولت تدبیر و امید به بانوان و ارتقاء این نگاه در آینده باعث گردد جامعه ای خلاق و فعال داشته باشیم که در آن بانوان این مرز و بوم با خودباوری و توانمندی بیش از بیش، نقش مؤثرتری را ایفا کنند .

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=95468

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.