تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
6

۷ اسفند ۹۴ و مسئولیت ما/ برگزاری انتخابات سالم یکی از مطالبات جدی مردم است/ نوشته ای از «هادی قبادی»

  • کد خبر : 95476
  • 08 اسفند 1395 - 14:01

  هادی قبادی/ میرملاس: یکسال از حماسه حضور مردم ایران در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای گذشت. حماسه ای که در بیشتر حوزه های انتخابیه ؛ منطبق با خواست و اراده مردم رقم خورد ولیکن در حوزه انتخابیه کوهدشت و رومشکان با کمال تاسف به عنوان یکی از مساله دار ترین انتخابات این دیار در […]

 

هادی قبادی/ میرملاس: یکسال از حماسه حضور مردم ایران در انتخابات دهمین دوره مجلس شورای گذشت. حماسه ای که در بیشتر حوزه های انتخابیه ؛ منطبق با خواست و اراده مردم رقم خورد ولیکن در حوزه انتخابیه کوهدشت و رومشکان با کمال تاسف به عنوان یکی از مساله دار ترین انتخابات این دیار در تاریخ به ثبت رسید .

اینجانب که به عنوان فرزندی کوچک از آن دیار مظلوم بنا به دلائلی در رقابت های انتخابات مذکور حضور داشتم وظیفه خود می دانم نکاتی را تقدیم نمایم :

۱- بنده که سالها بود هم به اقتضای شرائط کاری وهم عدم وجود زمینه تاثیرگذاری ؛ حضوری آشکار در این منطقه نداشتم و باوجود برخی گمانه زنی ها بسبب فعالیت‌های مختصری که در سالهای اخیر در دو حوزه جمع آوری آثار شهدا و همراهی برخی عزیزان در راه اندازی خیریه بوجود آمده بود اما تا روزهای پایانی تیرماه ۹۴ هیچگونه تصمیمی بر ورود در این عرصه نداشتم و بارها این را اعلام کرده بودم که نمونه روشن آن سخنانی بود که در دی ماه ۹۳ در مراسم افتتاحیه موسسه خیریه محبین ایراد نمودم. این در حالی بود که از سال ۹۲ از ناحیه افراد مختلف بویژه نسل جوان تقاضاهایی مطرح می شد .

۲ – در ماههای منتهی به سال ۹۳ مطرح شدن کاندیدایی واحد توسط برخی از افراد منتسب به اصلاح طلبان و بی اعتنایی به دغدغه‌های اکثریت اصلاح طلبان ، نگرانی هایی جدی و به تبع آن بازتاب هایی را به دنبال داشت در حالی که شنیده ها حاکی از به میدان آمدن افراد مختلفی از اصلاح طلبان بود. افرادی که غالبا واجد شرایط احراز بودند و لذا از هفته های آغازین سال ۹۴ نگرانی ها رو به فزونی گذاشت و تماسهای برخی جوانان برای حضور اینجانب بیشتر شد . در اینچنین شرائطی پاسخ ؛ وعده نهایت تلاش برای وحدت اصلاح طلبان بود و عذرخواهی از کاندیداتوری .

۳ – با گذشت زمان و گسترش گمانه زنی ها و مطرح شدن اسامی جمعی از فرهیختگان به عنوان کاندیداهای احتمالی ؛ پیش بینی می شد که اگر اصلاح طلبان به وحدت نرسند شکست آنها قطعی است. این در حالی بود که شرائط نابسامان منطقه در حوزه های مختلف ، بسیاری را به تکاپو انداخته بود که با درس گرفتن از تجربه های تلخ ادوار گذشته به مدلی از وحدت بیاندیشند که بتواند قدری از معضلات کاهش یافته و زمینه برای رشد منطقه متناسب با استعدادهای فراوانی که دارد فراهم گردد .

۴ – در اواخر تیرماه ۹۴ و باعنایت به افزایش کاندیداها در گمانه زنی ها از طرفی و اصرار برخی بر همان کاندیدای واحد ( که در زمره اصلاح طلبان هم تعریف نمی شد و بخشی از اصلاح طلبان در دوره قبل صرفا به خاطر نداشتن کاندیدا به ناچار از او حمایت کرده بودند) بخشی از اصلاح طلبان را بر آن داشت تا به دنبال راهکارهایی برای نیل به وحدت باشند که در همین راستا جمعی با محوریت آقای اسفندیاری (نماینده دور دوم) گرد هم آمدند تا با شور و تبادل نظر و درس گرفتن از تجربه های تلخ گذشته ؛ با کنار گذاشتن اختلاف نظرهای محتمل و از خود گذشتگی برای نیل به وحدت تلاش کنند . این جمع بعدها به گروه ۱+۶ موسوم گشت.

 

۵ – اینجانب که از ابتدا نظر به کاندیداتوری نداشته و صرفا در صدد حصول وحدت اصلاح طلبان بودم در اواخر تیرماه ۹۴ شرائط را به گونه ای دیدم که احساس کردم اگر به عنوان کاندیدا وارد صحنه شوم با زمینه مناسب تری می توانم به وحدت کمک کرده و شاید در اینصورت تاثیرگذارتر باشم و بر این اساس از همان جلسه اول گروه ۱+۶ که در هشتم مرداد ۹۴ تشکیل گردید حضور یافتم. این در حالی بود که می توانستم از حوزه انتخابیه تهران کاندیدا شوم اما احساس کردم اگر در حوزه کوهدشت و رومشکان موثر باشم می توانم ذره‌ای از دین عظیم این دیار مظلوم را ادا نمایم . نکته جالب توجه در جلسات گروه مذکور این بود که همه عزیزان بالاتفاق اذعان داشتند که علت شکست اصلاح طلبان در ادوار گذشته ؛ تشتت و عدم گذشت و کشمکش های بی حاصل بوده است و به تعبیری همه مقصرند ولو آنکه میزان قصور و تقصیر افراد متفاوت باشد ولذا جمع باید هم قسم شوند تا در مسیر وحدت گام بردارند.

۶ – فعالیت گروه ۱+۶ با واکنش های مثبت و منفی مواجه شد که تحلیل جامع آن نیازمند بحثی جداگانه است اما از اولین ماموریت های آن بازکردن باب مذاکره با افراد مختلف جهت نیل به وحدت بود به ویژه با آنان که بر خلاف نظر اکثریت اصلاح طلبان کاندیدایی خارج از جمع اصلاح طلبان را مطرح کرده بودند.

در شرائطی این گروه متهم به انحصار طلبی می شدند که متشکل از شش کاندیدا بودند و اما آنان که بدون کسب اجماع اصلاح طلبان از سال گذشته فقط بر یک کاندیدا اصرار داشتند انحصار طلب نبودند!!!


۷ – گروه ۱+۶ در نظر داشت در موعد مناسب نظر مجموعه اصلاح طلبان را اخذ و به جمع بندی نهایی برسد در عین حال متعهد شده بودند که نه تنها تا روز انتخابات گزینه نهایی را همراهی کنند بلکه در صورت پیروزی به عنوان گروه مشاورین ؛ تا آخر دوره در کنارش باشند تا تحولی در حل مشکلات منطقه حاصل گردد لذا با وجود فراز و نشیب هایی که بویژه در مرحله تعیین صلاحیت ها رخ داد این جمع نشان داد که تا آخر بر عهد خود باقی است و زیباتر آنکه اقدام جوانمردانه سایر کاندیداها و از خود گذشتگی آنان و اعلان حمایت از جناب آقای محمد آزادبخت (گزینه نهایی اکثریت اصلاح طلبان) نشان داد که آنان عزمشان را جزم کرده اند تا با همدلی و محبت و وحدت ؛ اختلافات را به طاق نسیان سپرده و فصلی نو در ایجاد تحول سازنده بگشایند .

این در حالی بود که جریانات به گونه ای پیش رفت که بخشی از اصولگرایان نیز ( شمار زیادی ازحامیان جناب حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی شاهرخی قبادی) با اکثریت اصلاح طلبان همراهی نمودند و با اعلان حمایت از آقای محمد آزادبخت ؛ فضایی سرشار از وفاق و همدلی را به وجود آوردند که به اذعان همگان سالهای اول انقلاب را تداعی می کرد اما افسوس که حوادث به گونه ای رقم خورد که اجازه ندادند مردم رنج کشیده ثمره این اتحاد و همبستگی را ببینند و آن حوادثی رخ داد که همه می دانیم و شایسته نیست که با یادآوری آن ذائقه ها را تلخ نمائیم.

۸ – نکته ای که نباید از آن غافل بود کنترل اعتراضات مردمی پس از انتخابات و نقش مثبت کاندیداهای اصلاح طلب در آرام نمودن مردم بویژه سخنرانی هوشمندانه آقای محمد آزادبخت در آن مقطع حساس بود که ضمن دعوت اکید مردم به آرامش و اجتناب از اقدامات خلاف قانون ؛ بر پیگیری امور از مراجع قانونی تاکید ورزید و بار دیگر بلوغ سیاسی مردم و اصلاح طلبان مظلوم را به اثبات رساند . اما افسوس و هزاران افسوس که نه تنها به شکایات مستند ؛ مستدل و محکم آنان و سایر کاندیداها در مراجع ذیصلاح رسیدگی نشد بلکه مردم با ناباوری تمام پرونده سازی ها ؛ بازداشت ها و بازجویی های متعدد را شاهد بودند که متاسفانه هنوز با گذشت یکسال از آن روزهای تلخ ؛ هستند عزیزانی که پرونده شان مفتوح و کماکان گرفتار تشریفات قضایی اند.

ذکر این نکته را ضروری می دانم که رفتار مراجع محترم قضایی هماره با متانت و احترام و ادب همراه بوده است اما آنان که با پرونده سازی و کشاندن افراد به محاکم ؛ موجبات اذیت و آزار بخشی از فرزندان مظلوم این خطه را فراهم ساخته اند باید بدانند که بلاخره روزی پرده ها کنار خواهد رفت و حقائق امور روشن خواهد شد.

۹ – در چنین شرایطی به نظر می رسد که برگزاری سالم انتخابات باید یکی از مطالبات جدی مردم شود.
در این راستا شایسته است که صاحبان اندیشه و فکر و بلکه تمامی افرادی که برایشان میسور است طرح‌ها و ایده های خود را برای برگزاری انتخاباتی سالم و کم شائبه ارائه نمایند و فی المثل تاکید بر الکترونیکی شدن انتخابات می تواند عملی ترین پیشنهاد ممکن باشد.

۱۰ – بدیهی است که هیچ کس مصون از خطا و اشتباه نیست و لذا اینجانب از نقدهای سازنده همه عزیزان استقبال نموده و حتی آمادگی پاسخگویی به پرسش های قابل ارائه در یک جمع با رعایت ضوابط و اصول اولیه یک گفتگو را دارم .

در پایان خدای متعال را سپاس می گویم که فرصتی دست داد که در آن برهه به رغم مرارت ها و تلخکامی هایی که داشت به عنوان یک طلبه کوچک با آحاد همشهریان عزیز بویژه فرهیختگان ارجمند و جوانان پرشور همراه شده و سهمی ولو ناچیز در آن حرکت زیبا و ماندگار را داشته باشم .

به امید روزی که دیار ما طعم شیرین وفاق و همدلی را بیشتر بچشد تا به سطحی مطلوب از توسعه همه جانبه نائل آید.
ان شاءالله

 

 

 

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=95476

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 30در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۳۰
  1. سربلند باشی ابوذر لرستان

  2. درود بر شما

  3. درود بر روحانی گرانقدر حاج آقاهادی قبادی انشاالله فرماندارمحترم کوهدشت آقای بیرانوند بابر گزاری انتخابات سالم وحد اکثری دل مردم راشاد کند

  4. دورود و سلام بر حاج اقا قبادی
    جز وعده خداوند ان الله مع الصابرین چه میتوان گفت
    باصبر وتوکل برخداوند پایبند بر راهی استوار ایستاده ایم

  5. منطبق با خواست و اراده مردم رقم خورد ولیکن در حوزه انتخابیه کوهدشت و رومشکان با کمال تاسف به عنوان یکی از مساله دار ترین انتخابات این دیار در تاریخ به ثبت رسید .
    اقای قبادی معلوم نیست چرا هر زمان انتخابات به میل شما نباشد انتخابات مشکل دارد ؟اقای قبادی شرافتا یک سوال ازت می پرسم به عنوان یک روخانی :
    ۱- ایا سال ۹۰ انتخابات سالم بود ؟
    ۲-اگر ان سال انتخابات سالم بوده پس ۹۴ هم سالم بوده اگر نبود چرا ان زمان سکوت کردید ؟
    ۳- شما و تمام اصلاح طلبان در سال ۹۰ درست جای مخالف سال ۹۴ بودید یعنی سال ۹۰ گروه زیادی از مردم همین ادعای شما را داشتند چرا ان زمان اصلاح طلبان نه تنها سکوت کردید بلکه با رای داده خودت درختی را کاشتید که نتیجه ان را در سال ۹۴ دیدی د به نظ من گناه قبادی یقه شما را گرفت چون شما قبادی را شکست دادید

  6. آقای قبادی ضمن سلام
    به جوابیه آقای اسماعیل دوستی به آقای اسفندیاری با عنوان ( شاگردی که از استاد بالاتر نشست ) هم مراجعه کنید تا یطرفه به قاضی نروید. در ضمن کاش از تهران کاندید میشدی تا طایفه محترم اولاد قباد دو نماینده از پایتخت داشته باشد

  7. شما که رد صلاحیت شدید چطور میخواستید واسه تهران بنویسید آقای قبادی عزیز من هم یک اصلاح طلبم شما در لباس یک روحانی وظیفتونو خوب انجام ندادید کاری که شما در رومشگان انجام میدادید شایسته این لباس مقدس نبود لطفا اول خودتونو اصلاح کنید

  8. ضمن عرض ادب و احترام خدمت همه دوستان تخصوص شیخ اصلاحات کوهدشت چند نکته متذکر می شوم
    ۱ – اینکه مرتب بر طبل تقلب و غارت زده شود بی انصافی محض است چرا که هر انسان واقع بینی(نه مغرض) می داند که حدود ۸۰ درصد آرا رومشکان مربوط به ملکشاهی بوده است.
    ۲- در رومشکان آقای محمدی نژاد تمام تلاش خود را نمودند و برخلاف نظر هیئت اجرایی در هر حوزه حدود ۵ نفر به عناوین مختلف از طرفداران استاد آزادبخت و آقای امامی حضور داشتند
    ۳ – آقای محمدی نژاد بقول دوستان فقط زیر بار خودکشی سیاسی و توتالیتریسم عده ای انحصار طلب که فقط خود را معیار اصلاحات می دانند نرفته و این جرمی نابخشودنی برای آنهاست
    ۴ – ما که پشت سرمان نگاه می کنیم و سی و چند سال است بر طبل طرفداری از اسفندیاری و گروه ایشان می کوبیم شاهد عدالت این بزرگواران زمانی که اهرمهای قدرت خاصی در دست داشتند و زمانی که شروع به تقسیم پست و مسئولیت می کردند، بوده ایم (در رومشکان فقط ۵ نفر اصلاح طلب بودند و بقیه … کوهدشت چند نفر…اطلاع دقیقی ندارم)!!!!
    ۵ – راستی آقایان آزاد منش چرا دور قبل که رقابت قبادی و ملکشاهی بود بر طبل غارت و دزدی در رومشکان نزدید که این بار مردم به آزادمنشی و صداقت شما ایمان داشته باشند و بقول دوستمون گناه قبادی یقه شما را گرفت چون شما قبادی را شکست دادید

    ایام به کام به امید موفقیت روزافزون تفکر اصلاح طلبی واقعی

  9. درود بر شیخ اصلاحات کوهدشت

  10. درود بر شیخ اصلاحات کوهدشت
    هر جا هستید در پناه خدای منان

  11. ۱- شمادر افتتاح خیریه نافرجام قسم خوردید که کاندید نمیشوید!!!!

    ۲- احساس تکلیف شما فقط زمان انتخابات است تا الان کجا بودید ؟؟؟ واز انتخابات به بعد کوهدشت آفتابی نشدید!!!

  12. درود برشیخ اصلاحات طرهان

  13. جناب حاج آقا هادی قبادی
    سلام علیکم
    کلی سبک و سنگین کردم که در خصوص نوشتن این چند سطر اقدام کنم یا خیر!! آنهم به دو دلیل یکی اینکه ورود به این مباحث به نوعی کدورت دل و خاطر را برمی انگیزد و از طرفی عدم پاسخگویی این توهم را به وجود می آورد که حق با نگارنده است وگرنه اگر این ادعاها جوابی می داشت کسی می بود که پاسخ دهد. فلذا بر آن شدم که در حد وسع و توان و تا جایی که حافظه و مرور وقایع در آرشیو ذهنم یاری دهد، جوابی تا حد امکان درخور، به فرمایشات جنابتان ارائه دهم:
    ۱٫ اول اینکه به جد و با تمام وجود قائل به سالم و بدون حاشیه برگزار شدن انتخابات بوده و هستم و به عنوان کوچکترین و ناچیزترین عضو این مملکت اسلامی که ثمره خون مطهر هزاران شهید نازنین و پاکتر از گل است، به مانند همه کسانی که دغدغه پاکی و سلامت در برگزاری انتخابات چه در مجلسین شورای اسلامی و شورای اسلامی شهر و روستا و چه در خبرگان رهبری و چه در انتخابات ریاست جمهوری را خواهان و طالبم.(بهره گیری از ضمیر شخصی کنایه از مطالبه عمومی است و نه منیت نگارنده)
    ۲٫ با توجه به بند قبلی حال سؤالی دارم یا شیخ؟؟!!! شما را شخصی موجه و مذهبی و اهل جبهه و جنگ و… می شناسم؛ پس حق دارم به خود اجازه دهم صداقت در بیان واقعیت را از جنابتان متوقع باشم. جناب آقای قبادی با توجه به سبقه سیاسی و ایضاً مسئولیتهای کنونی تان کاملا مشهود است گرایش و مشی سیاسی تان بر چه محوری است و اوج آن را در انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی به عرصه آورده و تا بدانجا علنی و با تمام وجود پای کار آمده بودید که به مانندجوانان نورس و پرشور و شر!!! بر لبه پنجره!!! خودرو نشسته بودید و ابراز احساسات و یا بهتر بگویم اعتراض می کردید که حتی بر مضاق جوانی خام و بازیگوش خوش نیامد و این کار را از شما بعید دانست!!!!!! بگذریم… با این مقدمه بدون تعارف از شما می پرسم آیا انتخابات سال ۸۸ را که فتنه ای شوم را آبستن شده بود را به خاطر دارید؟ آیا دادخواهی و دعوت به صبر و بصیرت امام مظلوممان خامنه ای عزیز را به یاد دارید؟ آیا دهان های حریص و به آب افتاده دشمنان قسم خورده این نظام را فراموش کرده اید؟ همان هایی را می گویم که دستان کثیفشان به خون رفیقان عزیز جبهه و جنگ آلوده است. بی حرمتی به تمثال امام(ره)، هتک حرمت به عزای سالار شهیدان و عزاداران آن حضرت در روز عاشورا و… کیست که نداند بانیان آن چه کسانی بودند!!!؟؟؟ حال صادقانه پاسخ دهید موضع و ارتباط شما و دوستان سیاسی تان با آن حضرات چگونه است؟ شفاف بگویم و صریح، منظورم دقیقاً شاه سلطان حسین است؛ گرفتی یا باز شفاف تر بگویم؟ کسی که به اندازه ای فضاحت رفتارهای او مشمئز کننده بوده که حتی نشر تصویر او هم منع شده(البته قطعاً کسانی به این قائلند که از او بت قداست و مظلومیت و وجاهت نساخته اند). جناب آقای قبادی واقعاً به عمق وجود خود رجوع کنید آیا ایشان را همانگونه قبول دارید که ولی فقیه تان درباره او نظر دارد؟ شاید اشاره ای کوتاه بد نباشد که حضرت آقا زمانی که در بیمارستان بستری بودند حتی اجازه عیادت از خود را به ایشان ندادند و اگر این خبر صحت داشته باشد وی را باغی بر انقلاب دانسته بودند(قطعاً به عنوان یک روحانی حکم بغی را واقف هستید؟). از باب اطناب کلام معذورم چرا که نمی شود بیش از این موجز انگاشت. حال برادر عزیز می شود بفرمایید دلیل دیدار فوری و بدون وقفه جناب آقای آزادبخت و یاران و رفقای نزدیکتان (که همه داراری یک آبشخور فکری و سیاسی هستید) با این جناب پس از انتخابات چه بود؟ آیا جز این به ذهن متبادر می شود که رهبر و مراد سیاسی(لااقل) شما و دوستانتان همین شخص کذایی است(ببخشید چرا که واقعاً از بردن نام او هم اکراه دارم). به راستی اگر امام راحل(ره) می بودند چه حکمی را در باره این افراد صادر می کردند؟ جنابعالی که علی القاعده باید با مشی آن مهربانِ مقتدر آشنا باشید…
    ۳٫ جناب آقای قبادی، این داعیه جنابتان تداعی همان القاء تقلب در انتخابات سال ۸۸ را به ذهن می آورد، آنهم چندین ماه قبل از شروع انتخابات!!! بله عرض کردم به جد قائل به سلامت انتخابات هستیم علی الخصوص وقتی که رهبر عزیزتر از جانمان آن را حق الناس می دانند. و بارها دیده و شنیده ام که این فرمایش حضرت آقا را روی دست گرفته اید و استفاده ابزاری از آن کرده اید، اما منظور بنده همان است که عرض کردم نه قصد و غرض جناحی از آن دارم و نه بهره برداری حزبی و شخصی. اما چه می شود کرد که این واقعه تلخ را نمی توان از حافظه ملت شریف ایران زدود که اگر در انتخابات ۸۸ تقلب شده بود پس تکلیف همه اتخاباتهای قبل از آن چه می شود که دقیقاً با همین ساختار برگزار شده بودند؟؟!! اشتباه نشود بنده از مخالفین نحوه برگزاری انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی در کوهدشت بوده و از باب گرایش سیاسی مخالف جناب آقای ملکشاهی و این را از باب تنویر ذهن گفتم که متهم به جانبداری از ایشان نشوم. لیک مقصود این است که این همه داد از انتخابات سالم می زنید چرا نهیبی بر خود نمی زنید که چرا اظهر من الشمس را ندیده گرفتید و حتی با اعتراف مراد سیاسی تان در محفل خصوصی مبنی بر عدم تقلب در انتخابات ۸۸ باز بر آتش تنور فتنه دمیدید و هنوز هم که هنوز است ابراز ندامت و اقرار به اشتباه در عملکرد نمی کنید؟! (ضمیر خطاب را نه به جنابعالی بلکه به سرسلسله ها و پیروان آگاه از واقعیت این جریان بیان می دارم)
    ۴٫ جناب آقای قبادی هرچند خود را از چشمداشت به کاندیداتوری و ورود به عرصه رقابت انتخاباتی مبرّا برشمرده اید، ولی در ادامه کلامتان ناخواسته به حقایقی اذعان می کنید که خلاف این ادعا را ثابت می کند؛ آنجا که می فرمایید: «اینجانب که از ابتدا نظر به کاندیداتوری نداشته و صرفا در صدد حصول وحدت اصلاح طلبان بودم در اواخر تیرماه ۹۴ شرائط را به گونه ای دیدم که احساس کردم اگر به عنوان کاندیدا وارد صحنه شوم با زمینه مناسب تری می توانم به وحدت کمک کرده و شاید در اینصورت تاثیرگذارتر باشم و بر این اساس از همان جلسه اول گروه ۱+۶ که در هشتم مرداد ۹۴ تشکیل گردید حضور یافتم. این در حالی بود که می توانستم از حوزه انتخابیه تهران کاندیدا شوم اما احساس کردم اگر در حوزه کوهدشت و رومشکان موثر باشم»… پس معلوم می شود که این یک برنامه کاملاً طراحی شده بوده و نه فقط برای کوهدشت بلکه برای کل کشور که در برخی از شهرها از جمله تهران به خوبی جواب داد و در بسیاری از شهرها مطلوب نظر جریان شما حاصل نشد. حرفی نیست این طبیعت سیاست است و برنامه ریزی حق مسلم و امری بدیهی است اما اینکه چنین دامان خود را از این ورطه برچیده و اظهار به اکراه فرمایید قطعاً در مسیر صداقت و روراستی نیست!!!
    ۵٫ به نکته ظریفی اشاره کرده اید که: می توانستم در تهران کاندیدا شوم، بله بنده نیز به جرات می گویم اگر در تهران کاندیدا می شدید قطعاً الآن یکی از سی نفر آن لیست راه یافته به مجلس بودید، چرا که لااقل توان و رأی شما را از خانم فریده اولادقباد بیشتر میدانم، که خود جنابتان به خوبی می دانید اگر این خانم در کوهدشت کاندیدا می شد بیشتر از پانصد رای هم کاسب نمی شد!!! ولی وااسفاه به این انتخاب از روی لج و تصب کورکورانه که منتخب مردم پایتخت چنین گزینه هایی باشد!!!! به راستی کدام یک از این سی نفر تخصصی دردبخور که به کار مجلس بیاید را در کارنامه و توان خود دارند؟
    ۶٫ جناب آقای قبادی به اصل و محور بحثتان برمی گردم؛ بله واقعاً باید به جد در خصوص سلامت انتخابات حساس بود، ان شاءالله که توزیع سهام عدالت در این ایام به قول آن بنده خدا کاملاً اتفاقی و بر حسب تصادف و اتفاق باشد!!! قطعاً خود شما نیز الآن خنده بر لبانتان نقش بسته!!! چرا که باور این ادعای مضحک را نه شما که هیچ کس دیگر بر نمی تابد. فقط امیدوارم توزیع سبد کالا در کار نباشد که جان مردم را به خطر اندازد و باز چند نفر در صف سیب زمینی، نه ببخشید تخم مرغ، جان ببازند!!! وانگهی این مطالبه جریان رقیب دولت است نه ادعای رقیب مستقر؛ چرا که تمامی اهرمهای اعمال قدرت و نفوذ در دست جریان حاکم است، حال این چه ادعایی است که جنابتان از همین الآن بر سرِ دست گرفته اید، واقعاً جای تأمل دارد!!! یک فرار به جلوی خنده دار (با عرض معذرت)
    ۷٫ و اما جریان حاکم بر اصلاحات (اعم از کوهدشت) را مخاطب قرار می دهم، خدا وکیلی تا به کی توهم خود برتر بینی و محق بودن و عقل کل بودن و دلسوز انقلاب و نظام و امام و … را یدک می کشید و هر جا باب میلتان نبود به سان کودکی که پفکش را از او گرفته باشند شروع به جیغ و داد می کنید؟؟؟!!!! شما را به خدا امام عزیزمان را کم آزرده کنید!! به خدا اگر او می بود خیلی از سرانتان را به واسطه خیانت به اسلام و انقلاب به شدیدترین وجه تنبیه و توبیخ می کرد و چه بسا از جریان حاکمیت نظام برای همیشه منع و طرد می نمود؛ تعجب می کنید؟!! کدام یک از این آقایان که جریان دار و سرسلسله شمایند به اندازه منتظری در نزد امام(ره) قرب و منزلت داشتند؟ مگر داستان برخورد امام با نوه خود را بارها و بارها نقل محافل نساخته اید؟ به راستی اگر فتنه ۸۸ در زمان امام بود با بانیان آن چه برخوردی می کرد؟ خواهشاً با سفسطه و مغلطه آن وجود پاک را خرج مقاصد و اغراض سیاسی خود نکنید چرا که خود شما بهتر می دانید که آن بزرگمرد تاریخ معاصر چگونه با این مسایل برخورد می کرد.
    حرف و سخن بسیار و درد و دل فراوان، ولی همین مقدار کافی است، تا که را خوش آید و چه کس را ملال افزاید.

  14. جناب قبادی نمیدانم باید از شما تشکر کنم یا انتقاد . تشکر از بابت اینکه چه زیبا به واقعیت اشاره گردید و انتقاد از اینکه ما را به یاد یوم الحسرت هفت اسفند انداختید. روزی که عده ای خدا ناباور شرنگی را در کام مردم زجر کشیده کوهدشت ریختند که تا سالها تلخی آن را با تمام وجود احساس میکنند . در آن روز انگار یک عقبگرد تا عصر حجر در کوهدشت اتفاق افتاده بود . عده ای قلیل اراده اشان بر اداره ملت چیره شده بود و گویی نه حکوتی و نه دولتی حاکم است . هر چه خواستند در روز روشن و بدون کوچکترین پرورا و حیا انجام دادند و در نهایت به خیانت و چپاولگری خود نیر مباهات نمودند و عربده سرمستی و ظفر را در مقابل چشمان بهت زده ملت کشیدند. افسوس

  15. به عنوان یه شهروند از جناب آقای امین آزادبخت عزیز و سایر همکارانشان که مسئولانه و بر اساس رسالت رسانه ای خویش کامنت های مختلف (بدون علم به نویسنده کامنت) را حتی ظاهرا خلاف نظر خودشان منتشر می کنند کمال تقدیر و تشکر را داریم انشاالله همیشه موفق و سرافراز باشید

  16. آقایی که به اسم همشهری کامنت میزاری!
    خیلی جالبه که شما با این همه امکانات و رسانه که در اختیار داری باز هم درد دل داری .. حرفی مانده که شما نزده باشید؟ حرفهای ماست که ناگفته مانده و چون مصونیت نداریم همان بهتر که سکوت کنیم اگرچه امکان انتشارش هم نیست مثلاً یقین دارم اگر جواب کامنت شما را بدم این سایت درج نمی کند حق هم دارد.
    مطمئن باشید روزی فرا خواهد رسید که درباره حوادث ٨٨ منصفانه قضاوت شود.

  17. یادش بخیر حاح اقا در رومشگان بر روی پنجره یک ماشین مردم را تحریک میک رد با توجه به این که کاملت مشحص بوذ ملکشاهی پس از میامدن قبادی ارا هاداران قبادی را در رومشگان جذب می کند وخدادا ۲۵ هزار ری خواهد اورد در رومشگتن هر رقیبی که با ایشان رقابت می کرد باید به تنهایی ۸۰ درصد رای کوهدشت را داشت تا ات ۲۵ هزار را جبرات کن و بقیه کاندیدا ها هیچ

  18. انتخابات سالم بود ،حاج اقا ,این انحصار طلبان در کوهدشت ،همیشه دچار توهم خود پندار پیروز هستند ،چون فقط خود را وچند نفر اطراف خودرابه عنوان تمام مردم میبینند،حالا هم می خواهی با سیاه نمایی برا شورا رای جمع کنی ………………..شورای افراطی ،انحصار طلبت را هم تجربه کردیم ،بعنوان نمونه دروغگو بودن یکی از انان زبانزد خاص وعام است،

  19. جناب قبادی
    سلام
    در یک مطلب کوتاه و مختصر عرض کنم.
    با اینگونه رجز خوانی قبل از پیکار انتخابات شورای شهرکوهدشت و رومشگان، اصلاحات را پیروز میدان نخواهی کرد…چون عیارتان خود و تیم ورشکسته سیاسی تان را، در گذشته ای نه چندان دور سنجیده اید…

  20. یک سال گذشت ،ده سال هم بگذرد ما نه می بخشیم نه فراموش میکنیم

  21. سلام

  22. آقای همشهری هر چه سعی و صبر کردم که به حال بد حال بی انصاف و کتمان حق خویشت بگذارم و خر بی اعتنایی خویشم را برانم، نشد. در همان ابتدای کلام زوال پذیر و به ناحق گونه و به ره بادیه رفته ات، به سالم بودن انتخاباتی ایمان آورده اید که پیراهن عثمان بوده است. تو در حالی روز روشن را انکار کرده ای که به روی گل آفتاب نگریسته ای و از تلالو انوارش به کم سویی و سوسویی افتاده ای حکایت پیروزی با روزی شما به آن پهلوان پنبه ای می ماند که سترگ و وهم انگیز بر بالای بشکه ای ایستاده بود و انتظار داشت برایش صلوات بفرستند مرد حسابی بگذار تا زمانی مهمان خاکی همیشه پنجره ات رو به زیبایی باز باشد تو آن اوضاع قراش میش را انتخابات می نامی… مگر میشود آن افتضاحات و آن شوری کاری ها و فرامشتی ها که خواب را از چشم مردم گرفت، به بوته فراموشی و ورطه گمراهی روند همه پرسی ها حکایت از سرنوشتی دارد که تو آن را با دیکته ی دست نوشت خود یکی گرفتی…هر که خواهی باش و هر چه خواهی بیندیش اما بدان که محمد آزادبخت خنیاگری جاودانه است چرا که برایش جوی جاویدان آفرید.
    عمر گذران را تبه مگردان بعد از تو مه و هفته بیشمار است

  23. صبر وظفر رفیقان قدیمند. زبعدِ صبر نوبت ظفر آید

  24. اقای قبادی شما ودار دساه تان سبب شکست اصلاحات در همه ادوار شده اید اگر دوستی مجلس ۵ را در بیاریم از اول انقلاب تا الان شما واسفند یاری سبب بدبختی ما شدید اقا دست بردارید یک بار ده بار بسه

  25. متن نگاشته شده توسط به اصطلاح شیخ به ……………..پاینده باد رهبر فرزانه ام ،جانم فدای ولایت ،

  26. اقای ولی ،،،ازادبخت طبع شاعری وطایفه گریت را آخردرهم امیختی ،که ازادبخت پیروز افراطی گری است،حیف از تو وقلمت که در راه عصبیت قبلیه ات بکار بردی،درود بر طایفه بزرگ آزادبخت

  27. همشهری عزیز تو فقط می خواهی که غم جانکاه آن سناریوی بی سابقه فراموش گردد مگر میشود ننگ را با رنگ خنده ای پوشالی وتوخالی پاک کرد؟؟نگذار آن داغ بیش از این داغ گردد که موی سیخ میگردد .طرف کله کج ننه وتند ننشین که کلاه داران وآیین سروری دانان بیشمارند وچهره ی بی دلبری برنیفروز که سکندران آیینه ساز بسیارند…. اگر آن برنده ی بی برگ برای خود یلی است تو چرا منی شده ای؟؟؟از منیت خود بکاه وکنار بکش بگذار آن آفتاب عالم تاب پیروزی واقعی همچنان بر دلها بتابد و به روزگار بپاید…

  28. نهیب عزیز تشر خوبی زده ای استقبال میکنم پند شیرینتر از قندت را می ستایم اگرشربتی بایدت سودمند زسعدی ستان تلخ داروی پند …اما همیشه قبیله گرایی بد نیست اگر خلاف آن باشد خوب معانی بدتری دارد با این حساب حس ناسیونالیستی که بالاتراز قبیله دوستی است به حاشیه میرود…به هر روی این گوش ماوفرمان شما…

  29. برادر قبادی روحانی عزیز ،ازین که بزرگی خودت رو همراه کاروان تیلیغات انتخابات مجلس نشان دادی ممنون هستم

    واقعا که تو یک قهرمان به تمام معنا هستی ، قهرمانی که بی دستی (بدون دست گرفتن ) روی درب ماشین بشینه دو تا انگشتش رو به نشانی پیروزی بلند کنه جای تحسین وتشویق کردن داره………

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.