تاریخ : جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
8

با یک اختلال مزمن و ناتوان کننده بیشتر آشنا شوید…

  • کد خبر : 95879
  • 21 اسفند 1395 - 23:16

  معصومه آزادبخت/ میرملاس: همه ی ما می دانیم بسیاری از امور از توان ما خارج هستند و هیچ کنترلی بر آنها نداریم و یا مقدار کنترل مان اندک است. مسئولیت اغراق آمیز، این گونه تعریف می شود: قبول این  باور که فرد می تواند باعث رویدادها یا عواقب منفی شود یا قادر است از […]

 

معصومه آزادبخت/ میرملاس: همه ی ما می دانیم بسیاری از امور از توان ما خارج هستند و هیچ کنترلی بر آنها نداریم و یا مقدار کنترل مان اندک است. مسئولیت اغراق آمیز، این گونه تعریف می شود: قبول این  باور که فرد می تواند باعث رویدادها یا عواقب منفی شود یا قادر است از وقوع آن رویدادها پیشگیری کند. فرد فکر می کند موظف است از عواقب بد رویدادها جلوگیری به عمل آورد. این عواقب بد و ناگوار ممکن است واقعی روی دهند یا ممکن است سابجکتیو باشند یعنی فقط در ذهن فرد روی دهند. شواهد نشان می دهند که مسئولیت اغراق آمیز یکی از ویژگی های علّی و اصلی اختلال وسواسی اجباری است.

اختلال وسواسی اجباری چهارمین اختلال روانی رایج بعد از اختلال فوبی، سوء مصرف مواد و افسردگی اساسی است. شیوع اختلال وسواسی اجباری تدریجی و بیش تر در آغاز نوجوانی یا بزرگسالی و پس از یک رویداد استرس زا مانند بارداری، زایمان و مشکلات در روابط عاطفی و شغلی نمایان می شود. حدود ۵/۲ درصد از مردم در دوره ای از زندگی شان دچار این اختلال می شوند. به گزارش پنجمین راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات روانی، نرخ شیوع ۱۲ ماهه برای اختلال وسواسی اجباری در جمعیت کلی ۲ تا ۳ درصد تخمین زده می شود و برخی از پژوهشگران تخمین می زنند که بین مراجعین کلینیک های روان شناسی، میزان شیوع این اختلال تا ۱۰ درصد می رسد. تعداد زنانی که دچار این اختلال می شوند از مردان بیش تر است. زنان بیش تر در زمینه تمیزی وسواس دارند و مردان بیش تر افکار ممنوعه و وسواس تقارن دارند.

اختلال وسواسی اجباری شامل سه نوع وسواس فکری، وسواس عملی یا تلفیقی از این دو یعنی وسواس فکری و عملی است.

الف) وسواس فکری: همان افکار یا تصویرهای ذهنی ناگهانی یا میل به انجام کاری یا گفتن چیزی است که فرد را ناراحت می کند و مدام هم در ذهن تکرار می شود. به عنوان مثال ترس از نجس شدن یا نجس کردن، ترس از دست زدن به مواد سمی یا آلوده، ترس از آسیب رساندن یا کشتن فردی به خصوص نزدیکان و کسانی که فرد آن ها را دوست دارد. ترس از فراموش کردن انجام کاری مثل قفل کردن در، بستن شیر گاز یا ترس از ابتلا به یک بیماری مثل ایدز یا سرطان و….

ب) وسواس عملی: همان رفتارهایی است که فرد احساس می کند مجبور است آن ها را تکرار کند تا اضطرابش را کمتر کند یا جلوی یک اتفاق بد گرفته شود. از انواع آن می توان به شست وشو و آب کشی مکرر و طولانی مثل شستن مکرر دست ها در طول روز، وارسی و بررسی افراطی مثل چندین بار قفل کردن در، اعمال تکراری مثل ۱۶ بار چراغ را خاموش کردن، جمع کردن و انبار کردن چیزهای بی مصرف یا وسایل غیرقابل استفاده، قرار دادن اشیا و وسایل به صورت قرینه یا براساس یک نظم خاص و… اشاره کرد . بیشتر کسانی که از این اختلال رنج می برند، می دانند که ترس آن ها واقع بینانه نیست اما در عین حال نمی توانند رفتار خود را کنترل کنند، انگار که مجبورند این کارهای تکراری را انجام دهند. در تحقیقی که در مراکز درمانی شهر تهران در سال جاری انجام گرفت مشخص شد که رایج ترین نشانه های وسواس عملی شامل وسواس عملی متفرقه، نظافت و شست وشو و وارسی کردن است.

ج) وسواس فکری – عملی: افرادی که گرفتار این نوع وسواس هستند هم افکار ناراحت کننده و هم رفتارهای تکرار شونده را تجربه می کنند.

هدف فرد از انجام اعمال ذهنی یا رفتارهای فیزیکی تکراری این است که از اضطراب و استرس جلوگیری کند یا آن را کاهش دهد یا از رویداد و موقعیتی که آن را ترسناک می داند پیشگیری کند. اما این رفتارهای فیزیکی و اعمال ذهنی با مواردی که قرار است آن ها را خنثی یا پیشگیری کند هیچ ارتباط منطقی ندارند یا رفتارها و اعمالی به وضوح افراطی هستند. وسواس ها یا اجبارها وقت گیر هستند. برای نمونه هر روز ساعت ها وقت فرد را می گیرند یا در عملکرد اجتماعی، شغلی یا دیگر بخش های زندگی، نابسامانی و رنج شخصی شدید پدید می آورند. پس عملکرد زندگی فرد را مختل و آرامش او را بر هم می زنند.

نقص و آسیب های مغزی می تواند باعث بروز این اختلال شود. مناطق مهم مغزی در این زمینه، لب پیشانی و گره های پایه هستند. همچین نقص یا کمبود هورمون سروتونین می تواند منجر به اختلال وسواسی اجباری شود. شک کردن یکی از ویژگی های اصلی اختلال وسواسی اجباری است. نقص حافظه، احساس شک را در فرد برانگیخته می کند. برای نمونه فرد می گوید: نکند که در را قفل نکرده باشم؟ یا شیر گاز را نبسته باشم؟ افراد مبتلا به این اختلال معمولا در حافظه کلی نقص دارند و به معتبر بودن حافظه ی خود اعتماد ندارند و همچنین نمی توانند خاطرات مربوط به اعمال واقعی و خیالی را از هم تشخیص دهند.

مهم ترین و موفق ترین درمان برای این اختلال ERP یا مواجهه و پیشگیری از واکنش است. این روش برای تقویت دوجانبه رفتارهای اجباری و اضطراب های فرد مبتلا به اختلال وسواسی اجباری بکار می رود.

روان درمانی شناختی – رفتاری (CBT) هم در درمان اختلال وسواسی اجباری موثر است. باورهای غلطی که در CBT هدف قرار می گیرند: ۱- ارزیابی مسئولیت ۲- اهمیت زیاده از حد فکر ۳- بیش از حد بزرگ دانستن خطر. دارو درمانی نیز روشی دیگر برای درمان این اختلال روانی است هرچند قطع دارو معمولا باعث بازگشت این اختلال می شود.

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=95879

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 10در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱۰
  1. لطفا منابع رو ذکر کنید .

  2. از کتاب آسیب شناسی روانی بر اساس DSM- 5 دکتر گنجی نشر ساوالان و مقالات انجام گرفته در این حوزه استفاده شده است.

  3. با تشکر ازشما خانم آزادبخت به خاطر مطالب علمی خوبی که برشمردید.وسواس اجباری الزامی همراه با افکار ناخواسته ی مزاحم پاره ای اوقات اجتناب ناپذیر است وفرد را سالها درگیر می کند دارو هم فقط اضطراب را کاهش میدهد وسواس همچنان پابرجاست. شما متخصص مجرب توانمندی را میشناسید که امیدی به طبابت او باشد؟

  4. با سلام خانم آزادبخت این پرسش پاسخ ندارد؟

  5. خانم آزادبخت سلام
    اگه ممکنه لطفا آدرس ایمیلتون رو بذارید. میخوام در مورد مطالبی که گذاشتید باحاتون مفصلا بحث کنم. چون ابهاماتی در اونا وجود داره

  6. با سپاس از پی گیر
    باید عرض کنم که جهت جلوگیری از هر گونه تبلیغات بنده نمی توانم اسم روان شناس خاصی را مطرح کنم، اما اگر در منطقه ی غرب بخواهم معرفی کنم در شهر کرمانشاه روان شناس های متخصصی وجود دارد که می توان به طبابتشان امید داشت.

  7. با سلام خدمت آقای یوسف
    بنده برای نوشتن این مطلب از منابع معتبری استفاده کردم، جای بحث نمی بینم…

  8. ببخشید خانم آزادبخت روانشناس یا روانپزشک؟

  9. معمولا برای اختلال وسواس در ابتدا به خوردن دارو نیاز هست اما برای مدت کوتاهی. در ادامه حتما به روان درمانی نیاز هست. بنابراین ابتدا به روان شناس مراجعه کنید اگر برای شروع نیاز به دارو باشد حتما ارجاع داده می شوید.

  10. سلام .میخواستم یک سوالی بکنم.من دائما بدون هیچ دلیلی احساس میکنم که احتمال داره مادر یا پدرم یا کسایی که دوست دارم رو شکنجه بدم و بکشم دقیقا به ذهنمم میاد که این کارو بکنم بدون هیچ دلیلی .دقیقا از دوران نوجوانی این اتفاق برام افتاده.از خودم میترسم واین عذاب وجدان شدیدی بهم میده.در مورد دریگران اینجوری نیستم فقط نسبت به خانواده و بچه ها همچین چیزایی به ذهنم میاد.چیکار کنم؟

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.