به گزارش میرملاس اخیراً نشریه دیده بان گفتگویی مفصل با اسماعیل دوستی، عضو کنونی شورای شهر تهران ترتیب داده است که در ادامه یکی از سوالات و پاسخ جناب دوستی ارائه می شود.
دیده بان: در رابطه با کوهدشت آیا شما به لیست اصلاحات خیانت کردید درست است؟
اسماعیل دوستی: هرگز، من حامی پروپا قرص اصلاحاتم. ما در شهری هستیم که فکر میکنم یکی از سیاسیترین شهرهای ایران است. من خودم یک دوره نماینده کوهدشت بودهام. در دورهای من با شخصی به اسم امامیراد رقیب بودم که از اصولگرایان تند است. دوستان چپ آن زمان به علت مسائل طایفهای از من حمایت نکردند و امامی پیروز شد. در دور پنجم دو اصولگرا و من کاندید بودیم، باز همین دوستانی که با من بد هستند به آقای شاهرخی قبادی که از اصولگرایان است، رأی دادند، اما این بار من رأی آوردم. دور ششم باز با من مخالفت کردند و فردی را در برابر امامیراد آوردند. در دور ششم که در کل کشور جناج چپ پیروز شد، بهعلت بیتدبیری دوستان ما امامی رأی آورد و خار چشم مجلس ششم شد. در دور هفتم من استاندار بودم و یک فرد چپ ارزشی جبهه رفته را به نام آقای محمدعلی سوری کاندیدا کردیم که قبلاً نماینده خرمآباد بود. همین افراد به اصطلاح تندرو، در برابر او ایستادند. آقای سوری شکست خورد و باز هم آقای امامی نماینده شد. در دوره هشتم شاهرخی به جای امامی آمد که او رأی آورد و سوری شکست خورد. در دوره بعد من به دنبال یک نیروی معتدلی بودم که داستان غمانگیز و تراژدی امامی را در کوهدشت برای همیشه منتفی کنم. با من همراهی نکردند و انتخابات را تحریم کردند. من آقای ملکشاهی را آوردم که قاضی عادلی است و مدیرکل دادگستری لرستان و کرمانشاه بوده و از نظر سیاسی آدم مستقل و معتدلی است. تنها نماینده ادواری که در لرستان نماینده میسازد، من هستم، با اینکه نه قیافه رشیدی دارم و نه پول زیادی. علتش این است که با مردم بوده ام و از زمان مجلس پنجم تا کنون ۲۰ سال است که در بین مردم هستم. تقریباً ماهی یک روز به کوهدشت میروم و با اینکه عضو شورای شهر تهرانم، آنجا را رها نکردم. دو دوره است که من آقای ملکشاهی را بالا میکشم، چون آدم مستقلی بوده و طرفدار دولت، سالم و اخلاقی است. به همین دلیل شورای هماهنگی جبهه اصلاحات بهخاطر خصوصیات ایشان در کوهدشت سکوت کرد و به صراحت گفتند به خاطر ملکشاهی سکوت میکنیم. ملکشاهی رأی آورد و چون این موضوع دو دوره پشت سر هم اتفاق افتاده، برایشان سخت بوده و این افراد چون من را باعث این مسئله میدانند دست به تخریبم میزنند. واقعاً بیانصافی است. تا ابد در کوهدشت دیگر اصولگرایی وجود ندارد، یعنی با تدبیری که نشان دادم کاندیدای اصولگرایی نمیتواند در کوهدشت رجزخوانی کند. این افراد ناراحتند چون اعتقاد دارند یا خودشان و یا هیچ کس، اما این در قاموس اصلاحات نمیگنجد. بزرگ اینها در کوهدشت سخنرانی میکند و میگوید این دفعه یا باید یک نفر از ما رأی بیاورد یا انتخاباتی برگزار نمیشود. من با او تماس گرفتم و گفتم پس مردم چه میشوند؟ از زمانی که من بنا گذاشتم که در شورای پنجم کاندیدا شوم، این افراد شروع به تخریب کردهاند اما من به خدا واگذارشان میکنم.