اگر بابا آب هم بیاورد
انار هم داشته باشد
باید آخر این صف طولانی
تمام سال برای نان گریه کند
حتی اگر بابا نان هم بیاورد
سالهاست که
مادر در باران مرده است
صمد آزادبخت
اگر بابا آب هم بیاورد انار هم داشته باشد باید آخر این صف طولانی تمام سال برای نان گریه کند حتی اگر بابا نان هم بیاورد سالهاست که مادر در باران مرده است صمد آزادبخت
اگر بابا آب هم بیاورد
انار هم داشته باشد
باید آخر این صف طولانی
تمام سال برای نان گریه کند
حتی اگر بابا نان هم بیاورد
سالهاست که
مادر در باران مرده است
صمد آزادبخت
این مطلب بدون برچسب می باشد.
زیبا بود جناب آزادبخت و درود بر شما جناب خدایگان عزیز
.
.
.
.
.
.
.
«…خانهام کجاست میخواهم بزرگ شوم»
زیبا بود و دلنشین و غمناک
تا شعر شدن فاصله دارد این متن خالی از تلنگر
کار از کار گذشته است
باران به دهانش می بارد…
باران تو از لطف خدا می آید
باران من از مدرسه بر می گردد…
درود
…واکنون
دریغ از قطره ای باران
خشکسالی را میبینی؟
هم از باران هم در یاران
….
می بارد باران بر نگاه خیس من
می ریزد باران از چشم خیس من
مثل همیشه بسیار زیبا و تاثیر گذار بود
بابا
دیگر باران نمی بارد.
درودصمد
دیرباریدی باران…دیر…!!من مدتهاست دراندوه کسی خشکید ه ام!!