- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

در مورد «رکود اقتصادی» چه باید کرد؟!

مصطفی شکری*/ میرملاس: یکی از مهمترین راه های توسعه یک کشور و مقابله با رکود اقتصادی «زنده کردن تولید داخلی» است. اما سوال اساسی این است که زنده کردن تولید داخلی، به چه معنی است؟

۱-  برخی معتقدند که زنده کردن تولید داخلی به معنی اعطای «یارانه» به واحدهای تولیدی داخلی است. در طرف مقابل پرسیده می شود که اگر اعطای یارانه به واحدهای تولیدی تنها راه نجات تولید داخلی است پس چرا تولید در ایران به این وضع فلاکت بار دچار شده است؟ مگر در طی دهه های گذشته یارانه کمی به تولید داده شده است؟ از حامل های انرژی تقریباً رایگان گرفته تا دلارهای ارزان قیمت و… همه و همه یارانه هایی بودند که به صنعت داده شده است!

۲-  برخی دیگر راه حمایت از تولید داخلی را «بستن» مرزها و وضع تعرفه های سنگین به واردات می دانند! اما اگر وضع تعرفه های سنگین راه چاره بود چرا شرکت های بزرگی که در کشور از این امتیاز استفاده کرده و می کنند، از پا در آمده اند؟ آیا انحصاری که این شرکت ها به مدد تعرفه های سنگین در بازار داخلی به وجود آورده بودند (مانند صنعت خودرو) به کارآمدی و ورود آنها به بازارهای جهانی کمک کرد؟

۳-  برخی نیز حمایت از تولید داخلی را اعطا وام برای تولید می دانند! اما سوال این است که اگر وام به رونق تولید داخلی کمک می کند چرا نتیجه وام های کلانی که به تولید در دهه های گذشته خصوصاً در دولت-های هاشمی و احمدی نژاد اعطا شد، نتوانست به زنده شدن تولید داخلی کمک کند؟

«واردات تکنولوژی» راه چاره است!

به طورکلی کشورهای درحال توسعه می توانند درس های ارزشمندی از تجربه موفقیت آمیز  برخی از کشورهای صنعتی و تازه صنعتی شده –  بخصوص کشورهای واقع درشرق آسیا و آمریکای لاتین –  در امر توسعه تکنولوژی و صنعتی در جهت «حمایت از تولید داخلی» بگیرند. تجربه موفقیت آمیز این کشورها نشان داده است که فراگیری و انتقال گسترده تکنولوژی‌های مناسب و مدرن به این کشورها، آنها را قادر می سازد تا بر  بهره وری خود بیفزایند و درنتیجه در مسیر توسعه صنعتی قرار گرفته و تولید داخلی خود را تقویت کنند.  بعنوان مثال، کشورهایی نظیر کره جنوبی، تایوان، برزیل و مکزیک بیشتر از طریق واردات و انتقال تکنولوژی خارجی به عنوان کشورهای تازه صنعتی شده در شرق آسیا و آمریکای لاتین مطرح شده اند.  بطورکلی عوامل موفقیت این کشورها را می توان به دوعامل درونی و بیرونی تقسیم کرد. در درون این کشورها، عزم ملی برای توسعه تکنولوژی سرلوحه همه برنامه ریزی ها و اقدامات قرارگرفته و کلیه بسترها و ساختارهای لازم برای تحقق این امر آماده شده است. در بیرون نیز، به دلیل اشباع شدن فضای سرمایه گذاری در کشورهای پیشرفته، فضای مناسبی جهت سرمایه گذاری خارجی و شرکت های بین المللی به همکاری مشترک ایجاد شده است. اگرچه این کشورها را می توان بخاطر برخی خصوصیات و شاخص های کلان اقتصادی نظیر درآمد سرانه، حجم اقتصادی، منابع اولیه و روند صنعتی شدنشان از دیگر کشورها متمایز کرد، با وجود این، بررسی عوامل موفقیت آنها می تواند برای کشورهای دیگری که درصدد پیروی از الگوی توسعه صنعتی مشابه آنها هستند، بسیار مفید باشد. با مدیریت کارا و موثر و همکاری نزدیک بین مراکز تحقیقاتی و صنایع و همچنین توجه به فعالیت های تحقیق و توسعه و حمایت موثر دولت، می توان درصد احتمال شکست در انتقال فناوری را به حداقل رساند و در نهایت به زنده شدن «تولیدات داخلی» و خروج از «بحران رکود» کمک کرد.
بنابراین به نظر می رسد راه نجات تولید ملی در ایران به اندیشه و تأمل بیشتری نیاز دارد و ابتدائاً باید شرایط مناسبی جهت «ورود تکنولوژی» مهیا شود و در کنار آن «ریسک» سرمایه گذاری کاهش یابد و قوانین – خصوصاً قوانین اقتصادی – حالت ثبات و آرامشی به خود بگیرند.

*دانشجوی دکترای اقتصاد بین الملل