سیدسلمان موسوی*/ میرملاس:
در میان حجم انبوه نوشتارهای سیاسی و اخلاقی فضای مجازی خبری درج شده بود که نه رنگ سیاست داشت و نه عطر اخلاق. سنگینی خبر چنان بود که تا دقایقی بهت زده، صفحه تلگرام را خیره شده بودم، هر چه به انتهای پیامهای مرتبط با خبر می رسیدم سقوط ادب و اخلاق، مشهود بود و قتی لگدمال شدن شهری با مردمانش بخاطر عملکرد یکی از فرزندانش را مشاهده کردم در خود لازم دانسته بعنوان کسی که بزرگ شده آن دیار است در قامت دفاع از شرافت، اخلاق و ادب مردمانش چند سطری بنویسم.
قرابت و نزدیکی دو دیار الشتر و کوهدشت بر هیچکسی پوشیده نیست. آنگاه که بذر اندیشه های سیاسی و انقلابی در کلام و قلم بزرگانی چون اسفندیارپور در الشتر جذابیت و عطر بیشتری به خود می گرفت و این پیوندها بیشتر و بیشتر گردید به نحوی که مردان سیاسی این دو شهر همراه و هم قطار با هم در پیشبرد اهداف انقلاب و جریان اصلاحات کوشیدند و به اعتراف بزرگان شهرم بخش مهمی از بذر بوستان اندیشه و سیاست را مدیون تلاش ها و حمایت های دوستان و بزرگان کوهدشت هستیم و چه بسیار شهیدانی که در مکتب اخلاقی بزرگ مرد سیاست و اخلاق حاج اسفندیارپور پرورش یافته و دفاع از منافع ملی را با عبور از خویشتن مستانه به تصویر کشید. دوران دفاع مقدس و رشادتهای مردانی چون سردار باقری ها که آغوششان برای شهیدان الشتری آخرین عشقبازی های عارفانه را معنا میکرد و تلاش های انسان دوستانه و خدمات بزرگی که مرحوم جان محمد ها رقم زدند تنها گوشه ای از کوهدشتی ترین الشتریهای روزگارمان را رقم زده،
تلخی حوادث انتخابات کوهدشت گویی در هم شکستن این پیوندهای عمیق را نشانه رفته و پدیده ای که دل کوهدشت را با گذشت روزها و ماه ها و سال ها همچنان در چنگال غفلت و بداخلاقی که رخداده می فشارد، ابر تیره اش را بر آسمان معرفت و اخلاق شهرم گسیل نموده. اما اینکه اقدام یکی از همشهریانمان در زمان صدارتش بر فرمانداری کوهدشت و قصور نادیده انگاشتن پیوندهایی که وی بیش از هر کس دیگری از آن بهره مند بوده را نمی بایست بر فرهنگ و مردمان الشتر تعمیم داد. بی شک دل الشتر امروز با حجم بزرگی از خاطرات مشترک با بزرگانی چون مومنی و حسنی تبار به درد آمد و با چهره ای درهم فروکوفته چشم در لبان و دستان فرزندش دوخته تا زخم ها را التیام بخشیده و غبار تیره ای که صفات جوانمردی و اخلاق را در برگرفته است را پاک کند.
جناب محمدی عزیز دفتر خاطرات شما پر از اوراقی است که با یاد و خاطره بزرگان و عزیزان کوهدشتی مان مومنی،اسفندیار پور، تیموری،وحسنی تبار مزین شده است. آن روزی که با همراهی و حمایت این عزیزان بر صندلی نمایندگی دولت در کوهدشت تکیه دادید و نیز در خاطر دارم که چگونه در شناساندن این عزیزان به هم نسلان ما ادب و اخلاق را زینت کلامتان نمودید، حال اقدام شما با کینه ای که آتش شعله هایش را با دستان خود برافروختید، تقابل و در هم شکستن پیوندهای عاطفی و درونی این دو دیار را تهدید می کند و حتی تاسف است که هزینه ی سنگین پیش رو نه برای اندیشه ای که سالیان سال مدعی رهبری اش در دیارمان بودید، بلکه همه و همه برای پیروزی جریانی بود که این روزها اصلاحات مورد حمایت شما را زیر چرخ دنده های تعصب و لجاجتش در هم کوبیده است.
از شما می خواهم در خلوت خود به مرور خاطراتی شیرین اما مشترک با دوستانی بپردازید که تلخ کامی امروزشان را شما رقم زده اید.
*از فعالین فرهنگی و سیاسی الشتر
تو برو الشترو …
لجبازی را اقایان ………….و …………………. شروع کردن و به خاطر منافع مردم کوهدشت را در مقابل هم قرار دادن
کوهدشت از قدیم الایام اصلاح طلبان شناسنامه‌دار داشته….