- پایگاه خبری، تحلیلی میرملاس - https://www.mirmalas.com -

ایمان و وجدان در کنش های «ما» معنا می یابند/ به قلم حمزه فیضی پور

 

حمزه فیضی پور/ میرملاس:

گر در طلب لقمه نانی،نانی / گر در طلب گوهر کانی، کانی
این نکته رمز اگر بدانی،دانی /هر چیز که اندر پی آنی،آنی (مولوی) در جامعه شناسی کنش_متقابل‌_گرایى_نمادین یک نحله‌ى نظرى است که در آن تلاش مى‌شود رابطه‌ى بین انسان و جامعه از طریق کنش متقابل اجتماعى و درک تفکر انسان‌ها و تعریف آن‌ها از موقعیت درک گردد اصطلاح کنش_متقابل‌_گرایى_نمادین به عنوان بر چسبى براى یک رویکرد نسبتا متمایز به مطالعه‌ى زندگى و کردار انسانى است (بلومر ، ۱۹۶۹): در این دیدگاه، واقعیت امرى اجتماعى است که در نتیجه‌ى کنش متقابل افراد با خودشان و دیگران ساخته و پرداخته مى‌شود. لذا انسان‌ها در سه واقعیت وجود دارند و براساس آن دست به کنش می زنند ، کنش ها را معنی می کنند و در دایره ی کنشها زندگی اجتماعی خود را شکل می دهند : واقعیت عینى فیزیکى ، واقعیت اجتماعى و واقعیت منحصر به فرد. ابن واقعیت فیزیکى شامل نیازمندى‌هاى مادى و حقایق طبیعى است. واقعیت اجتماعى تصور اجتماعى شده‌ى (یا از نظر اجتماعى مشتق شده) از جهان (نقش‌هاى جنسیتى، ساختار اقتصادى و غیره) فرد را نشان مى‌دهد. سرانجام، واقعیت منحصر به فرد قابلیت فرد در انجام کارى منحصر به فرد، نگاه به جهان با یک روش جدید، یا انجام اکتشاف‌هاى بدیع را نشان مى‌دهد (ویکیپدیا، ۲۰۱۴، برخط). از میان این سه واقعیت ، واقعیت سوم (قابلیت فرد در نوآوری) مهم تر به نظر می آید . دلیل مهم بودن ، شرایط و وضعیت جامعه ی کنونی ماست که تعاریف در رفتارهای اجتماعی به گونه ایی ” وارونه ” در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ رفتاری است آنگونه که حتی اگر کنش های ما با مغز و محتوای ” دین ” و ” دینداری صادقانه ” همخوانی نداشته باشد صرفا به خاطر اینکه چون همه بر این منهج و روال هستند و غیر از این رفتارها ” کلاه ” پس معرکه است پس باید بچرخیم طبق چرخش “عموم ” از زاویه ای که در آن بیشتر ” حقیقت ” دیده می شود و رفتن به سمت و سویی که همه می چرخند و اما در آن دید حق بین ” کور ” هست اینکه یکی از بزرگان عرصه اندیشه (سخنرانی مرحوم شریعتی / علی حقیقتی بر گونه ی اساطیر) اینطور می گوید که : « یک آیه در انجیل هست که من خیلی دوستش دارم و فکر میکنم اگر همه ی انجیل تحریف شده باشد این آیه اصیل است , زیرا بوی سخن یک پیغمبر را میدهد و تصور نمیکنم کسانی که به تحریف یک کتاب آسمانی می پردازند این قدر شعور و ذوق داشته باشند که چنین جمله زیبائی بسازند . میگوید : “” ای انسانها از راههائی مروید که روندگان آنها بسیارند ازراهی بروید که روندگان آن کم اند ” .شاید توصیه ای نیکو برای ما باشد تا در کنشها و تعاملاتمان ، معناسازیها در سمت و به سویی باشد که مغز دینداری صادقانه آن را تراوش می نماید هرچند سخت باشد و هزینه بر، آنهم در وضعیتی که روندگان در مسیر ریاء ، دروغ و مصلحت اندیشی های عارضی از سوی خود خواهی ها ، آن ها را بر نمی تابند و یا با تمسخر می نگرند !! .نتیجه آنکه در نظریه ی فوق این برداشت وجود دارد که کنشهای ما آدمیان در بستر تعاملات ، با آفرینش نمادها و معنابخشی توسط خود ” من ها و ماها ” هم شکل می یابند و هم ترویج می گردند پس لازمه ی تناسب کنش های افراد در جامعه با متن ” دینداری ” رسوخ گزاره های دینی از سطح(شکلی و صوری) به عمق (کنه و باطن) جوارح آدمی است یعنی همسوی چشم (بینایی) ، مغز (تحلیل ) و دل (احساسات پاک) در بروز رفتارهایی که بوی رذایل ندهند(ریاء ، دروغ ، تکبر ، عهد شکنی ، فریب دادن ، خودخواهی) ، چیزی که از آن به « بصیرت » تعبیر می شود که تضادش آنگاه این می شود که بی بصیرتی ما را به ” گوهر فروشی ” در قبال رذایل پرستی رهنمون می شود !! آدم از بی‌بصری بندگی آدم کرد /گوهری داشت، ولی نذر قباد و جم کرد که همه می دانیم جوهر دینداری و ایمان خود را در سیمای کنشها و رفتارها باید به نمایش بگذارد که گوهر وجدان آن را رساتر نداء می دهد ونیز باید یادبگیریم و بدانیم که :
بحث ایمان دگر و جوهر ایمان دگر است / جامه پاکی دگر و پاکی دامان دگر است
کس ندیدیم که انکار کند وجدان را/ حرف وجدان دگر و گوهر وجدان دگر است

حمزه فیضی پور