دکتر رضا بهرامی/ میرملاس: “در انتخابات سال ۹۸ ائتلاف نمیکنیم و با پرچم اصلاحات وارد میشویم.” بیتردید این جملهی کوتاه را باید مهمترین بخش از مصاحبهی طولانی محمدرضا عارف با سایت شفقنا دانست که از یک طرف بر خارج شدن اصلاحطلبان از ائتلاف با اعتدالگرایان تاکید میورزد و البته از طرف دیگر خود را همچنان پرچمدارِ رسمی جریان اصلاحات معرفی میکند. نقشی که تمایل این سیاستمردِ ۶۶ سالهی یزدی در استمرار آن، حال صدای اعتراض بسیاری از همفکران وی را بلند کرده است. در این میان، مداقه در دو برش مهم از زندگی سیاسی این نمایندهی کنونی پایتخت در مجلس، دورنمای نزدیکی از صلاحیت عارف پیرامون صدور فتوای شخصی در رابطه با یک امر جمعی نظیر انتخابات و البته قرار گرفتن در راس هرم رهبری اصلاحات را ترسیم میکند.
اپیزود اول: عارف در بهارستان!
بیتردید اخراج تندروها از پاستور در بهار ۹۲ و برآمدن آفتاب تدبیر و امید در آسمان سیاست ایران میسر نبود مگر با تدابیر محمد خاتمی و اکبر هاشمی و البته فداکاری محمدرضا عارف. هرچند بسیاری آن عمل عارف را نه فداکاری که قرار گرفتن در مقابل عمل انجام شده تعبیر نموده و شاهد مدعای خود را عدم حمایت شفاف وی از روحانی عنوان میکنند، با این حال اما بر کسی پوشیده نیست که اگر عارف به نفع روحانی از کاندیداتوری کناره نمیگرفت، به احتمال فراوان اینک احمدینژادی دیگر حکم میراند و بیشک از ایرانی که چهار سال پیش به پرتگاه سقوط نزدیک شده بود، امروز جز اقتصادی ورشکسته، اثری باقی نمانده بود.
و بدین سان عارف به چهرهای محوری در اردوگاه اصلاحطلبان بدل شد. زنگ آغاز دوره دهم مجلس را باید زنگ آغاز سیاستورزی حرفهای عارف نامید. آنجا که او ریاست فراکسیون امید را بر عهده گرفت اما در نبود منتخبانی کارکشته و مدیریت ضعیف وی، بسیاری از نمایندگانی که از طریق این لیست به مجلس راه یافته بودند، به فراکسیون پشت کردند. علاوه بر این، عملکرد ناامیدکنندهی فراکسیونِ تحت رهبریِ عارف در انتخابات امسالِ هیئت رییسه و کمیسیونها، جز شکست سنگین فراکسیون امید و نقش کمرنگتر این فراکسیون نسبت به سال گذشته، آوردهی دیگری نداشت و امروز فراکسیون امید از یک طرف با تجربهی اندک اعضای آن و از طرف دیگر در نبود لیدری جامعنگر و لابیگرهایی هوشمند، از عدم انسجام رنج میبرد و اکثریت اعضای آن با وجود گذشت نزدیک به ۱۶ ماه از برآمدن مجلس اما هنوز از به کارگیری ظرفیتهای یک نماینده ناتوانند.
اپیزود دوم: شورای سیاستگذاری و کاری که رها شد!
همان ایثار سال ۹۲ راه را برای ریاست عارف بر شورای عالی سیاستگذاری به عنوان اصلیترین نهاد تصمیمگیر اصلاحطلبان در انتخابات باز کرد. برای انتخابات ریاستجمهوری تکلیف مشخص بود اما در مورد انتخابات شوراها، این شورای سیاستگذاری بود که میبایست تکلیف نامزدهای راهیافته به لیست را مشخص میکرد. لیستی که نحوهی بستن آن مشخصاً در تهران انتقادات فراوانی را متوجه شورای سیاستگذاری و عارف کرد و بسیاری از اصلاحطلبان شاخص تنها به دلیل پرهیز از بروز چنددستگی در جریان اصلاحات حاضر به حمایت از آن شدند و حال پس از گذشت قریب به چهار ماه از انتخابات، عارف و دوستان وی در شورای سیاستگذاری تا به امروز از توضیح پیرامون آنچه که در بستن لیست امید گذشت، طفره میروند. جالب اینکه بنا بر اظهارات علی شکوریراد، عارف در برابر اعتراض خاتمی به لیست شورا، به جای حل مسئله، کار را رها میکند! حال پرسش اساسی اینجاست که رها کردن کار آن هم از جانب کسی که داعیهی رهبری جریان اصلاحات را دارد، امریست قابل پذیرش؟
اینها البته همگی در حالیست که ماجرای جنجالی ژن برتر این اواخر افت چشمگیر مقبولیت عارف در میان اصلاحطلبان و به ویژه جوانان را به همراه داشته و علاوه بر این، همانطور که رفت، وی این روزها در ارتباط با مدیریت دو نهاد مهم وابسته به جریان اصلاحات یعنی فراکسیون امید و شورای سیاستگذاری مورد نقد جدی افکار عمومی قرار گرفته و البته خودسرانه خواهان پایان ائتلاف با اعتدالگرایان شده است. مسئلهای که برای بررسی آن، بیتردید باید رایزنیهای گسترده در دستور کار قرار گرفته و نظر استراتژیستهای اصلاحطلب اخذ شود. حال و با این اوصاف باید دید برای اصلاحطلبانِ مدعیِ نقدپذیری، برابریِ گفتمانی، جوانگرایی و کادرسازی، پرچمداریِ سیاستمداری با ضعفهای عدیده و فاحش که البته در انتخابات پیش رو سالهای پایانی دههی هفتم عمر را سپری خواهد کرد، تا به کجا ادامه خواهد داشت؟
با سلام
چند سال دیگر باید بگذرد که شما همه چی را به احمدی نژاد ربط ندهید؟؟؟ بیشتر از ۵ سال .
آقای دکتر به اصطلاح اقتصاد دان ، رفاه و تورم و … همه اش بر سر سفره های مردم معلوم می شود نه در کنفرانس و همایش و سخنرانی و سخندانی های شما.
آقای از اول اصولگرا مگر اصولگرایی چه گلی به سر ایران زد
خیالت را راحت کنم تا سی سال دیگر هم خرابی های احمدی نژاد جبران نمی شود . سه رییس جمهور دیگر هم نمی توانند ایران را به شرایطی که خاتمی تحویل داد برگردانند. یک اقتصاددان عالم و صاحب تفکر ندیدم که از کارنامه اقتصادی احمدی نژاد دفاع کند. حتی جمشید پژویان که طرفدار او بود امروز حاضر به دفاع از او نیست
یه مشت ……………………….
دیگه ننویسی خیلی سنگین تری
قشنگ مشخصه………….
نوشته های رضای بهرامی را دوست داشتم که زیر بیرق برخی نرفته بود…رضا بهرامی را دوست داشتم که مرعوب شخصیت کسی نشده بود و فرا جناحی قلم میزد…حیف که عده ای خوب بلدن تور بیندازند و عده ای خوب تور میشوند…برادر رضا از گراب روی بگردان به باغزال آی….