گزارش از”سمیرا عزیزی” کودک به دنیا آمد… بیتاب شد و گریه کرد… مادر برای اینکه کودکش آرام گیرد لالایی سر داد و «لاوه لاوه» خواند؛ بزرگ شد و بالیدن گرفت و در هر زمان از آمال و آرزوهایش خواند. عشق و شادیهایش را با «بزران بزران»، رجزخوانی و حماسهاش را با «دایه دایه» و «شیرین […]