حشمتاله آزادبخت:
چند ماه از رفتن نابهنگام شهردار کوهدشت میگذرد وهنوز شورای محترم شهر تصمیم نگرفته شهردارانتخاب کند. این اولینبار نیست که یک شهردارخرامان میآید وپس از مدتی هراسان هُل میخورد و میرود و مسئولیت شهرداری به دست سرپرستی میافتد که او نیز بدون انگیزه، دسته بیل بزرگ موقتی در دیگ آشفتگی شهر میچرخاند و اینچنین است که گوش کوهدشت سالهاست به این تیک توپ وتیک بمب ساعت این روند همیشگی عادت کردهاست.
یکنفر باهیاهو وهورا انتصاب میشود و پلاکارد شایستگیاش بر پیشانی خیابان اصلی شهر نصب میشود اما پس از مدتی که سلیقه و اخلاق شخصیاش با عدهای جور درنمیآید، شبانه بار میشود و جایش تااااااا انتصاب مدبرانهای دیگرخالی میماند و این سریال هرساله از سیمای شهرداری کوهدشت تکرار میشود.
حرف این است که آقایان بزرگوار شورای شهر کوهدشت اگر چند ماه تمام ذرهبین جستوجو میگردانند و باتفکری دقیق وعمیق وسبک وسنگین کردنی رقیق، به انتخابی عتیق دست میزنند وشهرداری شفیق را درپر قوی تشریفات به کرسی شهرداری میآورند چرا پس از مدتی تفنگ غیض به سمتش گرفته و بدون پرسیدن نظر مردم و ارایهی دلیل پشت پردهاش به انگشت اشارهاش «دلیت» می کنند بعد طومار بلندی از عملکردهای فرد مخلوع و خودشان را جار میزنند؟!!….اگر تاریخ پوسیدهی آمد و رفت یا همان عزل و نصبهای شهرداری کوهدشت را تندتند ورق بزنیم به معلمانی برمیخوریم که گچ وتختهی مقدس کلاس را رها کرده و تنها به قصد کسب مدال کاذب مقامی، به عرصهی ناآشنایی پا گذاشتند که کوچکترین اطلاعی از چند وچونش را درکیسهی تجربهی خود نداشتند و تنها عشق کشیدن نام شهردار و جکومتی کوتاه، دندان طمعشان را به سمت صندلیاش تیز کرد و درنهایت، تنها راندمان کاریشان، ابتدا آشنایی با سوراخ سنبههای ساختمان شهرداری وبعد از ابتدا، دریدن دار و ندار و دارا و ندار شهر بود و هزینههای هنگفتی که صرف کارهای غیرماندگاری شد که با لودر تصمیم وسلیقهی شهردار بعدی به زبالههای بیرون از شهر، پیوستند و بعد از ابتدای ابتدا بیعذرخواهی کوچکی از مردم شریف، بار خداحافظی برکول گذاشتند.
این همان چیزی ست که جز خودخواهی نام دیگری نمیتوان بر آن نهاد. همان چیزی که بشردرطول تاریخ به خاطرش حاضر شده است دیگران را فدای یک تار موی موقعیت خود کند.
خودخواهی غریزه ای بدوی ست. این غریزه که ریشه در ابتداییترین اجتماعات حیات بشر دارد و مربوط به زمانی ست که آدم، گلهوار زندگی میکرد وهر چه به بقایش کمک میکرد را به هر قیمتی به چنگ میآورد تا خودش به تنهایی در گله باقی بماند. گام تاریخ را اگر کمی جلوتر بیاوریم میبینیم که بشر در جادهی تکامل خود صاحب خانواده میشود و خود بهخود آن خودخواهی بدوی کمرنگ میشود وسهمی از تلاش انسان به خانوادهاش اختصاص مییابد.این قدم اولی ست که انسان حاضر میشود چند متر دورتر از خود را نیز ببیند و برای موقعیتش دستی تکان دهد. هرچه با گامهای تاریخ جلوتر بیاییم، ضرورت زندگی اجتماعی واحترام به حضور دیگران وسیعتر میشود ومیل به خودخواهی انگیزهاش را از دست میدهد. به نگاهی دیگر وقتی انسان، درندگی را رها کرده و از کوههای خودپروری پایین آمد، مجبور شد با دیگران تعامل داشته باشد و در نتیجه درفضایی قرار گرفت که توانست اسب وحشی خودخواهی را به میخ بکشد. امروزه که انسان در مدنیتی عظیم حل شده است و رعایت ودرک حضور وحقوق دیگران را در عمق اندیشهاش دریافته است حاضر است خودش را فدای موقعیت دیگران کند وگاهی حتی به خاطر دیگران برتمام هستی خود چشم می پوشد. ازطرفی افرادی که در امروز زندگی میکنند نمیتوانند گردن اطاعت پیش پای خودکامی خویش خم کنند و از طرفی نمیتوانند خود را دودستی دراختیار تصمیمگیری یکنفر قرار دهند که همه چیز قبیله را تنها برای حفظ موقعیت حاکمیتش میخواهد وبه چیز دیگری فکر نمیکند.
و اما کسانی هستند هنوز که عقربهی تفکرشان روی ساعت سنگی همان بربریت خوابیده است و نتواستهاند خود را با زندگی اجتماعی امروز وفق دهند. اینان کسانی هستند که برای رسیدن به صندلی موقعیت و مقامی کوتاه، تمام حقوق شهروندی دیگران را زیر پا له میکنند. این است که یک نفر هنوز حاضر است. بدون مثقالی تجربه در کاری، مسئولیتی سنگینتر از بدن لاغر تخصص خود را بر شانه بگیرد وجایی را ” آشغال ” کند که جای او نیست که پس از مدتی کوتاه زانو میزند و سرکه برمیدارد نمیبیند چه بلایی بر سر حقوق دیگرانآورده است. بلایی که سالیان درازی میخواهد ومرد عملی تا جای زخمش التیام یابد. اما انگار نه انگار دیگرانی که افسار ویرانی شان را برکمر ندانمکاری خود بسته است انسانهایی هستند و لااقل شهروندانی هستند که حق دارند جور دیگری زندگی کنند.شهرداری که هنوز به روش مدیریت سنتی هم آگاه نیست چگونه میتواند شهری را با روشها والگوهای مدیریت مدرن اداره کند؟! وشهرداری که در تمام عمر یکبار حتا برای کاری اداری به ساختمان شهرداری سر نزده است، چگونه ممکن است بتواند شهری را از تکان زلزلهی چالشها وبحرانهای شدید نجات دهد؟ از طرفی شورای محترم شهر نمیتواند بدون در نظر گرفتن موقعیت وحق مردم، چکش هر تصمیمی که بخواهد بر میزشکستهی شهر بکوبد وپس از چندسال عقبافتادگی وویرانی، بیعذرخواهی کوچکی از اعدام اشتباهی این همه حق، حکم ناشایست انتصابی دیگر را صادر کند. کسی که بدون کوله بار کوچکی از تخصص وبا شمشیربلند ندانمکاری به میدان بزرگ مسئولیت شهرداری یک شهر پامیگذارد، چه از او برمیآید جز قتل عام حقوق دیگران وبازسازی بربریتی دردآور در عصر بزرگ مدرنیته؟!
نگارنده ازشورای محترم شهر کوهدشت میخواهم از شروع خود تا امروز سه کار ماندگار را که احیانا انجام دادهاند، اعلام کنند تا ما از بلندگوی همین نشریه آنها را جار بزنیم وگرنه چاقوی تیزاین عنوان تراشیها و عملکردنامههای مبهم محصولی جز بریدن گوش کهنهی مردم در پی نخواهد داشت.اکنون نیز که چند ماه از رفتن شهردار میگذرد و باز ادارهی شهر به دست سرپرستی افتاده است که هیچ اعتمادی به صندلی موقت خود ندارد و مردم تا آمدن شهرداری دیگر پلک دلهره به جادهی اتصاب دوختهاند، نباید باز سلایق شخصی وجناحی، بستر گرم انتصاب شود تافاجعهای عظیم تکرار شود.
شهرداری باید انتخاب وانتصاب شود که سابقهی مدیریتی درخشان در بقچهی آمدنش برق بزند و پس از استقرارش خواستههای شخصی وسلیقههای شخصی عدهای انگشتشمار بر روند کاریاش تحمیل نشود. انتصاب کسی که چیزی از حقوق شهرو شهروندی نمیداند وتنها به خاطر دوستی با فلان مسئول به مدال کاذب موقعیتی نایل آمده است و حالا بند کفشها را سفت بسته است تا او نیز مدتی را بر اسب کرسی شهرداری شلاق بزند و از جمع تاریخ شهرداران کوهدشت سری دربیاورد، سپردن شعلهی کبریتی ست به انگشتان کسی که میخواهد شهری را به آتش بکشد. از طرفی در آیینهی زمزمههای این روزها سری برده و میگویم: قرار نیست هرکس که به سمت عضوی از شورای شهر انتخاب شده است بتواند مسئولیت ادارهی شهرداری را هم بر دوش بکشد. قبلاً یکبار از آتش این تجربه عبور کردیم و سوختیم و فکر نمیکنم تکرار اشتباهی دوباره موی ژولیدهاش را گلی بزند.
قلمت عمیق و زیباست… بدرود
خدا رحمت کند بر پدر ومادرت که واقعیت رو گفتی
اقای مهندس جافریان شهردارموفق باغملک و ایذه در چندین سال متوالی حاضرند بیایند اما شورای شهر قبول ندارد.
مگر این شورای شهر هرچی دلش بخواد قراره انجام بده؟ اصلا کوهدشت شورا نمیخواست این شورای شهر جز گرفتاری وعقب افتادگی چیز دیگری برای کوهدشت نداشت. شهردار رو باید کارشناسان ومردم انتخاب کنند …
عزیزان ازماست که برماست من وشما هستیم که آقایون رو انتخاب کردیم
شورای شهر جز استخدام فامیل های درجه یک خود درشهرداری چکارکردند؟همه دخترها وبرادران وعموها وخالاه های خودرا استخدام کردند.بدابحال کوهدشت.
من اطلاع دارم که اعضای محترم شورای شهر تصمیم دارند شهردار خوبی را از خرم آباد بیاورند.شما عزیزان حق دارید به عنوان شهروندان نگران باشید.
شهردارخوب؟
امیدوارم کسی که لیاقتشو داره بیاد.
کوهدشت شهربی کلانتر، من شنیدم آقایان شورای شهر خودشون بر سر کرسی شهرداری کشمکش دارندکم مانده ادعای نمایندگی بزنه توسرشون مگه شهردار شدن در کوهدشت آموزشگاه رانندگیه متاسفم کسی نیست جلو خودخواهی اینارو بگیره خدابه داد مردم بیچاره برسه…
دست مریزاد اقای ازادبخت
ای کاش اگه ما هم جای اونا بودیم رنگ نمیباختیم!وای کاش اگه اوناجای مابودن الکی حرف نمیزدن…
مشکل شهرداری کوهدشت نداشتن شهردار نیست ! بلکه داشتن شورای شهر و شهردارانی است که شهرداری را ملک شخصی خود وفامیل دانسته وآن کرده اند که همه ما حتی آدمای کر ولال نیز میدانند.
بدون شرح!
خدا بیامرزد مرحوم شهید رجایی را که فرموده است :ما بایدبرای کارهای خود ،افراد بیابیم نه برای افراد خود ،کار .
چند روز پیش کوهدشت بودم یه خیابون یا کوچه سالم ندیدم همه رو کندن .داستان چیه؟
کی کنده ؟ برای چی ؟ کی پرش میکنه؟(ولش کن اصلاً کی داده کی گرفته ؟)
جوی آب جلوی خیابان حسابی که منتهی میشود به خیابان سیدالشهدا… چند هفته ای هست که دست نخورده …..
متاسفانه زمزمه هایی در مورد انتصابی بی مورد و بی تخصص به گوش می رسه که در صورت اتفاق چنین موردی انتظار خاصی نباید داشت و در بر همان پاشنه خواهد چرخید جا داره که نماینده محترم شهر و دست اندرکاران این انتصاب خیلی دقیق تر به موضوع توجه کنند چراکه نجات کوهدشت از وضعیت فعلی خدمات شهری کاری بسیار سخت و دشواره و ظریفه و بدون در نظر گرفتن تمایلات جناحی و گروهی باید گزینه ای درخور و کاردان انتخاب بشه که حداقل بتونه سنگ بنایی جدید در ساختار شهروندی و شهرداری بذاره …..تشکر از جناب آزادبخت و به امید یک تصمیم درست
چراشورای شهر جواب نمیده؟ شورای شهر یا اهل نشریه نیستند ونمیخونن اینارو یا چیزی برای گفتن ندارن یا مردم رو دراین حد نمی بینن که پاسخگو باشن.
ای بابا گناه دارن این بیچاره ها کوهدشت رو آب برده حالا چند متر پایین تر. چی میشه یکی از اعضاء شورای شهر هم دوسال شهردار بشه؟گناه داره بخدا
یک زمزمه هایی هست مبنی بر اینکه شهردار معزول کوهدشت اختلاس کرده اگر واقعا این طوره چرا شورا از مردم پنهان میکنند؟البته زمزمه هایی هم هست مبنی بر این که شورا هم …..بگذریم.
با سپاس و قدردانی از آقای حشمت آزادبخت که در شرایطی خاص موضوع مدنی مهمی را مطرح کرده اند.
به نظر نمی رسد تا کنون اعضای شورای شهر ما برای انتخاب های مهم خود،با شهروندانی که خود را منتخب آنان می دانند،تبادل نظر کرده باشند.
آنان نه به عنوان نهادی مدنی که رسالت نمایندگی تک تک شهروندان را بر عهده دارند،بلکه همواره دنباله رو کانون های قدرت سیاسی بوده اند.
ای کاش این بار و حتی برای یک بار هم که شده از این فرصت استفاده کنند و به قدرت واقعی مردمی که آنان را انتخاب کرده اند،پناه ببرند.
ای کاش شهروندان فرهیخته، انتظارات خود از شهردارشان را به اطلاع اعضای شورای شهر برسانند.
ای کاش از سوی شورای شهر یک گرد همایی با شهروندان فراهم شود تا فرهیختگان و صاحب نظران شهر توقعات خود را درباره ی انتخاب شهرداری شایسته،برای شهر محروم کوهدشت به اطلاع آنان برسانند.
ای کاش نماینده ی منتخب شهر دخالت خود را در انتخاب شهرداری شایسته،به اختیار اعضای شورای شهر که با شهروندان خود مشورت خواهند کرد بگذارد.
ای کاش این بار انتخاب شایسته ایی برای مدیریت شهرمان داشته باشیم.
عادتهای ما کوهدشتی ها جالبه به سایر نوشته ها نگاه کنید همه از هم تعریف و تمجید می کنن و نظر میدن اما حالا که به موضوع مهمی مانند انتخاب شهر دار میرسه همه محافظه کار میشن بابا آقای حشمت آزادبخت اینو نوشته بهمن ابراهیمی هم نوشته زمزمه ی انتصابی بی مورد شنیده میشه ولطفا نماینده محترم شهر بیشتر دقت کنه جناحی کار نکنه چون وضع این شهر بد تر از اینهاست و میر ملاس هم دمش گرم منتشر کرده حالا چرا چهار تا نویسنده وکارشناس و هنرمند و آدم مسئولیت پذیرو دلسوز بی حب و بغض نظرشون رو نمی نویسن تا حداقل در این مورد بیشتر بحث بشه و تصمیمی درست گرفته بشه پس وقتی دیدگاه انتقادی سازنده نباشه یا اظهار نشه بعدا دیگه جای اعتراض نیست ….خواهش می کنم خواهش می کنم خواهش می کنم خواهش می کنم موضوع شهرداری رو جدی بگیرید چون آدم واقعا روش نمیشه آشنایی با خودش بیاره توی کوهدشت و روز توی کوهدشت چرخی بزنه ….ممنون از همه دوستان دیگری که نظر نوشتن و اونایی که نظر میدن
من از آقا یا خانم قدیم کوهدشتی تشکر می کنم و از مدیر سایت تقا ضا دارم این موضوع و نوشته را روی سایت و صفحه فعلا نگه دارند یا تمدید کنند تا همشهریان نظرشون رو بدن ممنون از میرملاس و همه همشهریان عزیز …. واقعا وضع شهر ما تاسف باره و این شهر در خور مردم کوهدشت نیست
آن آقای عضو شورای شهر که خود را کاندیدای شهرداری کوهدشت کرده بفرمایند چه تخصصی در مسائل شهرداری دارند؟ ایشان اگر به خاطر فعالیت های انتخاباتی خود را صاحب حقی می داند بهتر است ادعای مدیریت اداره ای بکند که با زندگی روزانه مردم در ارتباط نباشد. فکر میکردیم با آمدن نماینده جدید کوهدشت در مسیری جدید قرار میگیرد ولی اینطور که بوش میاد آش همان آش است و کاسه همان کاسه….
کسی نیست بپرسه مهمترین وظایف شورای شهر چیست ؛آیا فقط عذل و نصب شهردار از وظایف آنهاست یا وظایفی دیگری هم دارند ؟ آیا فقط نداشتن شهرداری شایسته مشکل شهرداری ماست ،یا نداشتن شورای شهر شایسته ؟ آیا اصلا وجود شورای شهر در شهرهای کوچک مثل کوهدشت لازمه؟
متاسفانه زمزمه انتصاب شهرداری که عضو شورای شهر وبدون تخصص وتعهد و مورد حمایت شدید وپنهان نماینده محترم است به گوش میرسد که با اوصاف ما بایستی شاهد بی نظمی در مبلمان شهری -نظافت شهر باشیم -از استاد حشمت اله ازادبخت بخاطر دقت نظرشان تشکر میکنم
این خانه از بیخو بن ویران است پس با عوض کردن یک اجر (شهردار)خوب یا بد این خانه اباد نمی شود باید فکر اساسی کرد
خودتونو واسه این پستهای خنثی ناراحت نکنید
شورا به درد شهرما نمی خوره همون بهترکه استاندارشهردار شهرو انتصاب کنه زیرمیزی کمتر کارمند علاف شهرداری کمتر برای شهری آبادتر واعصاب مردم راحتتر
انتصاب کسی که چیزی از حقوق شهرو شهروندی نمیداند وتنها به خاطر دوستی با فلان مسئول به مدال کاذب موقعیتی نایل آمده است و حالا بند کفشها را سفت بسته است تا او نیز مدتی را بر اسب کرسی شهرداری شلاق بزند و از جمع تاریخ شهرداران کوهدشت سری دربیاورد، سپردن شعلهی کبریتی ست به انگشتان کسی که میخواهد شهری را به آتش بکشد.
شهردار و شهرداری مهمترین مسئول در امور عادی و روزمره زندگی شهروندان هستند و نماینده و سایر مسئولی در درجه های بعدی قرار دارن. امیدوارم این بار هم به قول جناب آزادبخت سپردن شعله کبریت به دست …………. نباشد.
انتخابات آینده که شد به اینهایی که الان هستند رای ندهیم.چند نفر باسواد کاردان رو انتخاب کنیم.ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است.متاسفانه ما ماهی مرده انتخاب کردیم.
حسین پور اومد یا نه؟