زهرا میرزایی / میرملاس :
با وجود تمامی ناملایمات چندباره خوش درخشیدیم. شهر کوچک من با زخم های خرد و کلانش از علم گرفته تا هنر صدف وار گوهر هایی را در دامان خود پرورش می دهد که در واویلا سرای کنونی خوش تر می درخشند. این در حالی ست که مشکلات عدیده زخم زانوی ما را برای برخاستن و به میدان آمدن ضجه می کشد.
امروزی که غم پاچه و نام بسیاری را به بوی آرد ؛در دهلیز های تنگ دستی واگن زندگی را با مشقت به جلو هل می دهیم فقر موروثی، بی کافیتی عجیب زادگان و عدم التفات ارباب مودت از یک سو و عدم برنامه ریزی و سامان دهی برای نسل جدید از طرف مقابل کوه و کمر ما را تا کرده . این تنها شعار نیست که کوهدشت من عجیب ترین شهر کشور است . در کنار زخم های بی شمار چهره های خاص و منحصر به فرد خودش را هم دارد که نه تنها در عرصه ی کشوری بلکه در عرصه بین المللی قابل ستایش اند .
بی شک هنر نجیب موسیقی سرنشتر عشق است که بر رگ روح اهل ذوق زده می شود و هر جنبنده ای را به وجد می آورد. کمانچه ی” فرنام” روایتگر زخم بی مرهم ماست.دیروز کسی چون”فرنام اسکندری ” نوازنده جوان خوش ذوق و با استعداد کوهدشتی در کنسرت سراج می درخشد جوانی که بی شک آینده را به به زانو زدن وا خواهد داشت و امروز” حامد جلیلیان” که دارنده ی چندین مدرک بین المللی در حیطه کامپیوتر ،مدیر فناوری اطلاعات پروژه بین المللی برای سازمان ملل متحد و مدیر IT دانشگاه تهران و برنامه نویس در چندین پروژه و همکاری در پروژه های بین المللی دیگر است افتخار دیگری را در سوابق خودش ثبت می کند .
این یعنی امید را در چشم های یاغی شهر در به در شده ی من نشکنید یعنی یک نفر باید بیاید و ما را منعکس کند…
من تمامی بلوط های سوخته ام باور کنید ما را سوزاندند …هر بار این ماییم که می سوزیم. “جلیلیان “ها “فرنام ” های ما را دریابید .
قلمت مانا زهرای نازنین
سلام
ممنونم ازت دوست فرهیخته و خوبم که ازفکر و قلم هنرمندانه ت به تمامی مایه گذاشتی و هم افتخارآفرینی پسرخاله ام،مهندس جلیلیان رو هرچه زیباتر قلم زدی؛هم اینکه ما رو با آقای اسکندری هنرمند آشنا کردی…
به وجود خودت هم بی شک افتخارمی کنیم…
زنده باشی…
فرنام جان واست بهترینها رو آرزو دارم چون لایق بهترینهایی. امید که کوهدشتمون و هنرمندامون در اوج باشند.
فرنام جان دوست عزیزم بهت تبریک میگم که تا این مرحله پیشرفت کردی و مطمئنم که خیلی از اینجا ها بیشتر بالا میری چون حقته و توانایشو داری…
خانم میرزایی به شما هم تبریک میگم برای قلم و استعداد نوشتن فوق العادتون
موفق باشین
بسیار عالی حقایق امروزه ی کوه دشتمان را به قلم کشیده ای به امید موفقیت ها و افتخار آفرینی های بعدی بازهم در سطح بین الملل
قلمت مانا دوست عزیزم
در درجه اول درود بر نابغه ی کوهدشت حامد جلیلیان خانواده ما کم از نزدیکان جلیلیان خوش حال نشدن این واقعا بی نظیره.
اما خواهر گل و فرهیختم زهرا تو بی نظیری فدای خودت و دغدغه هات ما آینده روشنی رو برای خودت و قلمت توقع داریم عزیزم خواهرم ما از نزدیک شاهد حرص خوردن هات هستیم .
تبریک می گم به خاطر تفکر و منشت خواهر عزیزم . تا انتخابات هست چرا به این مسایل بپردازن کوهدشت و کوهدشتی!!
زیبا درخشیدند و زیبا نوشتی
به امید زیبا شدن شهرمان,به امید زیبا شدن هویت مخدوش شده مان در سطح کشور
به امید با اراده شدن تک تک فرزندان خاک و بوم کوهدشت برای قدم برداشتن در وادی موفقیت و بی نیازی از خلق
قربونت برم عمه
من با گوشی پسرم کامنت می زارم آی پی یکی میشه،
زهرای عزیزم سلام
درود به “حامد جلیلیان” و” فرنام اسکندری”
و مرسی از تو
بعضی ها خیلی زحمت کشیدن برای خدشه دار کردن نام کوهدشت که هرچه حالا حلاها بدویم فایده ندارد از یکسو افرادی درست و نیک سرشت و خانواده دار برای شهرشان آبرو داری میکنند از طرفی دیگر آبروریزی به امید روزی که نام کوهدشت در همه جا به نیکی یاد شود و این امکان پذیر خواهد بود با اصلاح خود یعنی همه ما یعنی دست برداشتن از تعصبات قومی قبیله ای و تفکرات قرون وسطی
محتوای حرف ها_وبهتراست بگوییم لابه های_خانم میرزایی این است:توروخدا ماروهم به گوشه چشمی وکرشمه ای عنایتی کنید تاباشد که رستگارگردیم! البته چنین منطق سخن گفتنی به نگازیر به همین جا می انجامد:امید به تغیر ازبالا به پایین دمش رابگیری میرسد به همین استغاثه مضحک و انوقت چند تا…!؟اسمش رامیگذارند توصیف امرواقع! عجبا.
عجیب زاده:
کلمه ای در خور کسانی که فرهنگ خوب زیستن را نمی آموزند، خیلیها فقط بلدند زباله تولید کنند یعنی فقط می خورند و می خوابند ،خیلیها در تیر اندازی و ایجاد رعب و وحشت مهارت دارند و آنرا بعنوان یک افتخار!!! از پیشینیان خود به ارث برده اند خیلیها هم فقط مدرک حماقت دارندو ازمقوله فرهنگ کاملا مبرا !!! هستند یعنی اتهام اجتماعی بودن به آنها نمی چسبد!!! و برای اعلام موجودیت و اثبات وجود ذی وجود خود دائما از همدیگر سبقت می گیرند اصالتا با نظم و انسانیت سر سازگاری ندارند یعنی در واقع نمی خواهند انسان باشند!!! نظم و انظباط و مدنیت و انسانیت و … به کارشان نمی آید چون وقت این کارهای پر درد سر را ندارند!!! امانت داری و عدالت جویی و صداقت و پاکدستی و…که خیلی قدیمی شده اند !!! یعنی در واقع حوصله این کارهای پیش و پا افتاده را ندارند!!! چون نمی خواهند از نان خوردن بیفتند آدم تا بخواد دنبال امانت داری و صداقت و پاکدستی و نظم و انضباط بره کلاهِش پس معرکه میمونه و از قافله پول و پست و مقام جا میمونه !!!! ……………………………………..
واین است کشف حقیقت!!! :
آدمِ با کفایت به درد نمی خورد باید عجیب زاده باشی تا دیده شوی !!!!!!!!!
درود برخانم میرزایی، دل نوشته ات خواندنی بود
عزیزانی که نام بردید وخیلی ازمردمان آن دیار افتخار کوهدشت وکل منطقه لکستان هستند.قلمت زیباست ولی باورکن ,باورکردن ما لیاقت می خواهد پس بهتراست این افتخار ازآن خود ماباشد آنگاه همه ی دنیا مارا خواهد دید.
به نظر تصویری که خانم میرزایی گزاشتن مناسب درج در سایت نباشه جناب ازادبخت لطفا بیشتر دقت کنید
قلمتان تواناست و توصیفاتتان جالب و رسا. موفق باشید!
سلام و درود به همه سپاس گزارم از لطف یکایک شما عزیزان
نظر ها خوانده شد وجودتون مانا و بر قرار ، ما مردم کوهدشت را برای سوز و گداز آفریده اند حرف ما بسیار و وقت ما اندک!
اما در رابطه با عکس !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
میگم‌میرزایی های کوهدشت از چه طائفه این رشنو هستن