تاریخ : دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
6

نقدی بر مواضع اخیر تاج زاده در گفتگو با اعتماد / به قلم «عباس دارایی»

  • کد خبر : 102088
  • 05 بهمن 1396 - 8:54

  سید مصطفی تاج زاده از چهره های شاخص اصلاحات و از تئورسین هایی است که همواره نظرات و تحلیل های او در حوزه مسائل سیاسی مبتنی بر واقع گرایی و منطق  بوده و نگاهش به حوزه سیاسی برگرفته از واقعیات جامعه است. وی در آبان ماه امسال در گفتگو با روزنامه اعتماد مسائلی را […]

 

سید مصطفی تاج زاده از چهره های شاخص اصلاحات و از تئورسین هایی است که همواره نظرات و تحلیل های او در حوزه مسائل سیاسی مبتنی بر واقع گرایی و منطق  بوده و نگاهش به حوزه سیاسی برگرفته از واقعیات جامعه است. وی در آبان ماه امسال در گفتگو با روزنامه اعتماد مسائلی را مطرح کرده است که برخلاف تحلیل های گذشته اش به نظر می رسد با واقعیات جامعه منطبق نیست و برگرفته از نوعی هدایت گری افکار عمومی به مسیری است که مطلوب جریان اصلاحات بوده و لاجرم باید حامیان سرخورده این جریان با چنین تحلیل هایی به سمتی هدایت شوند که سرخوردگی و روییگردانی جریان اصلاحات و بدنه اجتماعی حامی از دولت و عملکرد ان بویژه در شش ماه اخیر به جامعه تعمیم پیدا نکرده و تشدید نشود.

مصاحبه تاج زاده با اعتماد را به دلیل اینکه او همواره نظریات و تحلیل هایش از یک پختگی و منطق عمیق برخوردار است را متناقض با گذشته دیده و شاید بیراهه نباشد که اینگونه ارزیابی شود وی به عنوان یک چهره شاخص خود بر واقعیات واقف تر از هر فرد دیگر است اما برخی مسائل او را وادار به چنین تحلیل ها و تفسیرهایی از عملکرد دولتی می کند که برگرفته از سبد رای اصلاحات بوده و این روزها چرخش به راست روحانی نه یک ادعا بلکه یک واقعیت است که رد آنها دشوار تر از ماههای گذشته خواهد بود.

تاج زاده در بخشی از این مصاحبه که در روزنامه اعتماد منتشر شده است در پاسخ به این سوال که به نظر شما آیا روحانی پس از انتخابات با آنچه پیش از  انتخابات بود تفاوتی کرده است؟ عنوان کرده است : “من تفاوت زیادی میان روحانی قبل و بعد از انتخابات نمی‌بینم به جز اینکه طبیعتا در ایام انتخابات گفتمان شفاف‌تری اتخاذ کرد که عمدتا به دلیل گفتمان تهاجمی دو رقیب اصلی او بود. بعد از انتخابات تا حدود زیادی لحن و ادبیات خود را تعدیل کرده و البته آن طراوت ایام انتخابات را ندارد اما در عملکرد تفاوت مهمی با دور اول ریاست ‌جمهوری او نمی‌بینم و البته آینده معلوم خواهد‌کرد که آیا روحانی آن چنان که میان بعضی قشرهامطرح است از مواضع خود عدول کرده است یا بلکه بنا بر مصالحی فعلا فتیله گفتمانی خود را اندکی پایین کشیده است.”

تاج زاده در حالی سعی کرده است رفتار روحانی را بدون تغییر نسبت به گذشته عنوان کند که رفتار روحانی در ایام انتخابات یک رفتار اصلاح طلبانه بوده و او فراتر از هر اصلاح طلبی مطالبی را در میتینگ های انتخاباتی و مناظرات بیان کرد که افکار عمومی و بدنه اجتماعی حامی اصلاحات را به این سمت سوق داد که روحانی از اصلاح طلبان هم اصلاح طلبانه تر عمل خواهد کرد . روحانی در ایام تبلیغات به آن شکل عمل کرد و حتی پس از انتخابات نیز با تقسیم بندی حامیان خود به گیوه بر کشیده ها و گیوه برنکشیده ها سعی کرد اینگونه به افکار عمومی و اصلاح طلبان القا کند که او در استفاده از ظرفیت های اصلاح طلب و حامیان سرسخت خود که در رزوهای سخت دو قطبی ۹۶او را یاری دادند بسیار مصمم تر از ۹۲خواهد بود.

معرفی کابینه و عدم استفاده از ظرفیت های متناسب با رای ملت با چاشنی میانگین بالای سن اعضای کابینه نسبت به گذشته اولین تناقضی بود که مردم و حامیان او از رفتارهای انتخاباتی و سخنان پسا انتخاباتی روحانی احساس کردند و از همان ابتدا نشانه هایی از نگرانی در آنها بروز کرد که هنوز منجر به نارضایتی نشده بود.

روحانی در گام دوم در دفاع از اعضای کابینه  پیشنهادی که چندان مورد قبول اصلاح طلبان نبودند بیش از گزینه هایی چون بیطرف گزینه اصلاح طلب پیشنهادی عمل کرده و رفتار مجلس دهم و البته ضعف فراکسیون امید این تلقی را در اذهان شکل داد که دولت حتی در رایزنی های پارلمانی به گونه ای عمل کرده است که برند خاتمی در بین کابینه پیشنهادی رای اعتماد نگیرد .

قبل از معرفی کابینه از برخی محدودیت به نقل از روحانی سخن به میان آمد که او در حین معرفی کابینه این احتمال را به کلی رد کرده و حداقل اگر بر مبنای گفته های او تحلیل کنیم این گذاره که دولت در استفاده از اصلاح طلبان تحت فشار بوده را می توان مستند به سخنان رئیس جمهور در روز معرفی کابینه پیشنهادی دولت دوازدهم به کلی رد کرد.

معرفی استانداران ضعیف و فاقد هویت فکری متناسب با رای مردم ،استفاده از سیستم ضعیف و منسوخ جابجایی در حوزه مدیریت های میانی و استانداریها ،عدم اعتماد به چند عنصر اصلاح طلب در بین استانداران و کنار گذاشتن آنها از مجموعه همراهان ، اعتماد به مخالفین در مدیریت های میانی و معاونت ها و بدنه های ستادی وزارتی و استانداری ها و ادارات کل همه پالس هایی بود که دولتمردان تدبیر وامید به مردم ارسال می کردند مبنی بر اینکه ما آن گونه نیستیم که شما اصلاح طلبان انتظار دارید.

وسعت عمل حزبی نافراگیر و کوچک به نام اعتدال و توسعه در تصمیم گیریهای کلان دولت ،بی اعتنایی به نقدها و توصیه ها و دغدغه های اصلاح طلبان در تمامی سطوح  نیز مزید بر علت شده تا فعالان سیاسی حزبی و تشکیلات های نیم بند اصلاحات در استان ها نیز انگیزه کافی برای کار حزبی نداشتنه باشند زیرا در مواجهه با حامیان خود نمی توانند دغدغه ها و سوال های بی جواب از دولت را پاسخ دهند .

مجموعه ایی از این مسائل شرایطی را به وجود آورده است تا نشاط سیاسی که در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری با تلاش های اصلاح طلبان و البته شیوه اصلاح طلبانه رفتاری رئیس جمهور در ایام تبلیغات به اوج رسیده بود به یکباره از نگرانی به نارضایتی تبدیل شود.

اصصلاح طلبان در این برهه می توانستند موضعی منطقی اتخاذ کرده و ضمن نقد دولت به گونه ای حرکت کنند تا صاحب دولت در افکار عمومی تلقی نشوند و اینگونه تعبیر شود که اصلاح طلبان گرچه شریک دولت هستند و دولت مولود رفتار و حرکت آنهاست اما آنها نیز همسو با ملت از رفتارهای دولتمردان گلایه دارند و منتقد روحانی هستند.

حمایت بی قید و شرط خاتمی اما به یکباره موجی از نگرانی های ایجاد شده را تشدید کرده و سرمایه های اصلاحات را نیز دخیل در این نارضایتی ها کرده و این جا بود که رقیب شکست خورده اردی بهشت ۹۶فضا را فراهم دید زیرا اینگونه تلقی کرد دولت با کابینه نامتناسب با رای ملت و همراهان بی اعتقاد به رای اصلاح طلبانه ملت لاغر شده و اصلاح طلبان نیز به جای قانع کردن نگرانی ها و نقد دولت به توجیه رفتار دولت روی آورده اند و بهترین موقع برای یکسره کردن کار دولت است غافل از اینکه نه تنها دولت با موج تخریبی مواجه شد بلکه کشور را در یک پروسه یک هفته ای با بحران اعترضات مواجه کرد که نه اصلاح طلبان متضرر ترین جریان در این اعتراضات بودند زیرا معترضین برداشت شان این بود اصلاح طلبان اعتراض و دغدغه های آنها را مدیریت و نمایندگی نکرده و شریک ناکارایی ها هستند و شاید “شعار اصلاح طلب ،اصولگرا دیگه تمومه ماجرا “که یک شعار انحرافی و خوشایند خارج نشینان است برگفته از این موجی بود که اصلاح طلبان را مات کرده و آنها به جای برخورد بهتر با بیانیه های شتاب زده و بی توجه به دوگانه حفظ ساختار در کنار احترام به اعتراضات گام هایی برداشتند که ناامید کننده بود.

علت رشد فزاینده مطالبات از دولت معلول چیست؟ اگر ما می‌دانستیم که روحانی با همین مختصات فکری و دایره اختیارات محدود قرار است رییس‌جمهور شود چرا امروز بخش‌هایی از بدنه اجتماعی او دچار سرخوردگی شده اند؟

تاج زاده در مصاحبه اش با اعتماد البته به نکته ای اشاره کرده که اینگونه استنباط می شود او در پاسخ به سوال سعی کرده نارضایتی از عملکرد روحانی را توجیه کند. او چنین بیان کرده بود :”  نه تنها در ایران بلکه در دنیا مردم به کاندیدایی رای می‌دهند و پس از مدت کوتاهی درصد قابل توجهی از آنان اظهار یأس و ناامیدی می‌کنند. با وجود این در انتخابات بعد دوباره همین وضع تکرار می‌شود حتی اگر به رقیب نامزد قبلی رای بدهند. “

واقعیت اما این است که مردم جریانی را به عنوان اعتدال نمی پذیرند زیرا روحانی خود را به عنوان یک نیروی معتدل حداقل در بیان معرفی نکرده و او در مقاطعی فراتر از اصلاح طلبان حرف زد و مردم منتظر تحقق حرف هایش بودند و اینکه او به یکباره تغییر موضع دهد پذیرفتنی نیست. آقای تاج زاده باید بپذیرد که اعتددال فاقد گفتمان است و چون این جریان در فقدان گفتمان مشخص فاقد مقبولیت و محبوبیت در بین افکار عمومی است نباید اصلاح طلبان بدون قید و شرط خود را اسیر چنین برادر ناتنی کنند که میلی به محبت برادر بزرگتر از خود ندارد .

اصلاحات می بایست با حفظ حمایت از دولت در قبال رفتارهای ضعیف آن موضع انتقادی گرفته و نگرانی های مردم و بدنه حامی را مدیریت کنند نه اینکه بدون قید و شرط از دولتی حمایت شود که برخی از دولتمردانش از جمله واعظی که حتی اوج رویگردانی خود از اصلاحات را در دیدار با یک شاخه فرعی استانی نیز نمی تواند پنهان کند کمر به حذف اصلاحات و ایجاد جریان سومی با تلفیق برادران دور مانده از تصمیم گیری های اصولگرایان و عناصر مثلا اعتدالی بسته اند.

به همراه یکی از دوستان اصلاح طلب اسفند ماه سال ۸۳در نشست برنامه سازی حامیان معین در یکی از تالارهای زیرمجموعه وزارت کار در پارک وی تهران حضور پیدا کردیم و آن دوست نیز انتقادات خوبی به برخی از اصلاح طلبانی داشت که معتقد بودند علائق و خواسته های مردم را شناخته اند و باید با شتاب بیشتری موج دوم اصلاحات را با نام اصلاح طلبان پیشرو در جامعه نهادینه کرد اما واقعیت این بود که اصلاحات در ان دوره قافیه را به تعدد کاندیداها و عدم شناخت دغدغه های طبقه ضعیف باخته و حس می کرد با شعارهایی نظیر جامعه مدنی ،توسعه سیاسی ،دولت شهروند، ایجاد معاونت حقوق بشر و ..می تواند طبقه متوسطه را که سبد رای اصلاحات در دوم خرداد بود به تحرک بیشتری وا دارد اما واقعیت این بود که طبقه متوسطه چند تکه شد به طوری که برخی از آنها به سمت هاشمی رفت ،برخی از آنها انتخابات را تحریم کرد و بخش کوچکی نیز از کاندیداتوری معین حمایت کرد .

اصلاحات برای فردا نیازمند رهبری مطالبات مردم و نقد رفتارهای دولت و موج سازی جدید است تا کشور را در قبال فشارهای خارجی و نارضایتی های احتمالی داخلی بیمه کرده و اصلاحات را با شکل و شمایلی مدبرانه بر کشور مستولی کند. برای رسیدن به آن نقطه باید زبان قشرهای مختلف مردم فهمیده شود و به همان میزان که طبقه متوسطه دغدغه توسعه دارد ،طبقه ضعیف نیز باید دغدغه سفره اش محترم شمرده شود .

فراموش نکنیم دو تحریم باعث تولید احمدی نژاد شد یکی تحریم انتخابات شوراها در سال ۸۱و دیگری انتخابات ریاست جمهوری  ۸۴که اولی باعث پیروزی لیست آبادگران و شهردار شدن او و دومی هم باعث ریاست جمهور شدن او شد. تحریم یا موج انتقام ناراضی هایی که از بدنه حامی اصلاحات بوده و تا دیروز دغدغه داشتند و امرور در پی تنبیه دولت هستند می تواند اصلاح طلبان را در رقابت های بزرگ ۹۸و ۱۴۰۰زمین گیر کند .

 

*این مطلب در شماره ۳۲۵ روزنامه سراسرس مستقل منتشر شده است

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=102088

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱
  1. درود بر عباس

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.