«سیدموسی خادمی» در اغماء!/ آیا «خادمی» در بزنگاه به خود افتاده است؟/ به قلم «محمدرضا طاهری»

محمدرضا طاهری/ میرملاس: در عصر روز دوشنبه یک سامانه جدید بارشی به استان لرستان وارد شد که فضای سیاسی استان را بشدت تحت تأثیر خود قرار داد. خدانظر دریکوند مدیر کل آموزش و پرورش استان لرستان پس از همراهی و همکاری یک ساله ای که با نمایندگان اصولگرا داشت و تقریباً به بسیاری از خواسته های نمایندگان غیر همسو با دولت تن داده بود، متوجه شد که برخی از این آقایان علی رغم تمام امتیازهای که گرفته اند اما اصل اخلاقی «تعامل دوسویه» را زیر پا گذاشته اند!
دریکوند خود به خوبی می دانست مدیرانی که قبلاً بنا به تعامل با نمایندگان اصولگرا منصوب کرده است صرفاً مدیران فرمایشی هستند که کوچکترین قرابتی با «آموزش و پرورش» ندارند ولی چون خواسته نمایندگان «جمنایی» بوده اند، به این انتصابات تن داده است. حال که دید طرف مقابل قدردان نیست و اصل جوانمردی و «تعامل دو سویه» را زیر پا گذاشته اند، در احکامی جدید، مدیران مستقلی که با برنامه های آموزش و پرورش هماهنگ تر بودند را منصوب کرد.

همانگونه که انتظار می رفت این تغییرات با واکنش های زیادی همراه بود. از یک سو حامیان دولت را شاد کرد و همه را به میدان آورد تا از این اقدام «خدانظر دریکوند» حمایت کنند و از طرف دیگر این تغییرات برای دو تن از نمایندگان و نزدیکانشان قابل هضم نبود و در مقابل آن مقاومت زیادی کردند. این مقاومت ها حتی تا جایی بود که یکی از مدیران سابق، کلید اتاق ریاست را به مدیر جدید تحویل نمی داد و کماکان خود را مدیر می دانست!

می توان گفت که این وضعیت «سیدموسی خادمی» استاندار لرستان را نیز به اغماء برده است. چون این اقدام نه تنها حوزه آموزش و پرورش بلکه تمام فضای سیاسی استان را تحت تأثیر قرار داده است.

حال همه نگاه ها به استاندار است که چه می کند. البته خادمی نشان داده است که در عین محافظه کاری، زیرک است. احتمالاً وی در شرایط فعلی حمایت از مدیر کل آموزش و پرورش را برای حفظ ثبات خود، بیشتر می پسندد. وی خوب می داند که هزینه عزل این مدیران را «خدانظر دریکوند» داده است و احیاناً هزینه «بازگشت» این مدیران خود او باید بپردازد! و در این صورت، به غیر از اینکه «خادمی» خود را در مقابل جمع کثیری از حامیان دولت قرار داده است خود را با «چالش» مدیریتی همراه کرده است که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود و وی را برای «قدم های» بعدی با مشکل روبرو می کند!

احتمالاً خادمی با خود فکر می کند که با رفتن «خدانظر دریکوند»، اهرم کنترل و تعادل را با نمایندگان از دست می دهد. و اتفاقاً این عین واقعیت نیز هست چرا که با رفتن دریکوند، جهت فلش فشار نمایندگان به سمت خود او تغییر می کند و دیگر اوست که باید گام به گام در راستای خواسته نمایندگان حرکت کند. نمایندگانی که همراه و همگام دولت تدبیر و امید نبوده و نیستند!

نمونه عبرت انگیز عقب نشینی گام به گام و عدول از مواضع دولت تدبیر و امید و انتصاب حامیان نمایندگان به جای حامیان دولت، خود «خدانظر دریکوند» است که هم اکنون پرونده مفتوحی برای عبرت گیری سایر مدیران ارشد استان، بویژه خود استاندار لرستان است!

البته وضعیت کلی کشور هم صدای بسیاری از حامیان دولت را درآورده است و نمونه آن اعتراض صریح اصلاح طلبان و حامیان دولت در کرمانشاه است که از استاندار این استان یعنی «هوشنگ بازوند» خواسته اند که در مقابل زیاده خواهی نمایندگان ناهمسو با دولت بایستد و یا در غیر این صورت، با صندلی استانداری کرمانشاه خداحافظی کند!
احتمالی که در صورت بی مهری و بی توجهی «خادمی» به حامیان دولت در استان لرستان نیز برای وی محتمل است!

الآن تجربه خوبی روبروی خادمی است. اتفاقاً او در بزنگاه به خود افتاده است. وی هنوز تغییرات مدیریتی زیادی اعمال ننموده است. هنوز دستی به ترکیب فرمانداران و بخشداران نزده است. وی تا به حال چند انتصاب داشته است که نسبتاً پرحاشیه و ناهمگون بوده اند.

بدیهی است که وقتی یک فرماندار یا بخشدار به جای نماینده دولت بودن، خود را منتصب به نماینده مجلس همان شهرستان بداند یقیناً نمی توان انتظار برگزاری یک انتخابات سالم و بی حاشیه را از او داشت.
خادمی هم اکنون بهتر از هر کسی می داند که بعید است فرماندار پلدختر بتواند انتخاباتی بی حاشیه و سالم و بدون جهت گیری برگزار کند. چرا که «دستیاری» بارها و بارها ارادت خود را به نماینده پلدختر نشان داده است. وی هم اکنون دریافته است که فرماندار کوهدشت و بخشداران کوهنانی و طرهان هم با توجه به انتخابات پرحاشیه و پرسر و صدای ۷ اسفند ۹۴ کوهدشت، بعید است بتوانند در کوهدشت سلامت انتخابات را تضمین کنند.

خادمی هم اکنون دریافته است که راه سلامت و نیک نامی اش، در ایجاد شرایط توازن و تعادل است. او دریافته است که اگر صرفاً اجرا کننده نظرات نمایندگان باشد (مانند انتصاب سفارشی بخشدار درب گنبد)، احتمالاً عاقبتی همچون «خدانظر دریکوند» در انتظار اوست. چرا که این آقایان نشان داده اند که قدر شناس نیستند و احتمالاً خادمی زمانی به خود خواهد آمد که دیگر دیر است و تا آن زمان هر دو جهت را باخته است!