آیا بیشتر اوقات احساس میکنید که انگیزهای ندارید؟ همه ما گاهی دچار چنین حالتی میشویم؛ روزهایی که دلمان میخواهد فقط تنبلی کنیم و هیچ انگیزهای برای کارهای عادی و ساده هم نداریم. آیا میخواهید با این حالت مبارزه کنید؟
با خود قرار بگذارید:هنگامی که احساس میکنید علاقهای به انجام کاری یا کارهایی ندارید، به خود بگویید که اگر این بخش کتاب را خواندم یا این گزارشها را تمام کردم، میروم بیرون قدم میزنم و یک بستنی (یا هر چیز دیگری که به آن علاقه دارید) میخورم.
مانند یک انسان با انگیزه رفتار کنید: اگر بیحوصلهاید و انگیزه کاری را ندارید، تصور کنید که سرشار از انگیزهاید. حسن این کار در این است که به محض شروع، آرام آرام احساس میکنید که شور و علاقه، حقیقتا در وجود شما زنده شده است.
هنگام صبح چند سؤال مثبت و روحیهبخش از خود بپرسید: هر روز صبح از خود بپرسید:
• در حال حاضر در زندگی از چه چیزی راضی هستم؟
• چه ویژگیای مرا خوشحال میکند؟
• چگونه در من این حالت را بهوجود میآورد؟
بسیار مهم است که شما واقعا بدانید که چگونه و چرا این شرایط به شما احساس خوبی را منتقل کرده است. این پرسشهای صبحگاهی فوقالعاده هستند، زیرا نحوه قرارگرفتن آنان، به شما امکان درک عمیق از شرایط موجود را میدهد و سپس آن احساس مثبت را به شما منتقل میکند.
زمان و مکان هدفهای خود را تغییر دهید: هدفهای بزرگ و ویژه برای خود در نظر بگیرید. اهداف بزرگتر نسبت به هدفهای کوچکتر، انگیزه بیشتری در فرد بهوجود میآورند. هدف بزرگ اثر بیشتر و عمیقتری دارد و میتواند منشأ تولید انگیزههای قوی شود.
یک کار کوچک انجام دهید و برای انجام آن برنامهریزی کنید: یک کار کوچک را آغاز و به پایان برسانید؛ مثلا میز کارتان را تمیز کنید، یک قبض یا رسید را بپردازید و یا ظرفها را بشویید. فقط نیاز به این دارید که کاری را آغاز کنید. وقتی این کار را تمام کردید احساس میکنید که آمادگی انجام کارهای بعدی را هم پیدا کردهاید. بنابراین وقتی حال و حوصله انجام هیچ کاری را ندارید یک کار کوچک را شروع کنید تا خاتمه یافتن آن شما را بر سر شوق آورد.
کار سختتر را اول شروع کنید: اغلب هنگامی که به کارهای روزمره خود فکر میکنیم بهنوعی دچار نگرانی میشویم که کی و چگونه این همه کار را انجام بدهیم. از سختترین کار شروع کنید. هنگامی که سختترین کار موجود در فهرست را شروع کرده و به پایان برسانید، احساس میکنید که بار سنگینی را از دوشتان برداشتهاید. در این هنگام است که احساس آرامش بیشتری در وجودتان پدیدار میشود و بقیه روز اعتماد بهنفس بیشتری خواهید داشت و نگرانیهای روزمرهتان. کاهش پیدا میکند.
کارتان را آهسته آغاز کنید: به جای آنکه کارتان را سریع آغاز کنید، نخستین گامها را آهسته بردارید. هنگامی که کاری را با آرامش و طمأنینه شروع میکنید، مغز شما این فرمان را دریافت نمیکند که این کار باید باسرعت هرچه تمامتر خاتمه یابد. اما اگر مغز انسان احساس کند که باید برنامه کاریاش را با سرعت به پایان برساند چه اتفاقی میافتد؟ اغلب اوقات ممکن است فرد اصلا کار مورد نظر را آغاز نکند. پس شروع یک کار بدون شتاب بهتر از اصلا شروع نکردن است.
همیشه خودتان را با خودتان مقایسه کنید نه با دیگران: مقایسه خود با دیگران و اینکه نتیجه تلاشتان چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفتهاید، کشنده انگیزه و قوه خلاقیت انسان است. همیشه افراد بیشماری هستند که از شما تواناترند و معدود افرادی هم هستند که از همه پیشی گرفتهاند؛ هم از بعد مادی و هم معنوی، بنابراین فقط قوای خود را روی خود، برنامهای که در پیش دارید و البته نتیجهای که عایدتان میشود، متمرکز کنید و دریابید که چگونه میتوانید برنامهریزی ذهنیتان را بهبود ببخشید و به مرحله اجرا در آورید. بررسی مجدد نتایج حاصله نیز اهمیت زیادی دارد. با این کار شما میتوانید اشتباههای گذشته را پیدا کرده و از تکرار مجدد آن یا انجام خطاهای مشابه جلوگیری کنید. یکی دیگر از مزایای بررسی مجدد نتایج بهدست آمده، ایجاد انگیزه مضاعف است. درک این موضوع که حاصل تلاشهای شما چه بوده و در چه جایگاهی قرار گرفتهاید، توان و اشتیاق شما را چند برابر میکند و اغلب از موفقیت و پیروزی خود شگفتزده خواهید شد.
موفقیت خود را همیشه بهیاد داشته باشید: همیشه و در همه حال به جای فکر کردن به شکستها و ناکامیها، موفقیتها و کامیابیهایتان را بهخاطر بسپارید. بهتر آن است که آنها را یادداشت کنید؛ حتی با ذکر جزئیات، زیرا فراموش کردن موفقیت بسیار آسان است و گاهگاهی مراجعه به نوشتههایتان میتواند خاطرات خوبی را در شما زنده کند و البته انگیزه کار و تلاش را در وجود شما زنده و تازه نگه دارند.
مانند یک قهرمان رفتار کنید: داستان زندگی قهرمانان را بخوانید و رفتار و کردار آنان را سرمشق خود قرار دهید و به سخنان آنان گوش فرادهید. کشف کنید که در کار و تلاش آنان چه ویژگی خاصی وجود داشته که سبب موفقیتشان شده. اما همیشه بهخاطر داشته باشید این افراد همانند ما و سایر افرادند و بنابراین، به جای اینکه آنان را در مقام رفیعی بنشانید و تحسینشان کنید، اجازه دهید که الهامبخش شما باشند.
سعی کنید محیط کارتان را با کمی تفریح قابل تحمل کنید: بهخاطر داشته باشید که در فضای کاریای که خلق میکنید یا در برنامهای که در نظر دارید، جایی هم برای کمی تفریح و شوخی در نظر بگیرید. با اینکار انگیزه کافی برای انجام کار و بهپایان رساندن آن خواهید داشت.
فقط بهدنبال راحتی نباشید: با بیحالی که نوعی تنبلی است، خداحافظی کنید و برای ایجاد انگیزه در خود، با مشکلات مبارزه کنید.
از شکست نهراسید: بهجای هراس از شکست، آن را بهعنوان نوعی اطلاعات مفید و ضروری و یک بخش طبیعی از موفقیت بپذیرید. یکی از بسکتبالیستهای مشهور (مایکل جردن) میگوید: بیش از ۹هزار خطا داشتم و تقریبا ۳۰۰بازی را باختم. ۲۶ مرتبه به من اعتماد کردند تا ضربه پیروزی را بزنم و من موفق نشدم. بارها و بارها در زندگی شکست خوردم و به همین دلیل است که در زندگی موفق شدهام. بنابراین از شکستهایتان تجربه کسب کنید و از خود بپرسید این بار، این شکست چه درسی به من میدهد؟
در مورد کاری که میخواهید انجام دهید، مطالعه کنید: هنگامی که کاری را آغاز میکنید، درباره فرایند کار پژوهشی بهعمل بیاورید. با اینکار شما از میزان کاری که در پیش رو دارید و مشکلاتی که ممکن است با آن برخورد کنید، آگاه میشوید. گاهی اوقات توقع یا انتظار بیجا سبب کاهش انگیزه و هدر رفتن اشتیاق و جدیت اولیه فرد میشود. با مدیریت خواستههایتان میتوانید از هدر رفتن نیروی حاصله از اشتیاق جلوگیری کنید و انگیزه و تواناییهایتان را تا پایان کار حفظ کنید.
دانستن این موضوع که بر سر کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار داشتهاند، چه آمده، چه مسیری را طی کرده و چه گامهایی برداشتهاند، بسیار مفید و آموزنده است. میتوانید با تلفیق روش انتخابی آنها و آنچه خود در ذهن دارید، روش کاری مناسبی را انتخاب و فعالیت خود را شروع کنید. این وضعیت میزان نگرانیهای شما را کاهش میدهد و بهتر میتوانید اوضاع کاری را تحت کنترل خود داشته باشید؛ چه از بعد احساسی و چه از بعد عملی، چون حداقل تا حدودی میدانید که دیگرانی که چنین راهی را رفتهاند با چه وقایعی مواجه شدهاند و این آگاهی از بعد احساسی و عملی سبب تشویق و دلگرمی شما میشود.
معین کنید که چرا میخواهید این کار را انجام بدهید: اگر نمیدانید که به چه دلیل میخواهید چنین کاری را انجام دهید یا اینکه دلیل کافی برای انجام آن ندارید، پس خاتمه دادن آن برای شما بسیار مشکل خواهد بود. کاری را برگزینید که دلیل قوی و کافی برای انجام آن داشته باشید. اگر نتوانستید، انجام این فعالیت را متوقف کنید و به جای آن، فعالیت دیگری را که دلایل انجام آن قویتر و واضحتر است آغاز کنید.
هدفهای خود را یادداشت کنید: هدف و منظور خود را از انجام آن فعالیت بنویسید، سپس آن را روی دیوار، رایانه، یا آینه بچسبانید. با این کار در طول روز، مراحل انجام کار را مرور میکنید و این آگاهی تداوم کار را برای شما آسانتر میکند.
با دید مثبت برای انجام کار فعالیت کنید (برای مثبتاندیشی تلاش کنید): بیاموزید که بیشتر اوقات مثبتاندیش باشید و یاد بگیرید که افکار منفی را قبل از آنکه سد راه شما باشند، از سر بیرون کنید. ممکن است که همه نتوانیم همیشه مثبتاندیش باشیم، اما باور کنید که بیشتر ما میتوانیم این حس را در خود تقویت کنیم و نتیجه حاصل نیز میتواند به تلاش بیشتر ما کمک کند.
کمتر تلویزیون تماشا کنید: آیا از جمله کسانی هستید که زیاد تلویزیون تماشای میکنند؟ تلاش کنید که کمتر به تماشای برنامههای تلویزیونی بنشینید و فعالیتهای مورد علاقه خود را در زندگی واقعی دنبال کرده و با روشهای خودتان انجام دهید.
برنامه کاریتان را به چندین برنامه کوچکتر تبدیل کنید: هنگامی که پروژه بزرگی در دست دارید، آن را به چند بخش کوچکتر تقسیم کنید، سپس با تمرکز روی نخستین بخش کار، فعالیت خود را آغاز کنید و وقتی این بخش تمام شد، بخش بعدی را آغاز کنید. موفقیتهای کوچکی که در انجام بخشهای اولیه بهدست میآورید، انگیزه شما را افزایش میدهد و از تمرکز روی کل کار که ممکن است سبب دلسردی شما شود، جلوگیری میکند. اگر این روش را دنبال کنید خود شما هم از نتیجهای که میگیرید، شگفتزده خواهید شد.
اطلاعات موجود را بازنگری کنید: داشتن اطلاعات لازم در آغاز هرکاری، امری ضروری است، اما گاهی جامعه و رسانهها اطلاعاتی را به انسان منتقل میکنند که بار منفی دارد. پس محفوظات ذهنی خود را ارزیابی کنید. نکات منفی را حذف کرده و با توجه به بینش خود، از اطلاعات مفید و مثبت برای دستیابی به هدفتان استفاده کنید.
قوه خلاقیت خود را بهکار بگیرید: کاغذی را بردارید و در بالای کاغذ بنویسید که دوست دارید در چه زمینهای فعالیت کنید. شاید هدف شما کسب درآمد بیشتر یا مبارزه با بیماری و بهدست آوردن نهایت سلامتی باشد. اکنون ۲۰ روش، ایده یا عقیده در مورد موضوع مورد نظر بنویسید. سعی کنید ۱۰ایده دیگر به لیست خود اضافه کنید؛ البته همه این ایدهها مفید یا خوب نیستند. اکنون از قوه خلاقیت خود استفاده کرده و ایدههایی را که در رسیدن به هدف برای شما مفیدند، پیدا کنید. حسن این کار این است که نه تنها قوه خلاقیت خود را بهکار گرفتهاید، بلکه دریافتهاید که تا چه حد خلاق هستید؛ هم انگیزه انجام کار را در خود زنده کرده و هم از نظر روحی شرایط مناسبی برای خود فراهم کردهاید.
در یابید که چه چیزی سبب شادی و خوشحالی شما میشود: همه ما میدانیم که شرایط ویژهای یا کارهای خاصی سبب شادی ما میشوند، پس کاری که شما را شاد میکند، انجام دهید؛ هر اندازه که میتوانید یا میخواهید. البته باید مراقب باشید که این خواسته با آداب و رسوم اجتماعی که در آن زندگی میکنید و با باورهای انسانی و مذهبی در تضاد نباشد.
به گفتههای حکیمانه گوش دهید: یک کتابخانه کوچک برای خود ترتیب دهید. جملههایی را که سبب پیشرفت فردی و ایجاد انگیزه میشود بنویسید یا ضبط کنید. زمانی که سوار اتوبوس یا مترو هستید، هنگام رانندگی، دوچرخهسواری، دویدن یا پیاده روی، به آن گوش کنید یا در حالی که مشغول انجام کاری هستید، یادداشتهایتان بخوانید.
فراتر از محیط زندگی و حد تواناییتان فکر کنید: تصور نکنید که آینده را فقط تواناییهای شما و آنچه اکنون دارید، میسازد. دنیا محدود نیست. تواناییهای شما بسیار بیشتر از آنی است که تصور میکنید. با بهکارگیری تجربههایی که تاکنون بهدست آوردهاید و آنچه اکنون هستید، آیندهای را برنامهریزی کنید که در آن محدودیتهای کمتری وجود داشته باشد؛ یعنی افق دید خود را وسیعتر کنید.
معرفی بیشتر: دکتر بهرام علی قنبری هاشم آبادی
- دانشیار گروه روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
- رئیس سازمان نظام روانشناسی خراسان رضوی
- رئیس دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد
- سردبیر مجله پژوهش های روانشناسی بالینی و مشاوره دانشگاه فردوسی مشهد
- عضو هیأت موسس موسسه آموزش عالی حکمت رضوی مشهد / خراسان رضوی
- عضو هیات موسس مرکز تحقیقات کاربردی سلامت همگانی و توسعه پایدار دانشگاه علوم پزشکی بجنورد
- استاد راهنما و مشاور بیش از ۱۰۰ دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه روانشناسی
منبع: وبسایت شخصی دکتر قنبری
سلام
رسول اکرم (ص) فرمودند:
اگر امید را از مادر شیر دهی بگیری به نوزاد شیر خوارش شیر نمی دهد.
جانم این است نقش انگیزه و امید
الهی موفق تر باشید.
دمت گرم
با سلام و احترام
بیکران سپاس و درود به جناب آقای دکتر قنبری جهت نگارش این مطلب بسیار آموزنده و تاثیر گذار در روند
برنامه ریزیها در امور زندگی روز مره…قلم و علم تان مانا باد تا همیشه… “”با تشکر از جناب آقای ابراهیمی(دبیر
سرویس خبر میر ملاس ) جهت درج این مطلب…
باسلام
آقای دکتر قنبری از افتخارات شهرمان هستند . خوب بود جهت آشنایی نسل جوان با این استاد گرانمایه ، یک بیوگرافی مختصر هم می زدید .
باسلام وادب :
درپاسخ برادر عزیزجناب آقای هادی قبادی بعرض میرسانم دکتر قنبری اصالتا نورآبادی و از طایفه محترم
نورعلی میباشد. هرچند بزرگان متعلق به همه هستند ،مخصوصا لکستان و علی الخصوص دلفان و
کوهدشت که قرابتهای زیادی باهم دارند. صرفا جهت اطلاع۰
با نام و یاد خدای زیبایی ها؛
دوست عزیزم جناب آقای نورآبادی امید آنکه هماره شاد و سربلند باشید.بی شک اندیشه ها و اندیشمندان بالنده و حق مدار از مایه ها و سرمایه های عزت و غرور هر سرزمین به شمار می آیند.اما برادر نازنین،جناب آقای دکتر قنبری، زاده کوهدشت،خانواده ایشان ساکن کوهدشت و خود ایشان از ساکنان پیشین خیابان فردوسی شمالی کوهدشت هستند.دست کم بنده آن عزیز را از سال ۱۳۵۴ می شناسم ایشان تمام دوران تحصیل ابتدایی تا دبیرستان را در کوهدشت سپری نموده اند و از خویشاوندان نزدیک دوستان شهید عزیزم زنده یادان سام رحیمی و شیر محمد رحیمی هستند.با سپاس از داریوش ابراهیمی عزیز امیدآنکه بتوانند با ایشان مصاحبه ای مفصل انجام دهند.
باسلام بر آزادبخت عزیز
مهم نیست ایشان ازلحاظ جغرافیا ساکن کجایند،مهم اندیشه و اندوخته های ایشان است و شخصیت
ممتازشان که ماهابدان مفتخریم و محتاج ، اما جهت تنویر افکارعمومی بهتراست از خودش یا فامیلهایش
بپرسید تا بدانید که ایشان درروستای هاشم آبادنورعلی ازتوابع نورآبادمتولدشده و درییلاق و قشلاق ساکن کوهدشت گردیده والان ساکن مشهد مفدس.اراضی کشاورزی معتنابهی نیز درروستای فوق الذکر دارد.
مانیز منتظرمصاحبه ایشان هستیم . یاعلی
البته حق با هردو بزرگوار است .طایفه نورعلی همانند دیگر طوایف دلفانی چون ایتیوند ومیربگ اصالتاً به عنوان دلفان مشهور هستند وطوایف دیگری مثل آزادبخت وسوری وامرایی و… هم طرهانی که دلفان وطرهان هم بر اساس افسانه ها وحکایات برآمده که سینه به سینه رسیده یا برادر یا دایی وخواهرزاده بوده اند
به هر هال ایشان فرزند مرحوم حاجیعلی قنبری از روستای تنگ قلعه واقع در شمال شهر کوهدشت هستند .
در ثانی گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تورا چه حاصل
گیرم که دکتر پدر تو یا همشهری تو ست اگر خود چیزی در چنته داری رو کن
زمان این ناسیونالیسم افراطی گذشته است .این جروبحث های بیهوده فقط عرض مارا می برد .
با سلام جناب دلفانی
دمت گرم زنده باشی
رابطه طرهان و دلفان افسانه نیست بلکه واقعیتی موجود و حقیقی است .درصد بسیار زیادی از مردم طرهان با نورآبادی های عزیز روابط فامیلی نزدیک دارند-و این هم مربوط به دوره های نه چندان دوری است(که هم اکنون هم بطور پراکنده وجود دارد) که طوایف منطقه نورآباد به پشتکوه لرستان از مسیر طرهان کوچ گرمسیر و سرد سیر داشته اند و این نوع زندگی مردمان لر سابقه چندین هزار ساله دارد .در کنار روستای ما یک جاده بسیار قدیمی بنام نورالی ره (نورعلی راه) وجود دارد که پشتکوه لرستان را به نورآباد وصل می کرده و برخی مکانهای باستانی مانند معبد سرخ دم لکی -تیشه کن و گورستانهای بسیار قدیمی در مسیر این راه مال رو وجود دارند
همیشه باید متاسف بود برای مردمی که مانند اعراب جاهلیت حرف نژاد میزنند .کسی که اقای قنبری را یک نورابادی فرض کرده دوباره تجدید نظر کند و به جای فکر به زادگاهشان به مطالب و سخنان گهر بارشان فکر کنند تا گره ای از مشگلاتش باز شود. من ا…توفیق
سلام،آقای قنبری از دوستان صمیمی وقدیمی هستند ،بیو گرافی مختصری در انتهای مطلبشان هست ولی میشد بیشتر باشد .یکی از نیازهای جدی بشر در طول تاریخ علم روانشناسی است که ارتباط محکمی با علم النفس متون دینی دارد وهر چه قدرت روانی وروحی انسان قوی باشد گستره فکری وتاثیر ات آن بیشتر ودر مقابله با مشکلات هم قویتر است که مطلب ارائه شده توسط استاد قنبری هم در همین راستاست که استفاده کردیم و ارزوی توفیق برا ایشان وهمه دوستان داریم .تشکر از آقای ابراهیمی وآزادبخت
دستمریزاد
یکی از افرادموفق که کتب زیادی هم در خصوص روانشناسی و ارتباطات اجتماعی دارند آنتونی رابینز هستند ایشان در بدترین شرایط زندگی می کرده اند که با تغییر باورهای خود شرایط زندگی خود را متحول ساخته اند—
یک ضرب المثل خودمان داریم که می گوید : کر خو مال ارا چسه -کر کن مال اراچسه
-یعنی فقط باور و افکار انسان ارزشمند است نه دارایی -اگر شخصی که هیچ مالی منالی ندارد اما لیاقت و توانایی ایجاد و خلاقیت داشته باشد به همه چیز خواهد رسید و برعکس اگر به شخص بی مسولیت و نالایقی همه دنیا را دراختیارش باشد آنرا را از دست خواهد داد
درود بیکران بر قلمتان آقای دکتر
وصفشان را بارها شنیده ام ولی شنیدن کی بود مانند دیدن
قمتان مانا و جاری باد….
درود بیکران بر قلمتان آقای دکتر
وصفشان را بارها شنیده ام ولی شنیدن کی بود مانند دیدن
قمتان مانا و جاری باد….
درود بیکران بر قلمتان آقای دکتر
وصفشان را بارها شنیده ام ولی شنیدن کی بود مانند دیدن
قمتان مانا و جاری باد….
سلام بر دکتر قنبری عزیز.خوشا بسعادتت که درجوار امام رضا ع به سر می بری .پیشرفت علمی ومعنوی شما قطعا متاثر از همجواری با ان امام همام است مارا هم دعا بفرمایید.لازم به یاداوری است که عزیزان بدانند که دکتر از دوران محصلی دربدو انقلاب از فعالیین فرهنگی بوده ودر عین حال مجروح جنگی.
سلام و خسته نباشید عرض میکنم خدمت جناب آقای دکتر قنبری
مرسی از راهنمایی و مطالب ارزشمندتون .
من به دوستان و مراجعین محترم پیشنهاد میکنم که حتما به وب سایت دکتر مراجعه کنند و عضو شوند ما میتونیم تمامی مشکلاتی که برای حلشون به مشکل برخوردیم رو با دکتر در میون بزاریم و از ایشون راهنمایی بگیریم .
نوشتارت خیلی وزین وخوشایندبودامیداست ادامه دهید
چه خوش صید دلم کردی بنازم چشم مستت را .که کس آهوی وحشی را ا ز این خوشتر نمی گیرد.نشنو که میگوید بشنو چه میگوید وقتی انسان تشنه است ودارد از تشنگی هلاک میشود وبا یک چشمه گوارا وزلال روبرو میشود چکار ارد که س رچشمه از کدام کوهسا ر است عقل حکم میکند که جهت رفع تشنگی ونجات از آن بنوشیم به امید دیدن مقالات پر بار دیگر از دکتر عزیز ومایه افتخارمان