تاریخ : سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
4

شکر و شکایت

  • کد خبر : 83021
  • 25 بهمن 1394 - 9:48

  دکترمحمدرضا عباسی‌فرد / میرملاس :    ما دل سپرده بودیم او سرسپرده می‌خواست خدایا به خاطر اصرار بر گشودن درهایی که از سر حکمت و مصلحت و به‌عنوان خیر‌خواهی به رویم بسته‌ای، استغفار می‌کنم. خدایا، راهنمایی و ارشاد و هدایتم کن در دنیای پیشرفته امروز که بدون هماهنگی قبلی مرده هم در قبرستان دفن […]

photo_2016-01-03_22-27-12

 

دکترمحمدرضا عباسی‌فرد / میرملاس : 

 

ما دل سپرده بودیم

او سرسپرده می‌خواست

خدایا به خاطر اصرار بر گشودن درهایی که از سر حکمت و مصلحت و به‌عنوان خیر‌خواهی به رویم بسته‌ای، استغفار می‌کنم. خدایا، راهنمایی و ارشاد و هدایتم کن در دنیای پیشرفته امروز که بدون هماهنگی قبلی مرده هم در قبرستان دفن نمی‌کنند، برای حضور و عضویت در هیچ گروه و جمعیتی قبل از طی تشریفات و رزرو جا و اخذ پذیرش خصوصاً بعد از تکمیل ظرفیت، اصرار و اقدام نکنم. خدایا خوب می‌دانستم که سینه‌زدن زیر علمی که بیش از یک نوحه و یک نوحه‌خوان و یک سبک خواندن ندارد، بسی دشوار است.

اما چه باید کرد؟ اعتقاد عمیق به اسلام و ارزش‌های آن، علاقه زاید الوصف و دوست داشتن ایران عزیز اسلامی، عشق به مردم بزرگ خصوصاً برادران و خواهران لرستان و جنوب و غرب کشور که همواره ایرانی بوده و از اصیل‌ترین ایرانیان هستند و سرانجام وفاداری به خون بهای شهیدان و راه امام و پشتیبانی از رهبری، فرمان می‌دهد، که علیرغم بی مهری‌ها و بد خلقی‌ها و حق ناسپاسی‌ها، تسلیم اراده و خواست مردم بوده و تا پای مرگ در میدان بمان که تلخ و شیرین و رد و تائید آن مبارک است و همه چیز در مَرأی و منظر خدا و بندگان خداست.

قرآن می‌فرماید: «وَ قُل اعْمَلُوا فَسَیَرَ‌ى اللَّـهُ عَمَلَکُمْ وَ رَ‌سُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» و امیر المومنین (ع) فرمود: «اِعلَموا أنَّکُم بعین اللّه» و امام خمینی (ره) فرمود: “عالم محضر خدا است.”‏

‏ چون اگر عرصه کارزار را ترک کنی روزی خواهند گفت: «به یک تیر گشتی ز میدان به در»

اما اکنون شادمانه خود را سربلند می‌بینم چون همه چیز خود را با شعار: «سر چه باشد که فدای قدم دوست کنند.»

فدای نظام الهی آن هم در خاکریز ولایت و به پای مردمی ریختم که از عمق جان دوستشان دارم و در این قمار شیرین احساس غرور می‌کنم.

باشد که قطره‌ای از آبروی خود را در راستای حفظ و بقاء ارمغان شهیدان گلگون کفن که آن را از دل و جان پذیرفته‌ایم با زمزمه: اسلام بزرگ، ایران عزیز و لرستان سربلند، «تو بمان» تقدیم کرده باشم.

و چه خوب گفت:

«من به هر حال که باشم به تو می‌اندیشم

تنها تو بمان‎!‎‏»‏

در جنگ عقیده و برای بودن با اسلام و ایران و مردم، پیش شرطی پذیرفته نیست و در پیمان با ولایت و ارزش‌های دینی و آن حقیقت‌های دوست داشتنی، باید چنین بود که اگر نه به خاطر آنها، بلکه خودشان هم سنگ بزنند؛ احساست این باشد:

«تو به من سنگ زدی من نرمیدم نگسستم

سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم»

مگر نه حلاج بر سر دار هم خدا خدا می‌گفت و گالیله در وداع آخرینش به زمین گفت: ما که رفتیم اما تو بی قرار و آرام می‌چرخی و اساساً زندگی یعنی تلاش در راه عقیده، مخصوصاً اگر از حافظ شنیده باشی:

«در زلف چون کمندش‌ای دل مپیچ کانجا

سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت»‏

و بالاتر از آن اگر به خاطر عقیده سیبل شوی و سنگ بارانت کنند، مردانگی در فرار و تسلیم و عافیت طلبی نیست. وقتی کار به اینجا رسید، باید خندان و گشاده رو، هم گذشته را به یاران و همرزمان عرصه‌های سخت مبارزاتی و سیاسی سابق یادآوری نمایی که: «بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم» اما «زان یار دلنوازم شکریست با شکایت» و هم باورهایت را صدا کنی و فریاد بزنی: «به جرم عشق توام می‌کشند و غوغایی است تو نیز بر لب بام آ که بس‌تماشایی است»‏

ولی افسوس دو صد افسوس که در غوغای خسته کننده و بی‌حاصل جنگ‌های حیدری و نعمتی یا اوس و خزرجی باید فریاد برآورد: «و َلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم» که تمام دود حقد و کینه‌ها و جنگ قدرت‌ها به چشم اسلام، ایران و مردم می‌رود. من به فضل الهی در خیل و سیل اخراجی‌ها با اکثریت قریب به اتفاقی هستم که ضمن هشدار در خصوص چشم و گوش‌های بیمار و خناسان و سعایت گران نه تنها سهو و خطا حتی عمد و عناد از ناحیه بعضی عوامل اجرایی و نظارت را برتافته و اعلام می‌کنم: ‏

‏«هر چند بردی آبم روی از درت نتابم

جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت»

ولی اجازه می‌خواهم از سر عشق و دلسوزی اعلام کنم ریل جمع و تفریق‌های انتخاباتی محتاج بازسازی و بازنگری جدی است.

اکنون به سمع و نظر همگان می‌رساند، براساس آنچه در نوشته‌ها اعلام شده، صلاحیت اینجانب به استناد بند ب ماده سوم قانون انتخابات خبرگان رهبری یعنی عدم شرکت در امتحان، به تائید فقهای محترم شورای نگهبان نرسید، در حالی‌که به‌علت سابقه امتحان کتبی و شفاهی و کسب نمره خوب با تائید فقهای گرامی دوره سوم نماینده مردم بسیار بسیار گرانقدر و خونگرم خوزستان بوده ام.

ولی می‌دانید که من خود از آن قبیله هستم و حدود ۱۲ سال افتخار عضویت در آن شورا و حضور در آن کشتی، هر چند بد اخلاق و ناسازگار با ناخدای پیر و انعطاف ناپذیر را داشته‌ام و می‌توانم علت عدم تائید را در نانوشته‌ها و سفیدی کاغذ جستجو کرده و چنین بخوانم:

«گنه کرد در بلخ آهنگری

به شوشتر زدند گردن مسگری»

اما این منطق اگر در عرف و اصطلاح «سیاست منهای دین» یا «دین سیاسی»، کاربردی داشته باشد، ولی در حوزه «سیاست دینی» پذیرفته نیست.‏

در نانوشته‌ها نکات زیادی وجود دارد که اینجا لازم می‌دانم از سر صدق و جوانمردانه به نکته دیگری اشاره و اعتراف کنم و آن ملاحظه‌ای است که بعد از تصمیم به «عدم تائید» در جستجوی بندهای استنادی، حق ریشه و آب و گل ما را رعایت کرده و متهم به اموری از قبیل: عدم التزام به اسلام یا بی وفایی به قانون اساسی و ولایت فقیه نشده‌ام. «فجزاهم اللَّه انا خیر جزاء»

هر چند متاسفانه با سوء‌تدبیر و شاید از سر ناچاری چنان گوش جامعه را از این ادعاها پر کرده‌ایم که این حنا رنگ باخته و دیگر این امور خریداری ندارد. ‏

خوشبختانه با این‌که در کله پزی‌ها قیمت «زبان» از «مغز» گرانتر است، ولی جامعه هنوز طرفدار مغز و عقل و منطق هستند.

خوشبختانه مردم این داوری را که از حدود ۱۲ هزار نخبه شرکت‌کننده به‌طور راندمی حدود نیمی از آنان به‌نحوی همراه نیستند به هیچ وجه پذیرا نیستند، هر چند لوازم آن را پذیرفته و در برابر آن تمکین می‌کنند.

خوشبختانه مردم از اعلام این مطلب که در میان نامزدهای مجلس خبرگان افرادی شرابخوار و قمار باز وجود داشته‌اند، استقبال نکردند.

در پایان با تقدیر و تشکر و دعای خیر از همه دست‌اندرکاران و عوامل اجرایی و نظارت و نیز شکارچیان عرصه‌های خبر که به سهم خود برای ایشان مایه دردسر شدم، پوزش طلبیده و یادداشت را با درج عبارت کوتاهی از پشت جلد کتاب «حق الناس در دین حق» نوشته همین قلم به پایان می‌برم:

حق‌الناس در دین حق

کالبد شکافی آنچه رهبر معظم انقلاب در خصوص «حق‌الناس بودن رای مردم» فرمودند، از نظر من هشدار به افکار و افراد و جریان‌هایی است که حضور و رای مردم را سطحی و اقناعی و زینتی می‌دانند و اعتقادی به رای و حضور مردم نداشته و برای آنان در حوزه نظام الهی جایگاهی تعریف نمی‌کنند.

اگر با تکیه بر شرایط و امکاناتی که مردم و نظام در اختیار مسئولان و مجریان و مراجع ذیربط گذاشته‌اند،‌ نماینده یا رئیس‌جمهوری، مستقیم یا غیر مستقیم، بر آنان تحمیل شود یا رئیس جمهوری را که می‌خواهند مستقیم یا غیر مستقیم از آنان دریغ کنند، آیا می‌توان سلب این حق اجتماعی را با تضییع حق یک یا چند نفر در محدوده‌ای از مکان و زمان مقایسه کرد؟

برای روشن شدن موضوع تنها به یکی از آثار این گونه رفتار در واقعه سقیفه و بزرگترین حقی که از دین خدا، بندگان خدا و تاریخ بشر ضایع شد‌، اشاره می‌کنیم، آنجا که عاشورا و کربلا و همه آن مظالم را چنین جمع‌بندی کرده‌اند:‌ «قتل‌الحسین فی‌یوم السقیفه»

 

 

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=83021

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 37در انتظار بررسی : 25انتشار یافته : ۱۲
  1. با سلام
    افسوس و صد افسوس
    دکتر و استاد گرانقدر به قول قابوس ابن وشمگیر:سنگ نمیخورد مگر به درختی که پربار است.

    از خداوند منان سلامتی شما و پیروان تفکر حضرتعالی راخواستارم….

  2. با سلام
    کشتی آنجا رود که خواهد خدای گر پیرهن بر خود بدرد ناخدای

  3. خداوند همه مارا عاقبت بخیر فرماید

  4. درود بر بزرگمرد لرستان شما تا ابد در قلب مردم لرستان خواهی ماند
    واقعا مردم لرستان باید با شنیدن نام بزرگ.شما از جا برخیزند

  5. با سلام خدمت آیت الله عباسی فرد
    به خدا قسم اگر شما را تایید صلاحیت میکردن وپیروز انتخابات هم میشدین این قدر که با خوندن این مقاله احساس غرور میکنم نبود. با آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون

  6. درود بر حاج آقا عباسی فرد عزیز

    تایید صلاحیت بشین یا نه،
    ای بزرگ، ای افتخار لرستان، ای نجیب،
    همیشه در قلب مایی.

    تحمل اشخاصی مثل شما برای بعضی ها خیلی سخته.

  7. باسلام و عرض ادب و ارادت خدمت عالم فرزانه و اندیشمند فرهیخته جناب دکتر عباسی فر, بدون شک حضرتعالی ماندگارترین و محبوب ترین چهره سیاسی تاریخ لرستان هستید و کارنامه نیک و سوابق درخشان شما بر هیچ کس پوشیده نیست. درحقیقت شما شناسنامه مردمان قدرشناس دیار مفرغیدحضور جاودانه در گرانبهایی چون حضرتعالی در قلب مردم غیور لر مشهودست.

  8. سر ما و آستان حضرت دوست/که هرچه بر ما میرود همه ارادت اوست.

  9. سلام
    متن کامل این نوشته بسیار پرمعنا در روزنامه اطلاعات ۲۵ بهمن صفحه دوم به چاپ رسیده است. جناب آقای دکتر عباسی فرد شایستگی خود را در نمایندگی دو دوره مردم استان لرستان در مجلس و یک دوره هشت ساله نمایندگی مردم استان خوزستان در مجلس خبرگان به اثبات رسانده است. کسانی که راه انتخاب مردم را محدود می کنند حق الناس را در دو وجه شخصی (کاندیدا ) و عمومی (مردم ) رعایت نمی کنند.
    این نکته که ایشان را به دلیل عدم شرکت در امتحان به منظور احراز شرایط اجتهاد رد کرده اند نیز محل تامل است. جای تعجب است. چون ایشان اولا چنانکه گفته اند در امتحان اجتهاد دوره سوم مجلس خبرگان شرکت کرده و تایید شده و همان دوره نماینده خبرگان شده است. ثانیا علما صفت اجتهاد را برای دارنده آن به اصطلاح ^ملکه^ می دانستند و ملکه یعنی صفتی که در شخص ثبوت و دوام دارد و پایدار است. یعنی اگر کسی یک بار به مرتبه اجتهاد دست یافت، عقب گرد ندارد. خداوند عاقبت همه را ختم به خیر کند که خدا نکرده گرفتار عدم رعایت حق الناس نشویم.

  10. استاد گرانقدر با سلام. انشاءالله با توجه به توانایی و تجربیات جنابعالی شاهد حضور و درخشش حضرتعالی خواهیم بود است. همه مشتاقانه چشم به راه آمدنت بودیم.

  11. بسیار دل نوشته زیبا و تاثیر گذاری است باور بفرمایید از این همه بی مهری و بی عدالتی در حق یه عده ای حال با غرض یا بی غرض گریه کردم انشاالله خداوند شما را برای ایران عزیز مخصوصا غرب و جنوب غرب و زاگرس نشینان صادق و بی ریا نگه دارد احتمالا به دلیل کهولت سن یادشان رفته که جنابعالی دوره سوم نماینده خبرگان مردم خونگرم خوزستان بوده اید باید یادآوری می کردید . شاید این مطلب را شوخی بگیرید ولی بنده جدی میگم.

  12. باغبان گر چند روزی صحبت گل بایدش برجفای خار هجران صبر بلبل بایدش
    ((الله مع الصابرین))

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.