شهرام شرفی/ سیمره:
در جامعهشناسی سیاسی گفته میشود شایستهسالاری به این است که افراد را بر اساس استعدادها،توانمندیها و قابلیتهایی که دارند در مناصب اجتماعی و سیاسی به کار گماریم تا با «بلای ناکارآمدی» در حوزههای متعدد مدیریتی مواجه نشویم. اگر کسی، به کاری بپردازد که توانایی و دانش آن حرفه را ندارد بیشک جامعه به رکود و ایستایی درابعاد مدیریتی میرسد و نمیتواند مراحل توسعه و پیشرفت را به سرعت، طی کند.
در خبرها آمده که ۱۴۶ نفر برای شورای اسلامی شهر خرمآباد ثبتنام کردهاند.شهری که ۱۳ نفر شورا میخواهد و ۱۴۶ نفر برایش متقاضی شده است!استقبالی که همان تخصصگریزی و درنتیجه به طرف بحران مدیریت رفتن است.آن هم مدیریت شهر که البته در رسیدن به «توسعهی شهری»، بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
چرا این همه شورای اسلامی مرکز استان، مشتری نامزدشدن دارد؟ چرا اینقدر ذوق و شوق برای ثبتنام رقابت شورا، فراوان است؟ چه ارتباطی با تخصصگرایی و عدالت اجتماعی دارد؟
بد نیست ابتدا،شرایط کاندیداشدن برای شوراهای اسلامی شهر را بیان کنیم؛ بر اساس مادهی ۲۵ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور، هر کسی که ۲۵ سال تمام داشته باشد و برای شهرهای بالای ۲۰ هزار نفر،از مدرک لیسانس یا معادلش برخوردار باشد، میتواند برای عضویت در شورای اسلامی شهرش نامزد شود.
هیئتهای اجرایی و نظارت هم بعد از استعلام از مراجع ذیصلاح، صلاحیت کاندیداها را رد یا تأیید میکنند. همین ابتدای کار، نقص جدی دیده میشود؛ چطور؟
وقتی معیارهای کاندیدا شدن برای شورای اسلامی شهر، این قدر راحت است،هر شهروندی به شرط داشتن مدرک تحصیلی لیسانس (و البته بهرهمندی از سایر شرایط قانونی) تشویق میشود که به میدان رقابت بیاید.
درمادهی ۲۵ قانون ذکر شده، هیچگونه ملاکی که «تخصصی» باشد، وجود ندارد.ملاکها، همگی، عمومی است والبته ضرورتش، انکار نمیشود.
منتها، مسئله این است که مدیریت شهری علاوه بر معیارهای عمومی قانونی، تخصص میخواهد و تجربهی موفق مدیریتی هم نیاز دارد.
نمیشود فقط با معیارها و ملاکهای عمومی، مثل داشتن مدرک تحصیلی لیسانس یا کارت پایان خدمت، هدایت و مدیریت حساس شهرهای استان را برعهده گرفت.
وقتی شرایط مدیر شدن، اینگونه حراج شود، به یقین، مردان کوچک، جای مردان بزرگ را خواهند گرفت و عدالت اجتماعی نیز که با شایستهسالاری پیوندی ناگسستنی دارد، به حاشیه رانده میشود. تخصصگرایی است که در کنار بهرهمندی از کارنامهی درخشان مدیریتی، میتواند جامعه را به «توسعهی همهجانبه» و بهویژه «توسعهی پایدار شهری» برساند.توانمندی هم شاخص دارد و نمیشود هر کس را لایق و توانمند دانست. منکر این نیستیم که ممکن است فردی در حوزهای، باتجربه و خبره باشد اما در مدیریت شهری،نه تخصصی دارد و نه تجربهای موفق.
خودتان قضاوت کنید در میان اینهایی که برای انتخابات شوراها نامزد شدهاند چندتایشان تخصص و تجربهی موفق در زمینهی برنامهریزی و مدیریت شهری دارند؟ از بقال سرکوچه گرفته تا هنرمند و ورزشکار، همه پای در میدانی گذاشتهاند که به نظر میرسد ملاکهای فنی و تخصصی، قاعدهی بازیاش نیست!
ای کاش، میشد معیارهای کاندیداتوری برای شوراهای شهر، «علمی و تخصصی» باشد؛مثلاً در کشور ژاپن، تنها کسانی نامزد سیاستگذاری و ادارهی شهرها میشوند که دارای مدرک تحصیلی مرتبط با مدیریت شهر باشند و البته در کنارش، لااقل ۱۰ سال تجربهی موفق و سالم سُکانداری شهر نیز در کارنامهشان باشد.ژاپن کشوری است که برای ترقی اداری باید آزمونهای خلاقیت و ابتکار را پشت سر گذاشت و مدیریت نهادهای دولتی و عمومی مستلزم پاسخگویی صحیح به تستهای تیزهوشی است نه طایفهبازی یا وابستگی به جناحها و باندهای سیاسی!
چگونه است که در ژاپن، شایستهسالاری، شدنی است و در اینجا، ناشدنی؟!
مگر نه این است که سه دوره از عمر شوراهای اسلامی شهرها و به ویژه شهر خرمآباد میگذرد و هنوز این نهاد نتوانسته مشکلات مهم شهر را بهطور اساسی حل کند؟ معضلاتی گوناگون مثل ترافیک سنگین شهری و بسیاری کاستیهای دیگر که مجال بیانشان نیست.
مگر نه اینکه، مهمترین دستاورد شوراها، استخدام بیضابطهی خویشان و دوستان در شهرداریها بوده است که فایدهای مؤثر برای عمران شهری نداشته، که هیچ؛هزینههای مالی فراوانی نیز بر بودجهی ناچیز شهرداریها افزوده است!
ما افرادی کاردان و کاربلد مثل زندهیاد محمدعلی ساکی (شهردار پیشین مرکز استان) میخواهیم که بدانند مدیریت و برنامهریزی شهری چیست.
وقتی کسی که یک ثانیه هم پیشینهی مدیریت شهری ندارد برای عضو شوراشدن، سر از پا نمیشناسد و مشتاقانه نامزد میشود، باید دانست به طور حتم، منفعتی در کار است که اینقدر صف کاندیدا شدن برای رسیدن به کرسی شوراها، شلوغ شده است و جذاب و وسوسهانگیز!
آیا اگر قانونگذار ،معیارهای عضویت در شوراها را «ملاکهایی تخصصی» تعیین میکرد،ترافیک سنگین کاندیداشدن، از بین نمیرفت؟
همهی کسانی که نامزد شورای اسلامی شهرها شدهاند، قابل احترام هستند؛ اما پرسش این است که از منظر تخصصگرایی و بهرهمندی از تجربهی کاری موفق، چه تعداد از این دوستان، واقعاً «مرد میدان» هستند؟! آیا تعداد کاندیداهایی که از معیارهای تخصصی و کارنامهی درخشان مدیریتی، بهرهمند هستند به قدر انگشتان دو دست هست؟!
اقا مهندس برزوسیف کاندید نورابادی داری برنامه های خوبی است ومهندس عمرانه سایت کاسی برنامه اش را مقایسه کن
سلام،
تعهد مهم تر از تخصص است، جانم!