نصرت الله مسعودی / میرملاس نیوز :
***
نه دلواپس نیمه ی نامعلوم ماهم
و نه بهاری
که رنگ به چهره ندارد
و نه صدایی
که با سر به سیمان کف ِاتاق می خورد.
دلواپس دست ِباز مانده ی خویشم
که خط به خط
دارد خوانده می شود
و حتمن پاپانش نقطه می گذارند!
نصرت الله مسعودی / میرملاس نیوز : *** نه دلواپس نیمه ی نامعلوم ماهم و نه بهاریکه رنگ به چهره نداردو نه صدایی که با سر به سیمان کف ِاتاق می خورد.دلواپس دست ِباز مانده ی خویشمکه خط به خطدارد خوانده می شودو حتمن پاپانش نقطه می گذارند!
نصرت الله مسعودی / میرملاس نیوز :
***
نه دلواپس نیمه ی نامعلوم ماهم
و نه بهاری
که رنگ به چهره ندارد
و نه صدایی
که با سر به سیمان کف ِاتاق می خورد.
دلواپس دست ِباز مانده ی خویشم
که خط به خط
دارد خوانده می شود
و حتمن پاپانش نقطه می گذارند!
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دلواپسیم این نیست که جهان به پایان می رسد یانه ومن فقط میخواستم تراصدابزنم از راه دوری که نمی شودببینمت.ماناباشی
شعرت خیلی زیبا و قشنگ بود
این روزهاکه نه بارن میباردونه دلتنگ من میشوی همه چیزرابه پایان خردادماه میسپاری ومن دلم یخ زده ی زمستانی بودکه گذشت حالاتمام اندوهم رابه گرمای این ابرها میسپارم.
و من دلواپس روزهای رفته ی خویشم که ناگهان تکرارشان بر سرم آوار شوند!!عمق چشمانم آژیر قرمزی هست که مدام می ترساندم از هجوم ناگهانی آن روزهای دور…..
بگذاربرای یک بارهم شده دلواپس نباشیم
می خواهم بخاطراین تابستان دلگرم کننده
ذره ای خنک شوم
دراشتیاق ذرات خورشیدی که لنگرمی اندازد
برقبصدهواخواهی میوه های خوشرنگ
فصل دیدارتابستان
بگذاربه رویاهایمان دل ببندیم
بدان امیدکه خوانش این دستان افتاب شوند
م الف
جه نقاش ماهریست احساس قشنگت میخواهم دلواپسی هایم را به دست باد بسپارم