صبح های خانواده ی ما
به تعبیر خواب مادر می گذرد
اخیرن خواب دیده
یک لیوان نفت را عینهو آب خوردن سر کشیده
برادرم می گوید :
حفاری های نفتی به بشکه می خورد
پدرم اگر زنده بود می گفت :
ایران خانم تمام بدبختی های ما زیر سر خواب های توست!
خواهرم که همیشه نوک خالی لیوان را می بیند
می گوید:
زکی !
در آمدهای بلوکه شده رو خوردن !یک لیوان آب هم روش
مانا می پرد وسط
شرط می بندم دوباره دیشب ترید عدسی خورده
باید فکری به حال ذائقه
و هدایت به سمت فست فود و لقمه های
سبک تر بکنیم!
خواهرم همیشه نوک خالی لیوان را می بیند ؟!!!!!! مهدی جان ضمن خسته نباشید یا اصلاح فرمایید یا توضیح دهید ببخشید ……..دیگر سفارشی نیست.
ممنون از دقت شما
دقیقا نوک لیوان…..سپاس مهدی عزیز
میثم جان !
درود بر مهدی قلایی عزیز. خانم آب باریکی لطفاً یه اطلاع رسانی بکنید در مورد راه ارتباطی با سرویس ادبی.
درود بر مهدی قلایی عزیز. خانم آب باریکی لطفاً یه اطلاع رسانی بکنید در مورد راه ارتباطی با سرویس ادبی. هنوز ایمیل جناب میرسلیم خدایگان نوشته شده
با سلام خدمت جناب کولیوند.فرمایش شما صحیح است امیدوارم آقای آزادبخت مدیر محترم سایت این مشکل را برطرف نمایند.
راه برقراری با سرویس ادبی:abbarikiazadeh@gmail.com
سپاس از دقت نظر شما
بدجوری شعرهات سیاست زده شدند رفیق.کاش تلوزیون نگاه نکنی
” دلم میخواست شعری به غیر از درد / بنویسم برای تان/ اجازه ندادند
شعر بالا قسمتی از یک شعر مرتضا حنیفی است
ممنون مهدی عزیز جدای ازمحتوا تنها نکته ای که مراجلب خودش کرد فرم کاربود.یعنی تلفیق زبان گفتارونوشتار……اما۱تجویزباعرض عذر(درآمدهای بلوکه شده راخوردن/نوک لیوان هم روش)تاکید برآشنایی زدایی تاجایی که کامنت اول رخ ندهد
ممنون میثم عزیز . حتمن نظرات ارزشمند شما شنیدنی ست . استفاده کردم.
باید باور کرد که این شعر فوق العاده است / “ایران خانم تمام بدبختی های ما زیر سر خواب های توست
مرسی
به جرات میگویم که یک شعر چند وجهی و چند صدایی هم در حوزه ی زبان و هم در حوزه معناست . خانواده ای که عظیم تر است با روایت ها و لهجه های مختلف . خانواده ای که پدر خود را از دست داده است . و مادرش برایش هر روز یک خواب تازه میبیند و فرزندانی از نسل های متفاوت که بعضی بد بین و منفعل و خسته اند و با بیخیالی حرف می زنند
” زکی! درآمدهای بلوکه شده رو خوردن”
و
نسلی جوان تر با اندیشه های نوین و فست فودی.
دمتان گرم وسرخوش باد خانم آبباریکی و قلایی شاعر
ممنون از خوانش و روایت شما
مهدی عزیز اولین کاری بود که ازت خوندم کارت خوبه موفق باشی
مرسی که برای بار اول مرا خواندی / ولی امیدوارم آخریش نباشه
ممنون آقای نجفی
سلام مهدی جان کارت خوب بود احسنت پسر عمو خودمی دیگه ….
حشمت دوست داشتنی
کم بگو که دیر شد زود بیا پسر عمو!
چقدر خوب بود
نام همه مادرها ایران بود.
ایرانت باشه !صمد عزیز
مادرهاهمیشه خواب می بینندویادرروءیا برای فرزندانشان رخت عروسی می خرندونام نوهایشان رامدام تکرارمی کنندامافرزندانشان گویی دردنیای دیگری سیرمیکنند.شعرتون زیبایود هرچندنوشته ی من احساسیست
ممنونم از خواندن شما خانم همتی عزیز و شاعر
درود بر مهدی عزیز
فوق العاده ست پسر!
فوق العاده تویی که نیویورک فالوده میخوری.
آی گفتی مهدی… خدایش دلم بستنی فالوده داش نقی را میخواد.
باسلام
نام بعضی مادرها “توران” است !
درود بر بیطرف
انصافا خیلی از کابوس های ما زیر سر فقر (مادی و فرهنگی)و عدم هضم و گوارش درست اطلاعات ,اخبار و حوادث روزمره است . خانواده ای که هنوز عدسی را به جای صبحانه ,شام( و قبل از خواب )مصرف و تازه آن را ترید (بسیار سنتی)میکند , خانواد ه ای که بزرگتر( پدر ) ندارد و هر کس ساز خودش را میزند . معلوم است در مناسبات بین جامعه (بین الملل )به بشکه میخورد ( به بتون آرمه).
اما این شعر یک روایت کلان نیست . یک فراروایت است از چند روایت که دارند در عرض همدیگر پیش میروند و هیچ جا هم به تلاقی نمی رسند . هر کس(_نسلی) روایت خودش را دارد و هیچ روایتی در صدد رد و پذیرش روایت دیگری نیست ( دیالوگی صورت نمی گیرد) حتا تا آنجا که سطح زبان گاهی به گفتار و محاوره میرسد ( زکی و به بشکه خوردن که دو اصطلاح کاملا کوچه بازاری هستند )
مانا که نامی امروزی ست در آخر فقط شرط میبندد که چاره این است که لقمه های سبک تر برداریم و به انداز ه ی همان گلیم معروف پای مان را بکشیم .
به هر حال حضور شاعرانی مثل مهدی قلایی در این صفحه و شعرهایی که نوید روزهای خوبی برای این شاعر و شعرش دارد . و چند تن دیگر از دوستان خارج از هرگونه تعصب و سطحی نگری و به به و چه چه مرا بر آن میدارد که از خانم آب باریکی تقاضا کنم , توجه جدی تری در شعر امروز ایران واتفاقات آن و نقد ادبی داشته باشند . ممنون از هر دو بزرگوار
سلام و درود بر شما
با سلام
انگار پاسخ های شاعر به کامنت ها ادامه شعر ی است که می تواند همچنان ادامه داشته باشد….
هم چنان ادامه دارد سپاس
بدون تعارف قطعا مهدی قلایی یکی از شاعران آینده دار است تازگی ها دو شعر از ایشان در یک فضای مجازی خواندم برای استاد رحمانپور . خدا وکیلی حرف برای گفتن دارد یا چند شعر کوتاه از ایشان در یک ماهنامه ی ادبی دیدم: برای شما هم یکی دو تا درج میکنم امیدوارم لذت ببرید. ضمن آرزوی موفقیت برای این شاعر دوست داشتنی و با کسب اجازه از ایشان :
(۱)
من از آن مردهایی نیستم
که وقتی می خواهی بروی
بگویم:
برای تصمیم ات احترام قائلم
من می گویم
غلط می کنی که بروی
(۲)
فقط من و تو خطر نکردیم
دیده ام
گنجشک ها هم
روی سیم های خاردار
عشق می ورزند
ممنونم از اظهار لطف دوست عزیز. بهتر است همدیگر را بشناسیم و واقعی همدیگر را صدا کنیم.
سلام آقامهدی فوتبالیست .بسیارزیباست شعرتون
درود بر امرایی بزرگوار و با اخلاق / کاش یه بار بیرون از زمین فوتبال می دیدمتون
به امید موفقیت
ممنون
به اندازه ی تمام “موفق باشید ” ها
زیر برگه های امتحانی هندسه
از خودم خجالت میکشم
همیشه آرزوی موفقیت میکرد معلم اما در پایان با هجمه ی صفرها مواجه میشد!!!
خیره ایشالله
شب بخیرمهدی جان.چرابیرون از زمین فوتبال؟در خدمتیم
باتشکر ارز آقای قلایی،چقدر خوابهایت به کابوس نزدیک اند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام شعر واقعا قشنگ بود
تعبیر خواب ایران خانم بابک زنجانی ها بوده است
و……یکسری حرفای ناگفته……../////؟؟؟؟/
صبح تمام خوابها تعبیری است از آنچه نباید باشد و هست اهل سیاست نیستم جناب قلایی قشنگ بود و دردناک اسم واقعی مادر شوهر من هم ایران است قسم می خورم .
سلام دوست عزیزم……فوق العاده …..فوق العاده….فوق العاده قشنگ بود
از شجاعتتون خوشم اومد.
من دانشجودی اقتصادم ولی راستشو بخام بگم چیزی از وضع اقتصاد ایران حالیم نیست/نوشته تون بهم ی دید کلی داد!بینهایت سپاس
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار.
کسایی هستند که هر شب خواب میبینند…
دعا میکنم که هم ایران شما و هم ایران همه در پناه خداوند در امان باشند.
مهدی جان هم برای سروده های قبلی ات و هم برای شعرهای که در آینده می سرایی تبریک عرض میکنم بسیار عالی بود دست مریزاد.