علی اصغر ساسانی

خدارحمتشون کنه مردانه جنگیدن این آرامش امروز زو مدیون امثال این شهداهستیم

خلاصه ای از زندگی شهید… در سال ۵۶ به خدمت سربازی در نیروی هوایی تهران فرا خوانده شد بنا به سفارش دوستان انقلابی در تهران وکرج اقداماتی علیه رژیم طاغوت انجام داد تا اینکه در صبحگاه نظامی فریاد زنده باد خمینی سر داد وباتوجه به اینکه توانایی رزمی بالایی داشت واین حرکت با همکاری دوستانش بود از دژبانی عبور میکند وبه کوهدشت میاید ودر روستای پاسن بخش طرهان پنهان می شود پس خبر پیروزی انقلاب با توجه به ازار ژاندار ملی وقت در حمله به ژاندار ملی کوهشت شرکت کرده وبه همراه مرحوم هیبت برادرش انجا را به اتش کشیدند سپس مجددا به تهران عظیمت کردند باشهیددکتر چمران از طریق دوستان انقلابی امامزاده قاسم تهران اشنا شدند وپس از مدتی به عنوان چریک پارتیزان برای سرکوب کومله های شورشی همراه شهید دکتر چمران راهی کردستان وکاوه شدند وپس از شکست انها واغاز جنگ تحمیلی توسط رژیم بعثی ملعون عراق راهی جنوب شدند وپس از مجاهدتهای فراوان در ۸ ابان ۱۳۵۹ در خونین شهران روزگار ایستاده در نماز در حالت قنوت با برخورد ترکش خمپاره به ناحیه سر به دیدار معبود رفت…..

فدایی امام
در مسلخ عشق جز نام نکو را نکشند
روبه صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق عشق صادقی ز مردن محراس
مردار بود هر انکه او را نکشند