تاریخ : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
4

وقتی غبارها راه نفس را می بندند!

  • کد خبر : 5798
  • 02 تیر 1391 - 12:20

 روزگار غبارآلود شهرهای غرب کشور به ویژه استان لرستان روایتی تکراری از هجومیست که سلامتی مردم این دیار را به تاراج می برد، هجومی که گویا باید تسلیم شد و نوشید و تحمل کرد!  آسمان غرب کشور در هفته جاری چند شبانه روز اجازه داشت نفس راحتی بکشد و خودش را آبی، به زمین نشان […]

 روزگار غبارآلود شهرهای غرب کشور به ویژه استان لرستان روایتی تکراری از هجومیست که سلامتی مردم این دیار را به تاراج می برد، هجومی که گویا باید تسلیم شد و نوشید و تحمل کرد!

 آسمان غرب کشور در هفته جاری چند شبانه روز اجازه داشت نفس راحتی بکشد و خودش را آبی، به زمین نشان دهد. کوهها ده کیلومتر دورتر از شهر، تمیز و تن شسته سرپا ایستادند و مار روشن جاده ای از کنارشان پیچ خورد و عابران در هوایشان نفسی چاق کردند.

اما گویی آسمان دیار من چند روز سینه صاف کرد و با نفس عمیقی دهان بزرگش را گشود تا خود را برای بلعیدن توده ی عظیم غباری دیگر آماده کند‍!

نیمه های شب است که احساس می کنی دیوی دست بر دهانت گذاشته و داری خفه می شوی و دردی عمیق در ریه هایت می چرخد. خوابت را که کنار می زنی و از پنجره ی باز تابستان، لامپ آویزان خیابان را می بینی که از سر و صورتش غبار می ریزد.

دوباره اینجایی و هجوم غافلگیرکننده لشکر گرد و غبار که بی خبر شهر را به تصرف درآورده و مجال مقابله را از توگرفته است.

دیگر نمی دانم این چندمین هجوم غبار است که امان و آرامش را از این سوی مرزها بریده است. دیگر هشدار وزارت بهداشت هم سنگر نمی شود تا به مقابله اش ایستاد. باید تسلیم شد و نوشید و تحمل کرد.

به فرض با ماسکی سفید، دهان اعتراض گشودی اما نفس های عمیق روزهای پرغبار را چه می کنی و خارش سوزناک گلو و چشم را چه می کنی و پرده ی گردگرفته ی پلک را چه می کنی؟

دریای عظیم این غبار، نرسیده به تهران، دامن موج های خود را بر زمین می کشد و به دهان پایتخت نشین ها نمی رسد ورنه مجال اعتراض آنها اندازه ی زاگرسی ها تنگ نیست.

اما چیزی که برایم دیگر اغراق نیست: “زمین شد شش و آسمان گشت هشتِ” حکیم بزرگ توس است که مصداق بارزش را این روزها می توان با آسمان غبار گرفته شهر به خوبی لمس کرد.

یادداشت های غبارآلود و گزارش های پر از ریزگردها هم می گذرد و غبار هم چنان بر سینه ی آسمان فرو می رود و برزمین می ریزد و دیگر از نگاه آرام خورشید از پشت پرده ی سپید ابری خبری نیست.

هر روز تجربه روزهای غبارآلود برایمان تکراری تر می شود و معلوم نیست چه تصمیم و اراده ای چاره و نقطه پایان این جمله ی طولانی کشنده ی غبارهای عربی است!

حشمت اله آزادبخت / خبرگزاری مهر

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=5798

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.