تاریخ : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
2

“بانویی ازجنس طلا”

  • کد خبر : 87601
  • 24 مرداد 1395 - 17:43

هوشنگ آزادبخت / میرملاس : تقدیم به همه ی مادران دلسوخته ی سرزمینم! چه آنانکه برپیکرخونین فرزندان خویش گریستندوچه آنان که ملتمسانه درحسرت دیدارگم گشتگان خودچشم ازاین جهان فروبستند. “بانویی ازجنس طلا” آرام آرام به واپسین پنچ شنبه ی مردادسوزان،چهلمین روزسفرغم انگیزگرامی مادری نزدیک می شویم که درفراقش لحظاتی پرتب وتاب رابه سختی تجربه کردیم. مادرشهید […]

photo_2016-02-23_12-02-13

هوشنگ آزادبخت / میرملاس :
تقدیم به همه ی مادران دلسوخته ی سرزمینم! چه آنانکه برپیکرخونین فرزندان خویش گریستندوچه آنان که ملتمسانه درحسرت دیدارگم گشتگان خودچشم ازاین جهان فروبستند. “بانویی ازجنس طلا” آرام آرام به واپسین پنچ شنبه ی مردادسوزان،چهلمین روزسفرغم انگیزگرامی مادری نزدیک می شویم که درفراقش لحظاتی پرتب وتاب رابه سختی تجربه کردیم.

مادرشهید مفقود الاثر پاپی رضا آزادبخت!
وفق قرار قبلی که به همراهان وخوانندگان فهیم سپردم برآن شدم چنانچه توش وتوان ذهنی ام یارای جفت وجورواژه های درخور رادرخوداحساس کنددرحد بضاعت ناچیزم گوشه ای ازشخصیت والاومحبوب اش رابرملاسازم.
آنچه راکه به نظرمی رسانم نه ازسرقرابت وخویشاوندیست ونه ازسرتعصب واحساس،بل براساس حشرونشرو مراوده ای چندده ساله ای است که بااین خانواده ی گرانسنگ داشته ام.
حال که درگیر نگارش این سطورهستم وتن سپرده ام به سفرخیالم به اعماق گذشته،هرآنچه می بینم چیزی نیست مگرانبوهی ازمهربانی وصفاوصمیمیت.کوهی ازصبروومتانت واستقامت.رنگین کمانی ازشرافت وپاکی ونیکنامی.تندیسی ازشوروشیدایی وشایستگی.غایت وسرآمد صفات نیک وارزنده ی انسانی.
دوشادوش شوی بزرگوارش،سالهارنج وزحمت رادرعرصه های سخت زندگی تجربه کردوباخلق وخوی آراسته به زانووزبونی می کشاندهرآنچه اسباب تلخی ومخل آرامش روزگارشان بود.درآمدوشدهای فصلی، مرارت ومشقات کوچ های پاییزه وبهاره رابردبارانه به زنجیرهمت واراده ی خویش می کشاندوشانه به شانه ی مردخانه ستون استوارسرادق خانواده ی بزرگش به شمار می آمد.آن هنگام که صدای دلنگ دلنگ زنگ پازن گله خبرازموسم شیردوشی می داد،موقرانه وآهنگین دربراگاه های داغ وازدحام نفس گیرپرکثرت رمه ها،نقش بی نقص چلاندن پستان های پرازشیرتازه رابه خوبی ایفامی کردوتوگویی بازیگران صحنه نیز برای استشمام شمیم پرمهرش بی تابی می کردندوگوی سبقت ازهم می ربودند.پاتیل های شیررامی انباشت وازمشتقات آن فرآورده هایی چونان ماست ودوغ وکره وکشک و…ارزانی خانواده وبستگان ومهمانان می ساخت.باخستگی وخمودی بیگانه بود.مشکلات وخارخارهای زندگی درمقابلش آنقدرحقیربودندکه هرگزازبچه داری ورتق وفتق آن غافل نبود.بچه برکول می بست ومطبخ های گرم وسوزان رابابوی خوش نان داغ زینت می بخشید.مشک های آب راازچشمه ساران وچاه های گاه دوردست ازمالگه های کوچ را به اندرونی می کشاند.ساعت های متمادی برپای دارقالی باکرکیت عشق وسرپنجه ی زیبای هنرش رج می نواخت ونقش می زدونگارستانی ازشوروشعوروشیدایی برپامی ساخت ونشانی ازاعجازتابناک هنرش راعیان می داشت ونقشه ی برکشیدن ودرخشیدن خانواده راپی می افکند.درمیان غریووهیاهوی زمانه،دردگاه دردهای دردمندان بود.اشک ازچشم یتیمان می ستردوبرسردخترکان دردوپسران فقردست استمالت می کشیدوگل لبخندبرلب شان می نشاند.درنخستین شعله های شفق،چراغ زندگی رامی افروخت وبی مهابابرمشکلات می تاخت.خانه رابرای حضورمهمانان ونیازمندان تیارمی کرد.خانه اش به روی همه بازبود.مهمانداربودومهمان پذیر.حرمت وکرامت شریک زندگی اش راجانانه، پاس می داشت ودربلندای شأن ورفاعت منزلتش نقشی ستودنی داشت.درکاشت وبرداشت زراعت وجمع وجورمحصولات کاشته ،همپای مردخانه،بی دریغ وبی درنگ،هم آهنگ وهمراه بود.درشادی واندوه غریبه وآشنا،کسان وهمسایگان،شریکی بی چشمداشت بود.جلوه ای اززرین ترین صفات انسانی.مادری فراترازمهربانی!
مخمل نگاهش مرهمی بودبرجراحت دل ها.حریرسخنش آرامشی بودبرپریشانی احوال ها.هرم مهرش برتن هامی نشست وزمهریرخانواده هاراصفامی بخشید.آینه ی دلش صاف وشفاف وبی غل وغش که هیچ زنگاری رابرنمی تابید.کلامش آمیزه ای بودازهرآنچه انسانیت رافریادمی کشید.بلورقامتش تنه می زدبه سروسهی.دربرهوت تلاشی وکسادی دوستی هاوگریزورمیدن دل ها،آبی بودبرآتش کین هاوبغض ها.فاصله هاوگسل های اطرافیان راباسعه ی صدربه هم می دوخت.مادری سرشارازعاطفه ومهروایثار.مملوازعطوفت وشفقت.بسان باران بودکه می چکیدبرتن کویر.فرزندانی برومندورعناتقدیم جامعه کرد.یکی ازیکی لایق تر.فرهیخته ووارسته وسودمندتر.هرکدام به نحوی شایسته درمناصب مختلف،مصادرخدمتگزاری شایانی درجامعه هستند.یکی ازفرزندانش،دکترسامان آزادبخت ساکن کشورکانادا می باشندکه ازنوادرومفاخردیارمان به حساب می آیند.سالها رنج وسختی رامی رفت درکناربچه هایش، باسرورورامش به ثمرنشستن زحماتش،به وادی فراموش بسپاردکه خبرمفقودشدن دردانه فرزندش پاپی رضا،روزگارش رابااندوه وماتم عجین ساخت وسال های سال درانتظار دلبندش چشم به راه ماندودلهره نوشید و مچاله گشت وآنقدرامیدبه وصل داشت که هیچ کس ازبچه هایش ویابستگان، جرأت وجسارت گفتن حقیقت رادرخودنمی دید.گرچه تادم آخرمنزلگه اش حلقه ی وصل فرزندان ونوه ها بودوگردآن شمع طرب می سوختند پروانه وار،اماجای خالی دلبندش راهیچگاه ازیادنمی برد.سال هادرتنهایی وخلوت، مأنوس ودمسازگم شده اش بودوسوسوی دیدگانش ،کوی وبرزن،دشت ودمن،اکناف واطراف رادرجستجوی دلبندش می کاویدومی پایید تاشاید یوسف گم گشته اش بازآیدبه سامان.اماافسوس وصدافسوس که این خیالی بیش نبود ودردانه فرزندش،همان دم دردفاع ازمیهن سرافرازش،جانانه جان برسرآرمان خویش نهادو پیکرگلگونش درصحنه ی نبردماندوهنوزکه هنوزاست نشانی ازوی یافت نشده است.طرفه آنکه روزهم آغوشی این مادرشکوهمندباخاک،بیست ویکم تیرماه،همان روزیست که فرزندشهیدش، جان تسلیم جان آفرین کرد.این هم ازعجایب انس والفتی ست که این دورابه هم پیوندمی داد.

پربیراه نیست اگربگویم ملکه ی مهر بود و سلطان محبت آفاق.گرچه چونان آبشارباشکوه بودوپرصلابت وممکن نبوددرکنارش باشی وازپشنگه های محبتش که ازبلندای مهربانی اش می تروایدبی بهره بمانی . درخت تناور نیکی بردامنه ی صعب وسخت زندگی که سایه اش رابی دریغ برسرخستگان ودرماندگان می ریخت ،ضربات سخت ودردناک تبردار حادثه راسزانبودوعقوبتی چنین جانسوزراهرگزنشاید.هرچندازریشه وبرگ وبار درخت بزرگ عمرش،بازماندگانش،ریشه می دوانندورویش ها خواهندداشت وبی گمان میراث دار هزاران صفت فوق العاده زیبایش خواهندبود.این قلم سالهای سال ازدریای خروشان مهرومحبتش نوشیدم که وصفش دراین مقال کوتاه نمی گنجد. وشرمنده ی آنم که هرگزنتوانستم جرعه ای ازبیکران الطاف این مادردلسوزراجبران نمایم وپشیمان وسرخورده ازکرده ی خویش.
بااین همه درفراقش می سوزیم وهمین پنچ شنبه ی پیش روبادلی مملوازدردوچشمانی پرازاشک برمزارش حاضرخواهیم شدویادآن انوشه یادراگرامی می داریم.بانویی که نامش معنای صداقت وشرف وشهامت بود.مادری ازتبارباران وازقبیله ی نیکان.همان که چشمه ی جوشان مهربودوکان جودوسخاوت.پاک آمدوپاک زیست وناباورانه جان داد.
ودرفراقش همین بس که بگویم:
گاهی/میان مردم/در ازدحام شهر/غیر از تو/هرچه هست/فراموش می کنم.

 

 

346159

 

 

تیر ماه ۱۳۹۵ مرحومه مغفوره طلابانو آزادبخت، مادر شهید والا مقام و مفقود الاثر پاپی رضا آزادبخت به فرزند شهیدش پیوست.

بیوگرافی مختصر شهید پاپی رضا آزادبخت

فرزند: علی

تاریخ شهادت:  ۱۳۶۷/۰۴/۲۱

محل شهادت: زبیدات عراق

محل دفن: جاویدالاثر

این شهید، بیستم مرداد ۱۳۴۶، در شهرستان کوهدشت به دنیا آمد. پدرش علی، کشاورز بود و مادرش طلا بانو نام داشت و تا دوم متوسطه در رشته انسانی درس خواند.

شهید پاپی رضا آزادبخت، به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و یکم تیر ۱۳۶۷، در زبیدات عراق به شهادت رسید. تاکنون اثری از پیکرش به دست نیامده است.

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=87601

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 30در انتظار بررسی : 3انتشار یافته : ۲۷
  1. رود بر استاد ازادبخت .هماره روزگار جاری باشید.چه بسیارند مادرانی که در این سرزمین داغ فرزند دیده اند و نشانی نیافتند جورها کشیدند و مرارتها دیدند به امید فقط نامی یانشانی اما زمانه باژگون جسم وجان این مادران رنج را سرد و راهی دل خاک نمود.باشد که رستگار شوند.آمین

  2. در ستایش قلمت و نوع نگاه عمیق سر شار از صداقتت از زندگی مادری فداکار رنجدیده و با محبت همین بس که با خواندن این دلنوشته ی زیبا هم اشک شادی و هم اشک غم سراسر وجودمان را مغلوب خود کرد و برای چند لحظه فارغ از دنیای خود شدم همیشه مانا و قلم به دست باشید

  3. استاد آزادبخت قلم تان همیشه مانا

  4. با سلام خدمت استاد آزادبخت به درستی رنج ومشقت مادران گرانسنگ شهدا را بیان کردید با تشکر

  5. جناب آزادبخت رحمت خدا بر اموات جنابعالی که با این متن زیبا گوشه ای از ویژگیها و صفات ارزنده ی این مادر فداکار که حقیقتا از نوادر بود را بیان فرمودی ، حزن اندوهی که از عمق وجود همسایگان،اقوام و بستگان و کسانی که حتی یکبار با این انسان بزرگ حشر و نشر داشته اند بر می خواست مهر تاییدی است بر گفته های حضرتعالی و در تکمیل فرمایشات شما خوب است گفته شود ایشان در رعایت حق و حقوق دیگران بویژه فرزندان بسیار مراقب بود مثلا تا در قید حیات بودند سهم الارث دختران خود را پرداخت نمودند کاری که در شهر ما کمتر مورد توجه حتی افراد متشرع قرار میگیرد .یا اینکه این مادر والامقام اعتقاد داشت چون فرزندش بخاطر خدا و دفاع از وطن به شهادت رسیده اند نباید دنبال هیچ امتیازی بود بگونه ای که هیچکدام از فرزندان ایشان نه برای آزمون های دانشگاهی نه آزمون های استخدامی از سهمیه ی خانواده شهدا استفاده ننموده اند وخود او هم حتی یکبار پایش به بنیاد شهید باز نشد حتی نمی دانست بنیاد کدام خیابان است امیدوارم خداوند به حرمت خون شهدای اسلام از صدر تا کنون این بنده ی خوب خود را مورد رحمت واسعه ی خویش قرار دهد و ایشان را از شفاعت حضرت فاطمه ی زهرا (س) و فرزندان ایشان محروم نفرماید.ان شاءاله

  6. هوشنگ عزیز ممنونم که احساس درونی مرا نیز درمتنی زیبا جاری کرده ای به خاطر بسیار دور بودن وانجام کار هایی ناگزیر تا کنون نتوانسته ام حضورا در کنار شما عزیزان در اندوه فقدان مادری بزرگ همدردی کنم . ولی میدانم عزیزان بسیارند . این جا فقط تنها منم که باید درخیالم و در عربت به اندوه بنشینم.

  7. انشاا.. خداوند روحشو با روح بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) محشور کنه.واقعأ زنی نجیب. با ایمان. باخدا و مردمی بود. روحش شاد

  8. درود بر واقعا حق مطلب را درحق این بانوی اررشمند و مادران این سرزمین ادا کرده اید

  9. درودبر شما واقعا حق مطلب را ادا کرده اید

  10. سلام بر استاد آزادبخت،خسته نباشید قلمتان همیشه وزین باد

  11. هوشنگ عزیز به سهم خوداز از شما قدر دانی می کنم چون احساس می کنم بخشی ازاحساسات درونی مرا نیز با قلم شیوایت بیان نموده ای درروزهایی که در سوگ این مادر بزرگوار عزا دار بودید به خاطر دوری بسیار زیاد وکارهایی ناگزیر در کنار شما وخانواده عمو نبودم . با خواندن مطلب زیبایت احساس کردم دینی از روی دل من نیز بر داشته شد .

  12. هوشنگ عزیز به سهم خوداز شما قدر دانی می کنم . به خاطر اینکه احساس میکنم بخشی ازخواسته های درونی مرا نیز بیان کرده ای. این روز ها که شما همه ی اقوام به خاطر فقدان مادری بزرگوار به سوگ نشسته بودید من اینجا در فاصله ای بسیار دور و کار هایی ناگزیر در کنار شما و خانواده عمو نبودم . باخواندن مطلب زیبایتان احساس کردم باری از روی دوش من هم بر داشته شد مرا هم شریک سوگنامه ی خود بدان.

  13. چهلمین روز عروج مادری الگو و بزرگ بانویی برآمده از اصالت و وقار و نیک خویی که با دلی به خون نشسته و چشمانی منتظر ودر راه مانده در غم فراق جوان رعنایش پاپی رضای عزیز به ابدیت پیوست را به بازماندگان ،فرزندان برومندش به همه ی سوگمندان و دردمندانش از بن جان تسلیت می گوید.خداوند ایشان را با خوبان وپاکان هستی هم نشین و به داغدارانش شکیبایی بایسته و سلامتی وپاداش پایدار ارزانی فرماید.از استاد آزادبخت که بخشی از چهره و شخصیت این دردانه مادر را به تصویر کشیده اند سپاس گزارم.ازمسئولان وظیفه شناسی که به رسم ادب و وطن دوستی ودین داری مقام این مادر شایسته را پاس داشتند سپاس گزاری وقدر دانی مینماید.امید آنکه مسئولان شهرستان کوهدشت بویژه بنیاد شهید وامور ایثار گران انقلاب اسلامی هرچه زود تر یادمان شایسته ای در بهشت رضای روستای کره پا آزادبخت به نام جاوید نام شهید والا مقام پاپی رضا آزادبخت بنانهند.

  14. با سلام خدمت شما جناب اقای ازادبخت
    انصافا چه زیبا واژه ها را جفت و جور و با توش و توان ذهنی ات مطلبی در خور این بانوی از جنس طلا را بر ملا ساخته اید .و چه زیباست که مادری منتظر بعد از سالها درد فراق و دوری از فرزندی همچون آبشارباشکوه وپرصلابت یوسف گم گشته خویش را دیدار کندو بی شک این نوستالژی در قاب هیچ دوربینی نمی گنجد و برای ما فرش نشینان قابل وصف نیست.
    درودتان باد که هر بار دست به قلم برده اید و به قول خودتان قلم را به زحمت انداخته اید حماسه ی نوشتاری بی نظیری را رقم زده و حق مطلب را به زیبایی ادا می نمایید.

  15. آفرین به هوشنگ عزیز و تقدیم به هر آنکس که مهر مادری دارد:
    “دالکِه عزیز، لاوَه لاو کَرِم شفای بیماری، گِلا لاو کَرِم
    چِه شو وان تا صو، وَ بان بالینم خاوِت وَ خَوَر، وَ خاو آرینم”

  16. آفرین به هوشنگ هوشمند و تقدیم به هر آنکس که مهر مادری دارد:
    ” دالِکه عزیز، لاوَه لاو کَرِم شفای بیماری، گِلا لاو کَرِم
    چِه شو وان تا صو، وَ بان بالینم خواوِت وَ خَوَر، وَ خواو آرینم”

  17. هوشنگ عزیز چه زیبا ودرست خوبی ها وشایستگی های بانوی بزرگوار ، مادرشهید والامقام را شرح داده اید وبه عناصراصلی سازنده انسان یعنی کار وتلاش و تولیداشاره کرده اید ،گفته اید اودرنخستین شعله های شفق ، چراغ زنگی را می افروخت .آری دختران و مادران جوان ما که خواهان رفاه وآسایش و نیک نامی اند باید ازمقاله پربار شما بیاموزند که به تبارایلیایی خود افتخارکنند، وبه قول استاد رحمانپور باشناسنامه خودبه دهکده جهانی وارد شوند وبکوشند آنچه راشما درتوصیف این شیرزن موفق وخوش نام برشمرده اید ، یعنی وفاداری، همراهی وپاکی ومتانت وخویشتن داری وشکیبایی و رواداری را درشناسنامه خودثبت کنند.

  18. چه زیبا می نگارد قلم وقتی عنان هدایتش در دستان هنر مندی فاخر و لایق قرار میگیرد، این قلم خود از جنس طلاست که ظریفانه زر می نگارد و عاشقانه دل می نوازد آنچه برمن آشکار گردید این است که خمیر مایه این مقال از عمق جان برخواسته است که چنین تا اعماق وجود آدمی جای میگیرد و جانانه به دل می نشیند
    هوشنگ عزیز ما در کنج خلوت سوار بر مرکب خیال با سفر به اعماق گذشته، چنان تصویری از زندگی شرافتمندانه مادری والا مقام را ترسیم نموده است که انسان با خواندن آن به وجد می آید و زبان به تحسین می گشاید …..
    آرزو میکنم همیشه روزگار قلم بر پنجه زرینت بچرخد و بساط نوشتنت بر قرار باشد و بنگاری آنچه از خوبیهاست

  19. جناب آقای آزادبخت ، پسر عموی مهربان و دلسوزم چه زیبا مثله همیشه دست به قلم شدید و با جادوی قلمت چه بی ریا از سکنات مادری دلسوز مهربان نوشتید ، روحش شاد

  20. درود بر شما هوشنگ عزیز که با قلم شیوا و رسا تمام خوبی ها و ایثار و فداکاری های این مادر مهربان و زجرکشیده که سالها منتظر خبری از جگرگوشه خود ماند را به رشته تحریر در آوردید .این بانوی مهربان و نمونه از مادران پاک و فداکار این سرزمین بود که فرزندان پاک و شایسته ای را پرورش و تحویل جامعه داده اند جنابعالی تمام آنچه در باره خوبی ها و رنج های این مادر مهربان وجود داشته بخوبی بیان کرده اید ، در واقع نوشته شما همانند فیلمنامه ای است که هر وقتی آنرا می خوانی انگار در کنار این مادر سخت کوش بوده ای و تمام آنچه پیرامون ایشان بوده مانند یک فیلم مقابل شما مجسم می شود…. نمونه این مادر مهربان در این آب و خاک که توانستند با تلاش و سختکوشی به این سرزمین خدمت کنند نیز می توان به مادر مهربان شما اشاره کرد ، مادری سخت کوش و سفره دار ،که از دامان ایشان انسان فرهیخته ای چون شما پرورش یافت . آنچه نگاشته اید چون از اعماق وجودتان برخواسته فلذا احساسات هر انسان دردمندی را برمی انگیزد و لاجرم بر دل می نشیند ،این دلنوشته را چندین بار باید خواند تا سوار بر بال خیال به منظور نویسنده و اعماق زندگی این بانوی از جنس طلا پی برد … توفیق و سربلند و سلامت باشید ..

  21. درود بر شما هوشنگ عزیز که با قلم شیوا و رسا تمام خوبی ها و ایثار و فداکاری های این مادر مهربان و زجرکشیده که سالها در حسرت شنیدن خبری از جگرگوشه خود ماند را به رشته تحریر در آوردید .این بانوی مهربان و نمونه از مادران پاک و فداکار این سرزمین بود که فرزندان پاک و شایسته ای را پرورش و تحویل جامعه داده اند جنابعالی تمام آنچه در باره خصایل نیکو و رنج های این مادر مهربان وجود داشته بخوبی بیان کرده اید ، در واقع نوشته شما همانند فیلمنامه ای است که هر وقتی آنرا می خوانی انگار در کنار این مادر سخت کوش بوده ای و تمام آنچه پیرامون ایشان بوده مانند یک فیلم مقابل شما مجسم می شود…. نمونه این مادر مهربان در این آب و خاک که توانستند با تلاش و سختکوشی به این سرزمین خدمت کنند نیز می توان به مادر مهربان شما اشاره کرد ، مادری سخت کوش و سفره دار ،که از دامان ایشان انسان فرهیخته ای چون شما پرورش یافت . آنچه نگاشته اید چون از اعماق وجودتان برخواسته فلذا احساسات هر انسان دردمندی را برمی انگیزد و لاجرم بر دل می نشیند ،این دلنوشته را چندین بار باید خواند تا سوار بر بال خیال به منظور نویسنده و اعماق زندگی این بانوی از جنس طلا پی برد … توفیق و سربلند و سلامت باشید ..

  22. ارغوان
    آفرین بر شما که با این نثر روان بصورت جامع و کامل زندگی و سختی های این مادر شهید را بازگو کرده اید بسیار زیبا و دل انگیز و آموختنی بود ،من هر وقت نوشته های شما را می بینم بارها و بارها آن را می خوانم منتظر مطالب نغز و زیبای شما هستیم .پیروز و برقرار و مانا باشید

  23. آفرین بر شما جناب آقای هوشنگ آزادبخت که زندگی این مادر مهربان که سالها در سرزمین مادری اش آرادبخت شرافتمندانه زندگی کرد را در قالب یک مقاله زیبا گفته اید امیدواریم همواره در کنار خانواده سلامت باشید و شاهد اثرهای دیگری از شما باشیم

  24. پاسداشت مادران شهدا کمتر از یاد شهدا نیست از اینکه به مقام مادر شهدا و بخصوص مادر این شهید مفقودالاثر با این ادبیات زیبا پرداخته اید از شما ممنون هستیم چه قلم زیبایی دارید اولین بار هست که بصورت اتفاقی مقاله ای از این نویسنده می خوانم لذت بردم خیلی جالب بود ،

  25. جناب آزادبخت زبان قاصر است که بتوانم از نبوغ فکری ارزنده ی شما که زبان حال مادری داغ دیده را بیان نمودیدقدردانی کنم .

  26. جناب آقای آزادبخت زبان قاصر است که بتوان از نبوغ فکری ارزنده ی شما قدر دانی کنم . بیان راه ومنش شهدا برای جوانان بسیار با ارزش و از اهمیت ولای بر خور دار است که کار هر کسی نمی باشد که احبیاج به قلمی توانا اسب.

  27. طایفه ازادبخت مهد فرهنگ با فرهیختگان بنام …پایار بوویین هوشنگ

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.