تاریخ : جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
6

ابطال آرزوهای یک شهر!

  • کد خبر : 95173
  • 29 بهمن 1395 - 9:33

سینا قلندری/ میرملاس: شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار مهربانی کی سرآمد، شهریاران را چه شد؟ راست است که حافظ حافظه ملت ماست. انگار دردهای روزگارِ حافظ راه به امروز کشیده اند و هنوز نوشدارویی نیافته ایم تا بر این دردهای بی درمان مرهم بگذاریم. حکایت گرفتاری چغابل را بارها و بارها، گفته […]

photo_2017-02-16_22-02-20

سینا قلندری/ میرملاس:

شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار
مهربانی کی سرآمد، شهریاران را چه شد؟

راست است که حافظ حافظه ملت ماست. انگار دردهای روزگارِ حافظ راه به امروز کشیده اند و هنوز نوشدارویی نیافته ایم تا بر این دردهای بی درمان مرهم بگذاریم. حکایت گرفتاری چغابل را بارها و بارها، گفته و نوشته‌ایم اما دریغ از برگی که به بادی از محبت بجنبد.
دهان حق و حقیقت بارها و بارها در گزند حوادث دوخته شده است اما تا روزی که می‌توانیم و دست قدرتمندان زبان ما را به کام ندوخته است باید از اجحافی که بر این مردم می رود بگوییم و فریاد کنیم که دوستی کی آخر آمد، دوستداران را چه شد؟
بازی های روزگار صعب است و سیاه. گاه به اراده‌ی دیگری بر آرزوهای شهری خط بطلان کشیده می شود. گاه مردمی بی آنکه مستحق باشند در عرصه سخت و دوار کاغذهای اداری سردرگم می شوند اما آنچه در نهایت باقی می‌ماند حقیقت است. چه باور داشته باشیم و چه همچون شهردار چغابل چشم بر حقیقت یک مرکز شهرستان ببندیم و به جای پاسخگویی به هزاران سوال بی جواب، به خودمان دلداری بدهیم که اینجا اسمش مرکز شهرتان است ولی در حقیقت همان روستاست.
ظاهراً این امر بر بسیاری از ما مشتبه شده است که برای عبور از یک مرحله ساده مثلاً تغییر یک روستا به شهر باید قرنها بگذرد. شاید به همین دلیل است که وقتی از مسئول شهر می پرسیم چه کرده اید؟ می‌گویند اینجا تازه شهرستان شده! خوش به حالتان که باور دارید با گذشت چهار سال هنوز چیزی تازه است. آنچه ما دیده ایم این است که نوعروسان هم به سالگرد که می‌رسند، دیگر به ازدواجشان تازه نمی‌گویند. انگار که همین دیشب، سیلی از آسمان آمده باشد و چغابل را چون کودکی سرگردان در دامان مدیران شهر انداخته باشد. نه جان برادر، چهار سال یک دوره کامل مدیریتی است. اگر باوری باشد برای تغییر و اصلاح امور، چهار سال زمانی است که یک شهر باید به بلوغ برسد ولی انگار آنکه بر این جایگاه تکیه زده است خود را مدیری مادام العمر می‌پندارد.
چنین پنداره‌ای از کجا در بین مدیران استانی ما ریشه دوانده است؟ شاید چون کسی نیست که از آنها بپرسد چه می کنید؟ کسی نیست که صدای حزن آلود مردمی باشد که در میان خاک، آلودگی و بی نظمی روزگار خود را به سر می رسانند؟ چه کسی باید پاسخ گوی کودکانی باشد که در کوچه ها و خیابان های شهرشان زخمی و بیماری می شوند؟ هیچ، هیچ، هیچ. هیچکس مسئولیت چغابل را بر عهده نمی‌گیرد. چرا که کسی جرات سوال کردن ندارد!
قرار بود شورای شهر، نهادی مستقل باشد تا بی‌تعارف و منتِ این و آن برای مطالبات مردم شهر سینه سپر کند اما امان، امان از بازی ناجوانمردانه روزگار که درهای رحمت را می بندد و در زیر لایۀ کاغذهای قانونی مدفون می‌کند.
نمی‌دانیم چه شد و چه اتفاقی افتاد که آرای مردم شهر را باطل اعلام کردند. نمی دانیم چرا رای هایی که به صندوق ریخته شد را به هیچ انگاشتند اما آنچه را به چشم می بینیم حقیقی است که نمی توان کتمانش کرد. نسبت فامیلی شهردار شهر را با نماینده مجلس شهرستان که نمی توان کتمان کرد. عملکرد یا بهتر بگوییم هیچنکرد چهار سال او را که نمی توان کتمان کرد. می توان؟
نمی گوییم که چه شد که چغابل به اینجا رسید. چراکه اکنون زمان «تو چه کردی» نیست. این باید بماند برای کسانی که هم دانشش را دارند و هم قدرتش را که ما از هر دو در مقابل بزرگانی که سالهاست لب فرو بسته و به تماشا نشسته اند بی بهره‌ایم. آنها چون عقابی تیز منتظرند برای زمانی که ما فریادی از سر درد بکشیم تا ذره‌بینشان را بردارند و با برچسب‌های شما بی سوادید و شما نمی فهمید به سراغمان بیایند. بگذارید به این عرصه بزرگان وارد نشویم.
چغابل آیینه عبرت است برای آنان که چشمی بینا و گوشی شنوا داشته باشند. این سرنوشت شهری است که به هر دلیل بی شهریاران می شود. شهری که شورا و مشورت در آن معنایی ندارد و تنها تصمیم گیرنده‌اش فردی گماشته از سوی آنانی است که خود را مالک این شهرستان می‌بینند. ظاهراً سالها تکیه بر جایگاه بزرگان زدن برایشان کافی نبوده که حتی از خُرده صندلی‌های باقی مانده در استان نیز نمی گذرند.
این بلا ممکن است بر شهرهای بزرگ استان هم نازل شود. در این ماه‌های منتهی به انتخابات شوراهای شهر همه ما باید چشم به صحنه نمایش داشته باشیم و بازیچه بازی ها و رفتارهایی که احتمال به ابطال کشاندن انتخابات را داشته باشند نشویم.

آری، این بار باید با چشم های باز به صحنه ای خیره شویم که سرنوشت چهار سال آینده شهرهایمان را تغییر می دهد. این صندلی ها جایگاه افراد دلسوزی است که امید به اصلاح دارند حتی اگر این اصلاح برای روستایی کوچک باشد. آنها که از زر و زور برخی افراد نمی ترسند و بی‌چشم پوشی بر خطاها و عملنکردها فریاد مردمی صبور و دلسوخته می شوند. مردمی که سالها نجابت کرده اند و در انتظار مدیری لایق‌اند تا خانه‌هایشان را به مامنی امن برای زیستن تبدیل کند.
هر چند حقیقت تلخ است اما تنها نوشدارویی است که در این روزگار هزار رنگ می تواند دست مسیحایی باشد بر زخم های استان ما. آنچه می‌گوییم تنها هشداری است برای بازی‌هایی که در این روزگار و در این استان بارها و بارها شاهدش بودیم. حرفی اگر هست از سر دلسوزی است و نه غرض ورزی و قطعاً عاقلان دانند آنچه بر زبان ماست شرح دردهای پنهان در سینه مردم است. امیدواریم که این بار صندلی‌های هیچ شورایی از شهریارانش خالی نماند تا مردم استان بدانند پناهی دارند و صدایشان شنیده می‌شود و به قول لسان الغیب حافظ شیرازی:
حافظ اسرار الهی کس نمی داند خموش از که می پرسی که دور روزگاران را چه شد؟

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=95173

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 30در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۳۰
  1. ………….عرصه سیمرغ نه جولانگه توست………

  2. سینا ده بس که

  3. بیائیم در هر حال خدا را حاضر و ناظر بدانیم. در این نوشته نگارنده پا را از گلم انصاف فراتر گذاشته و سیاهنمایی کرده است. من بعنوان کسی که سالهاست در عرصه رسانه فعالیت می کند و کمترین خیری از اهالی سیاست این دیار دیده است عرض می کنم که واقعیت اینگونه نیست که بیان شده و ما در این سال ها محدودیتی برای سوال کردن نداشته ایم
    اگر محدودیت بود باید این متن منتشر نمی شد. نباید برای به به و چهچه کردن عده ای ناآگاه دنیا و آخرتمان را بسوزانیم

  4. درود خدا بر سینا

  5. درود بر شما ، مقاله شما بسیار عالی بود دفاع از آرای مردم وانتقاد از لابیگری درمدیریت و سپردن کار به دست کاردان از نکات برجسته آن باشد .

  6. این آقای قلندری فقط در پی تخریب دیگران است .

  7. با سلام آقای قلندری در انتخابات گذشته شما دانسته یا ندانسته بعنوان دست راست فتنه گران باعث آ زار واذیت همشهریان شدید به قول پیر بزرگ مان نگذارید که انقلاب بدست نا اهلان بیفتد شما امروز پروژه‌ای فتنه گران که افترا هست ادامه میدهد امروز خدماتی که در شهر مقابل شد بیان گر این حرفا هست شما خود مدعی عدم جدای رومشگان بودی چه شد یکدفه به فکر مردم رومشکان با مشکلات آنها شدید.سنگ بد گوهر اگرکاسه ای زرین بشکند قیمت سنگ نیفزاید زر کم نشود

  8. سنگ بد گوهر اگر کاسه ای زرین بشکند قیمت سنگ نیفزاید زر کم نشود …..

  9. فقط جو گرفتتش

  10. “سخن آن به که محکم شود”
    ما که چیزی از این نوشته مبهم و سر درگم متوجه نشدیم
    خداوکیلی از نوشتن سخن های بی مغز و تهی از معنی پرهیز کنیم ، از مدیران سایت انتظار دارم نوشته های خالی از اعتبار رو درج نکنن
    من گمان میکنم خود ایشون هم نفهمیده چی گفته مثلا در مطلع حرفاش نوشته:راست است که حافظ حافظه ملت ماست
    خدایی توجه مخاطبین عزیز رو به همین یک جمله جلب میکنم
    چقد پوچ و بی معنی

  11. خداوکیلی خدایجوگیری هستی آقای قلندری

  12. باسلام این عزیز میخاد با کپی کردن مطالب خودشو نشون بده ولاغیر بنده خدارو سر کار گذاشتن. به قول معروف زبان تند سر سبز رو به باد می دهد. خموش

  13. با سلام عزیزبا کپی کردن و نسخه برداری و توهین نمیتواند ادعای روشنگری داشته باشد خیلی مراقب باش اونایی که بهت دیکته میکنند میخان سرتو به باد بدن.

  14. با سلام به همه به خصوص جناب قلندری گرامی
    متاسفانه ما مسئولانی میخوایم که مسئول باشن نه فقط اسمش رو یدک بکشن ما احتیاج داریم علاوه بر تخصص دلسوز هم باشند به فکر باشند اهمیت بدن مردم با وجود مشکلات فراوان چیز زیادی نمیخوان به جز حقوق اولیه و رسیدگی به دغدغه هایی که کلیدشون دست مسئولین ماست خواهش میکنم گوش بدید بشنوید فکر کنید و در آخر عمل حذف هر کدوم از این مراحل یعنی ناقص انجام دادن وظیفه ای که در قبال مردم دارید

  15. باسلام . واقعا شرم اوره که روشنگری و انتقاد نسبت به اوضاع شهرستان رو با تهدید جان پاسخ دادن در مقاله ایشون من نشانی از سیاه نمایی نمیبینم انچه گفته شده در مورد اوضاع اسفبار چغابل اظهرو من الشمسه هرروز هممون داریم میبینم اوضاعو مقاله ایشون در راستای سخن مقام معظم رهبریه که خطاب به مسئولان فرمودن که۴سال زمان کمی برای تغییر وتحول نیست امیر کبیر طی سه سال وزارت خودشون جاودانه شدن و منشا اثر بودن متاسفم شرط مسلمانی انست که صدای حق باشیم و مدافع حقیقت نه باکوچکترین نظر مخالفی سنگ تهمت رو به مخالفین نشانه بگیریم مطالب ایشون حرف ددل همه مردمان زجر کشیده اس که دیگه نایی برای بیان و ابراز نمونده اثر هنری نیست که بخواد کپی بشه. و در اخر کل یوما عاشورا کل ارض کربلا

  16. کاش کسایی که این همه توهین به آقای قلندری کردن اسم واقعی خودشون رو مینوشتند ، آقای قلندری آدم شجاعی هستند و این بر همگان ثابت شده و شما هم شجاعانه اسم خودتون رو بنویسید، این هایی که نوشته اند این مطلب رو آقای قلندری کپی کرده خیلی برام جالب هستند. میشه بگید چندتا رو میشه کپی کرد؟ تا الان من ده‌ها مطلب از آقای قلندری با موضوعات مختلف خوندم و ایشان را دغدغه مند میبینم در مسائل مختلف و دلیل نمیشه تا زمانی که به نفع ما نوشت بگییم آفرین و تا زمانی که به ضرر ما نوشت بگیم کپی است، شما رجوع کنید به سایر مطالبی که آقای قلندری با موضوعات مختلف نوشته اند ببینید آیا سبک نوشتن همه آن‌ها یکی نیست؟ ببینید نوع نگارش و عصبانیت در تمام یادداشت ها یک جنس ندارد؟ ببینید همه یادداشت های ایشان در یک خط و فکر نوشته نشده است؟ واقعا چرا دارید حق رو زیر پا میزارید؟ از مدیر محترم سایت میرملاس انتظار میره که نظرات هدفمند و سازماندهی شده تکراری که از یک آی پی ارسال میشه رو حذف کنند و به آبروی نویسندگان و خبرنگاران اینچنین چوب حراج نگذارند

  17. چه خوش گفتی اقا سینا دستت درد نکنه ایشاله یادداشتتون باعث بیدار شدن اینان از خواب غفلت شود واقعا چقابل زادگاه پدر بنده اس پی گیر اوضاعش بودم همیشه واقعا مسئولان برای پیشرفتش باید بیشتر تلاش کنن

  18. باسلام
    دردهای شهرچغابل راخواندم بنظرم سیناقلندری بخوبی مسائل ومشکلات شهررابیان کرده.قلم تندوصریح ایشان زخمهای شهررانشانه رفته زخمهایی که گردوغبارضوابط کاملاآنهاراپوشانده. بنده شخصااعتقاددارم چنین تذکراتی البته بدورازجبهه گیری خاص لازمه پیشرفت است مخصوصاالان که به ایام انتخابات نزدیکیم بلکه این تذکرتلنگری شودبرفعالیتهای صورت گرفته نگرفته مسئولین.امیدکه دراین فرصت باقیمانده بزرگان شهربقول رهبرعزیزمان بخودآیندکه چه میکنند نه اینکه چه کرده اند

  19. سلام بر جناب قلندری و سایر دوستان که کامنت و نظرات خود را به اشتراک گذاشته اند
    و البته خدا قوت به مجموعه میرملاس
    دوستا در چغابل در این چهار سال چه تغییر محسوس و مشهودی را مشاهده کرده اید که به دفاع از شهردار و دوستان منتسب به ایشان برخاسته اید
    بگذارید ملموس تر بیان کنم
    بله تمام معابر آسفالت شد اما آیا پول بیت المال حیف و میل نشد؟
    چرا بنحو احسن این اقدام صورت نگرفت؟
    آیا در .اگذاری قرارداد آسفالت هیچ دخل و تصرفی صورت نگرفت؟
    بله پارک کودکی در مکانی دور آن هم با چند ده متر انجام شد،اما آیا به اندازه مبلغی که واگذار شد،کار انجام شد،
    براستی چه تغییراتی در این شهر بوجود آمده است
    براستی فضای نظافت شهر درخور مردم این شهر هست؟
    بزاستی ساخت و ساز ها از قوانین شهرسازی استفاده میکنند
    براستی زمین کشتارگاه برای چه فروخته شده است؟
    چرا

  20. سلام..
    من دوس دارم نظرم را باچندین سوال شروع کنم؛چند سوال از مردم و تحصیلکرده ها وچند سوال از مسولین شهرستان وچند سوال از مخاطبانى که ادعاى بى مغز وتهى سخن گفتن آقاى قلندرى داشتند
    مردم کوهدشت ولرستان بس نیست این همه بدبختى؟؟
    بس نیست این همه عقب افتادگى؟؟
    بس نیست سکوت و دم نزدن؟؟
    بس نیست بى توجهى به آینده ى مردم رنج کشیده و زحمت کش ؟؟
    مسولین ظاهرأ محترم بس نیست این همه آمار اعتیاد ودزدى وقتل؟؟ریشه آن به چه برمی گردد؟؟به توجه شما به وضعیت آبادانى شهروجوانان بیکار
    بس نیست مهاجرت ها یا بهتر بگویم آوارگى مردان پرغرور کوهدشتى دور میدان هاى تهران؟؟
    بس نیست این همه فلاکت و سر خم کردن جلوى هرکس وناکس براى لقمه نانى براى حداقلى از رفاه ؟؟
    چطور شبانه سر به بالین دارین درحالى که خود خوب می دانید که حق مردم ما این نیست که شما فراهم کرده اید.
    کوهدشت دیر زمانى اسمش نشانى از سربلندى و پاک وبى آلایش بودن مردمش بود حال شماها چه بر سر کوهدشت آورده اید که جوانان این شهر خود را خرم آبادى یا بروجردى معرفى میکند چون تاب وتحمل نگاه هاى تمسخر آمیز ومتهمانه مردم شهرهاى دیگر راندارد
    وسوالات آخرم؛
    مخاطبانى که به جاى راه حل دادن ودست به دست دادن براى حل مشکلات این مردم در صدد تخریب کسانى هستید که دست به قلم میشوند؛بله درست متوجه شدید منظورم جوانان دست به قلم ودغدغه مندی مثل آقاى قلندری است؛ آیا زمان آن نرسیده که فکر وروحتان را خارج از قوم وطایفه گرا بودن؛خارج از هیچ سوء گیرى تقویت کنید؟؟
    شماها که به قلم کشیدن نابرابرى و ناعدالتى ها را بی مغز وتهى میدانید دست به قلم شوید و بنویسد از آبادانى ها این شهرستان؛از افتخارات مسولین که فقط پاى صندوق هاى رأى چهره مبارکشان دیده میشود.

    به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقى است.

  21. درود بر سینا قلندری عزیز که با مقالات هوشمندانش، قلب بی مسئولیتی نامسئولان رو نشونه میگیره، قلمت پایدار باد جناب قلندری

  22. دورود خدا برشما و حرفای قشنگتون اقای قلندری که حرف های شما حرف دل همه ی مردم این شهر هست…من به شخصه موافق شما هستم و حرفاتون را تایید میکنم

  23. سلام خدمت همه دوستان متاسفم که یک انتقاد ساده ازاوضاع یک شعرستان که وضعیتش اظهرو من الشمسه با تهدید حان پاسخ میدن. سخن اقای قلندری در راستای سخن مقام.معظم رهبری هست که خطاب به مسئولان فرمودن که گمان.نکنید۴سال زمان کمی برای خدمت رسانی و.منشا اثر بودن هست که امیرکبیر در طول۳سال وزات خودت
    جاودانه شدن و.منشا اثر بودن و در،اینکه بیاین صدای حق باشیم ومدافع حقیقت ونه اینکه با دستاویز فتنه چنگ بزنید و به کوچکترین مخالف سنگ تهمتو.نشانه بگیرین ایشون بارها با لحن ارام مشکلات شهزستانو گوشزد کردن اما انگار بنابه مصلحت همه کورندو کرند و اگر،واقعا به خدا اعتقاد دارین پیام امام شهیدمان که فرمونودن کل یوم عاشپرا کل ارض،کربلا رو اویزه گوش کنید

  24. می گویند افراد فرصت طلب فقط در فکر خویش هستند وبس ؟اقای قلندری این شهردار همان شهرداری هست که شما در ۸ سال قبل تا پای جان خود برای به پست نشاندن وی تلاش نمدید اقای قلندری سال ۹۰ یادتان هست ؟چه تهمت ها وتخریب هایی علیه قبادی کردید ؟اقای قلندری هر چند شما در عرض مدت کوتاهی از هواداری سرسخت برای نماینده به منتقد ایشان تیدیل شدید اما ما می گوییم نه به ان شوری نه بی این بی نمکی شما فقط فرصت طلب هستیئ وگرنه ایده وعقیده ثابتی نداریذ یک روزبرای ملکشاهی بر خلاف تمام اصول اخلاقی چنان بر دیگران می تازیذ که انسان از گفتن انها شرمسار می شود ویک روز علیه نماینده فعلی که ان زمان هوادارش بوذید من می گویم شما اگر گذشته خود را بیاد دارید باید سخن نگویید چون سخن گفتن با چرخش ۱۸۰ درجه ای یعنی شما در هیچ موردی عقیده وهدف ثابتی ندارید ار کجا معلوم همین سال اینده دوباره هوادارا ملکشاهی نشوید از کجا معلوم فردا مقاله ای در تمجید شهردار ننویسیذ
    اینجانب هم می گویم شهر چغابل یک روستای متوسط است انه زمان که شهرستان شد همین شما ها بر طبل کوبیدید فارغ از این که زیر ساخت شهرستان شدن را نداشت واگر هم داشت هیچ کاری نشد چرا قبل از سال ۹۲ هیچ نگفتید
    متاسفم که باید جواب شما را بدهم که روزی با ملکشاهی روزی علیه ایشان روزی مدح وروزی نقد شما همان بهتر که سخن نگویید چون احتمالا بعدا دوباره دچا ر تناقض خواهید شد
    ضمنا شما بهتر است در مورد کوهدشت بنویسی در مورد جاده مرگش در مورد …….
    اگر بار دیگر بنویسید مجبورم مطالب شما در در مدخ ملکشاهی را عینا درج کنم پس هیس انسان ها بیدارند

  25. درود بر اصولگرایان که پیرو اصول هستند نه دروغ و تزویر. جناب بی اصول کاش نام خودتان را مینوشتید تا جوابی درخور به شما داده شود. چند نکته را لازم میدانم بگویم که قطعا سایت میرملاس باید عادلانه کل مطلب را بدون سانسور درج کند.اول اینکه این آقا چهار ساله که متاسفانه مدیر هستند قرار بود آقای ایوب کوشکی مدیر محترم ستاد دکتر روحانی شهردار شوند که با مخالفت شدید آقای ملکشاهی رو به رو شد و پسر دایی خودش را شهردار کرد نمیدانم عدد هشت سال را از کجایتان در آوردید امیدوارم قبل از نوشتن این کامنت شور شوق چاپلوسیتان عقلتان را زایل نکرده باشد. گفته اید ایشان خوشحال بودند رومشکان شهرستان شده در حالی که دوست خودتان چند کامنت قبل تر نوشته است آقای قلندری مخالف جدایی رومشکان از کوهدشت بوده است، تکلیف را مشخص کنید قسم حضرت عباس یا دُم خروس. ضمنا آقای قلندری و شخص محمد آزادبخت و خیلی از اصلاح‌طلبان در سال ۹۰ حامی آقای ملکشاهی بودند و در مورد تخریب شیخ قبادی بهتر است بدانید رقابت انتخاباتی چون و چرا و اما و اگر ندارد اینکه آقای قبادی رقیب نماینده اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس نهم بوده اند شکی نیست و همگی سعی در روشنگری فضایی داشتند تا آقای ملکشاهی که آن زمان نماینده مورد حمایت اصلاح‌طلبان بود به مجلس راهی شود نه تنها آقای قلندری که بنده شاهدم شخص آقای محمدی آزادبخت هم خانه به خانه برای آقای ملکشاهی میرفتند. اگر آقای قلندری فرصت‌طلب بودند الان با این همه توانایی بی کار نبودند اگر امثال آقای قلندری فرصت طلب بودند الان وضع مالیشان این نبود بنده شاهدم ایشان برای یک وام دو میلیون تومانی چندین بار به استانداری لرستان رفته است و هنوز هم موفق به گرفتن وام نشده اند شما چطور میگویید منفعت طلب؟ منفعت طلب کسی است که به خاطر موقعیتش ۲۰۰ میلیارد تومان به یک نفر وام میدهد منفعت طلب کسی است که پشت به تمام اصلاح‌طلبان کوهدشت میکند تا کارت عابربانک زندانیان از طرف فلان بانک صادر شود ، منفعت طلب کسی است که زمان انتخابات که میشود سطل زباله میخرد و مدرسه افتتاح میکند و کتابخانه احداث میکند و…… آقای بی اصول این را برای شما نمی‌گویم برای اصولگرایان واقعی و با اصالت مینویسم که بدانند ما و آقای قلندری بر سر اصل هدف که مسیر اصلاح‌طلبی است ایستاده ایم من به شخصه میگویم اگر آقای کورانی‌فر کاندید میشد من به او رای نمیدادم چون نماز شک دار خواندنش واجب نیست اما آقای آزادبخت و تایید صلاحیت ایشان حجت را بر تمام اصلاح‌طلبان تمام کرد چون هیچ وقت هیچ پستی در دولت اصولگرایان نگرفته است و همیشه بر اصلاح طلبی اش پایبند بوده است. آقای قلندری هیچ تغییری نداشته اند ایشان بر سر اصلاح‌طلبی خویش مانده اند و این است منافق نبودن این است با باد نرفتن. شما یک مطلب بعد از انتخابات سال نود از آقای قلندری پیدا کنید که از ملکشاهی حمایت کرده باشند یک جمله هم پیدا کنید کافیست. جناب بی اصول شما اگر اصل و اصول حالیتان بود اسم خودتان را مینوشتید و پشت یک لقب پنهان نمیشدید اگر آقای قلندری تغییر ۱۸۰ درجه ای داشته است که شخص آقای محمد ازادبخت تغییر ۱۸۰ میلیون درجه ای داشته. شما چرا فکر میکنید اگر کسی به یک نفر رای بدهد باید تا ابد دنبال همان اشتباهی که کرده است برود؟ امثال قلندری فهمیدند گول منفعت طلبی اسماعیل دوستی را خورده اند و در سال ۹۴ که یک اصلاح‌طلب بی چون و چرا بی شک و تردید به میدان آمد از او حمایت کردند. خدا را شکر میکنم که شما مثل دوستانتان مطالب ایشان را کپی نخواندید و اقرار کردید پیش از اینها این جوان لایق دستی بر قلم داشته و قطعا بزرگترین اشتباه مدیران استانی چه استاندار و چه نماینده ی مجلس این است که این جوان لایق را نتوانسته اند جذب کنند. حال شما خداوکیلی بگویید چه کسی هستید و هدفتان از این همه توهین به جوانان نخبه ی شهرستانی چیست؟

  26. سلام و وقت بخیر. فکر نمیکردم انتقاد از آقای شهردار این همه حاشیه داشته باشه. ممنون از سایت خوب و وزین میرملاس که در بیان دیدگاه‌ها سلیقه‌ای عمل نمیکنه. امیدوارم شهر و استانی عاری از مشکل کثیفی داشته باشیم.

  27. آقای دکتر سلام. اول نگارشتون رو درست کنید.شما که سواد کافی ندارید،حق اظهار نظر در باره ی فتنه را ندارید عزیزم.

  28. آقای گم شو انصافا عرصه ی سیمرغ جایگه این جوان زیبا نگار است نه کسانی که پرپروازندارند اما قدرت جولان دارند.اگر هست مرد از هنر بهره ور هنر خود گوید نه صاحب هنر…

  29. چرا هربچه ایی که یک دقیقه برای نظام زحمت نکشیده بزرگ میکنید ،مردم ازاینهمه تعریف وتمجید وتهمتهای رنگ وارنگ خسته شدن دیگربس است لطفا خدابهتان عقل داده بی دلیل وبی جهت حرف نزنید طرف درهیچ کاری تخصص ندارد ……….

  30. آقای گراوند نمی دانم روی سخن عقل نصیحت گونه ات با کیست ولی همه محتاج عقلیم از طرفی کسی بی دلیل حرف می زند که در واقع بی شناخت باشد من طرف را میشناسم البته نه آن گونه که تو میشناسی…تخصص نوشتن دارد از اهلش بپرسید پس بی دلیل حرف نزنیم….

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.