انتظارات یک فرهنگی از رییس جمهور آینده ی ایران

سیدجواد حسینی/ میرملاس:
انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما تنها رخداد وفرآیندی است که مردم ایران تاحدودی احساس می کنند در سرنوشت مملکتشان سهیم هستند و شاید تنها نشانه ی جمهوریت نظام باشد.عدم آزادی بیان در مملکت ما چندان زیاد شده است که مردم ایران، اندک فضای باز سیاسی ای را که در این یک هفته ی انتخابات ریاست جمهوری حاصل می شود تا نقدها و ناگفته هایی را بیان کنند غنیمت دانسته و از این اندک فرصت سعی می کنند بهره ی کافی به دست آورند. هرچند این استفاده ها بیستر در راستای آگاهی و اطلاع مردم بوده است و در تغییرات کامل اجرایی کشور توفیق زیادی حاصل نشده است اما مردم ایران همین دستاورد اندک را بر انقلاب و ناامنی و کشتار ترجیح داده اند وهرچند دانسته اند از حضور آنها برای پشتوانه ی مردمی جهت ایستادن در برابر جهان وپیش راندن مقاصد دیکته ای سواستفاده شده است و از این تغییر مهره های ریاست جمهوری فقط وسیله ای برای کاهش عواقب روش آزمایش و خطا در مملکتداری بهره جسته اند اما مردم ایران برای کاهش اثرات بدتر آن که می تواند جنگ با دنیا باشد به این اندک دستاورد ساخته اند و مجبورند راضی باشند .اما امروزه به ته روش آزمایش و خطای سیاستمداران ایران رسیده ایم و طاقت مردم دیگر طاق شده است و آخرین همراهی را با این تلاش زیاد اما دستاورد اندک انجام می دهیم و عمده انتظارات خود و نتایجی که در انتهای چهار سال آینده باید حاصل شود را به صورت خلاصه بیان می کنیم:
۱-فضای تاریک و مبهم حاکم برکشور را بشکند وآزادی مطبوعات ورسانه هارا سرلوحه قرار دهد تا هر کسی در معرض آشکارسازی و نقد باشد تا صداوسیما به جای مصاحبه با ثبت نام کنندگان کم عقل و احساسی با ثبت نام کنندگان فهیم و نخبه مصاحبه کند تا در مردم این تصور القاء نشود تمامی رد شدگان از قماش این افراد هستند و مردم بدانند از چند هزار ثبت نام کننده ی ریاست جمهوری عملا دونفر تایید شده اند.
۲-مدیران را به دلایل قومی و فامیلی ورانتی جابجا نکند ومدیران فاسد را افشا کند وچرخه ی فامیلی که در حلقه ی اول مدیریت کشور است را بشکند و به قول اینشتین که می فرماید جهان با تجربه ی پیران و همت جوانان آباد می شود، همت جوانان را مورد توجه قرار دهد و پیران آلزایمردار را از حلقه ی مدیریت کلان کشوری خارج کند و نیز سیاستی اتخاذ گرددکه مجلس شورای اسلامی کشور را که به جای اینکه ماوای نخبگان باشد به کانون نفوذدارانی تبدیل شده است که حتی از درس املاء دبیرستان مردود می شوند.
۳-فرار مغزهارا در مملکت متوقف کند .ما می دانیم ایران در جهان به کشور فرار مغزها معروف است پس مغزها را برای مدیریت و اجراییات کشور بازگرداند .
۴-دست از سر دانشگاهها و آموزش و پرورش بردارد و مدیریت دانشگاه ها و آموزش و پرورش کشور را سیاسی نکند بگذارد کاربلدها بر این سازمان ها مدیریت کنند یعنی افسار شتری را بر دم الاغی نبندد.
۵-سرعت اینترنت و آزادی آن را حداقل در حد کشورهایی چون کره ی جنوبی ارتقاء دهد وفضای امنیتی و پادگانی کشور را بشکند و تندروها و گروههای فشار را از مداخله در حقوق شهروندان و کارهای کلان کشور همچون آتش زدن سفارتها و آزار واذیت توریستها منع کند و با آنها برخورد قاطع داشته باشد تا صنعت توریست در کشور احیاء گردد و حداقل در صنعت توریست به مالزی نگاه کند و الگو بگیرد زیرا ما میدانیم وقتی سیستم اطلاعاتی از گفته ی معلمی در کلاس درس آگاه است پس این گروههای فشار از حکومت خط می گیرند وآنها را سرجایشان بنشاند.
۶-منافع ملی را برهر چیزی ترجیح دهد و بداند که کشورهای مسلمان همسایه بیشترین لطمه و ضرر را به ایران زده اند نه امریکا و انگلیس و اسراییل ویا اروپا هرچند ملت ایران ازسیاست های سلطه جویانه غرب آگاه است و این کشورها را فقط داعیه دار حقوق بشر می دانداما حمله ی داعش نشان داد که اگر داعش قدرت بیشتری می داشت و تمام ایرانیان را قتل عام می کرد از هیچ سیاستمدار مسلمان همسایه ای حتی به طور لفظی شاهد دفاع از ایران نبودیم بلکه این کشورهای به اصطلاح برادر مسلمان حتی از نابودی ایران خوشحال می شدند و در برجام هم شاهد بودیم که دوست داشتند امریکا همچنان دشمن ایران باشد و حتی به ایران حمله ی نظامی کند و حتی پیشنهادتقبل هزینه ی مادی حمله به ایران را به غرب داده بودند پس بهتر است کاسه ی داغتر از آش نباشیم و کمی به ملت خودمان و آسایش آنها هم فکر کنیم که کودکانمان کودکی و جوانی نکرده مجبورند پدری کنند و کمر باریکشان در زیر کار نابود شود ودر بزرگسالی افسرده و روانی زندگی سپری کنند.
۷-همچنانکه بازار واردات خودرو بسته است تا حدی این واردات را آزاد کنیم تا دوشرکت ایران خودرو و سایپا هم کمی به فکر کیفیت بیافتند چون مردم ایران هم حق دارند همچون قطر وکویت مسافرتهای داخل کشور را با قطار و هواپیماهای کوچک انجام دهند و جنگ و کشتار موجود در جاده ها دیگر تمام گردد. اما از سود گمرکی کالاهای چینی و ترکیه ای بگذرند که کارخانه های پوشاک وکفش و لوازم خانگی تولید داخل را به تعطیلی کشانده است و واردات این کالاها تا چهار سال آینده به مرور کاملا قطع شود.
۸-بانک ها خون مردم را در شیشه کرده اند و عملا با بهره های صددرصدی بنام هیجده درصدی جای نزول خواران قهار را پرکرده اند و حتی با آزار واذیت ضامن های فرهنگی جهت عودت پول خود، از آن نزول خواران پا فراتر نهاده اند پس به جای اسلامی کردن دانشگاه ها به فکر اسلامی کردن بانک ها باشند و به جای اسلامی کردن ظواهر ادارات و کارمندان به فکر اسلامی کردن فکر مسوولین ادارات و کارمندان باشند که به راحتی بودجه بیت المال را حیف و میل کرده و حقوق نجومی می گیرند.
۹- به تلاش و کوشش مردم بها دهند امروزه کسانی که اعیانی و اشرافی زندگی می کنند بیشترین بهره وحقوق را دارند و واسطه گری و دلال بازی سود نجومی دارد و کار وتلاش وتولید همیشه عاقبتش ورشکستگی است .
۱۰-به مطالعه و آگاهی مردم بها داده شود و مردم را از گرسنگی و بیسوادی نجات دهند بیسوادی فقط خواندن و نوشتن نیست هرچند امروزه کار به جایی رسیده که دانش آموزان ما حتی خواندن و نوشتن هم بلد نیستند اما به آگاهی هم بیشتر بها داده شود تا مردم از لاک بی تفاوتی بیرون آیند و مطالبه گر باشند که به قول حافظ:
بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود
زین سیل دمادم که در این منزل خواب است
امیدوارم این سند ده گانه که کلیات درد مشترک ایران زمین است سرلوحه کار رییس جمهور منتخب باشد تا سعادت “روحانی “و جسمانی ایران زمین محقق گردد.
فرهنگی سید جواد حسینی از کوهدشت لرستان