تاریخ : شنبه, ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
3

از چپ بر آمدن و از راست فرو ریختن!/ تحلیلی بر عملکرد «اسماعیل دوستی»

  • کد خبر : 97814
  • 31 اردیبهشت 1396 - 11:48

ع .داوودرشیدی: در نقد مواضع و کنش گری آدم ها، مطلق انگاری سیاه و سپید، چرخیدن در میدان تقدس بخشی و شبنامه نویسی است. هیچ بنی آدم زنده ی موجودی، خالی از خلل خامی و ناپختگی و کاستی و کژی نیست که اگر اعتقاد به بودنش باشد یا شیاد تردست شعبده باز است یا دیکتاتور […]

ع .داوودرشیدی:
در نقد مواضع و کنش گری آدم ها، مطلق انگاری سیاه و سپید، چرخیدن در میدان تقدس بخشی و شبنامه نویسی است. هیچ بنی آدم زنده ی موجودی، خالی از خلل خامی و ناپختگی و کاستی و کژی نیست که اگر اعتقاد به بودنش باشد یا شیاد تردست شعبده باز است یا دیکتاتور دهن دوز قلم شکن قداره بند…
“اسماعیل دوستی” مدیر اجرایی تلاشگر و مردمی سابق، سیاست پیشه ی خوان خرداد دیروز اصلاح طلبان، بازیگردان راست گرد نماینده ساز امروز اصولگرایان و خواجه ی اسب بسته و به سرای رفته ی اکنون نیز از این قاعده ی کلی به دور نیست.
قریب سی سال پیش دوستی، از معلمی در راسته ی چپ های گراب به پیشنهاد شهردار خسته ی راست رو کوهدشت به شهرداری آمد که از انجام امور معمول اداری به لطف جدیت و پشتکارش در صندلی شهرداری ابقا شود تا هم، اولین چپی باشد که از راست لقمه گرفته است و هم هیچگاه از حوالی این ورودی نان خور نمک گیر فراتر نرود. خدمات و زحمات او در شهرداری کوهدشت و سپس خرم آباد به نسبت امکانات و توقعات آن روزگار شهروندان، انکار ناپذیر و بیش از حد انتظار بود. پاداش همین خدمات ساختن نردبانی از رای چپ ها برای بالا رفتن وی تا مجلس پنجم شورای اسلامی بود. در همان روزگار که هرکس جریان منتسب به خود را رستگار دنیا و آخرت می دید و رقیب را مستوجب آتش و عذاب، او مراودات مناسبی با شیخ محمدرضا عباسی فرد، لیدر مقتدر و متنفذ آن روزهای راست گرایان داشت. بعد از مرگ “محمد رضا” پهلوی این اولین “محمد رضا” ی تاثیر گذار زندگی سیاسی اش بود.
در بامداد خماری که غول خفته ی چپ ها با نام اصلاحات سر بر می آورد و تقریبا همه ی مقامات و مناصب دنیوی و اخروی نظام ، نام نورانی ناطق را فریاد می زدند، او این بار، میان گرداب دو محمدرضا در رفت و آمد بود، روزها در صحن علنی با محمد رضا باهنر و شب ها در جماران با محمدرضا خاتمی …اما در نهایت همسفر خاتمی به لرستان شد ولی احتیاط دوری و کم فروغی در منظر دوربین ها را از دست نداد. اصلاح طلبان پاداش این همراهی را استانداری کهکیلویه و بویر احمد و به قول خودش این استان عزیز کردند تا بعد از آن، نقطه عطف بازی دوگانه ی او در دنیای سیاست فنی تر و حرفه ای تر باشد و لقب استاندار اصلاحات ستاره ی بخت رزومه ی کاری اش.
دوره فترت و کمای سیاسی چپ ها آغاز شده بود. سالیان متعدد که خداوندان اصلاح طلبی شهرستان، به جبر منیت متورم و رویاهای متوهم خود بازی را به رقیب باخته، به اطراف و اکناف گریخته، رنگ و ریش ریخته، به کنج فرصت خزیده و در کمین منصب و مقام نشسته بودند، او نیز گریزان از یار و دیار یک دوره، به لطف نزدیکی اش به راسته ی کارگزاران به صندلی بی اثری در ساختمان مشاوران، موزه ی سیاسیون روی دست مانده، قانع و دوره ی بعد به پناه شهرداری تهران و شهرداران اصول گرایش در آمد. تا به لطف حضورش در لیست اصلاح طلبان و به واسطه لقب کوهکن استاندار اصلاحات به شورای شیرین شهر راه یابد. در این دوره او با به کار گماردن ده ها نفر اگر چه بیشتر از خویشان خویش در بازار کاری شهرداری، قطعا به قدر همت همه ی نمایندگان ادوار ایجاد اشتغال کرد. حضورش در بانک پاسارگاد و تبدیل شدنش به کارتلی تک نفره محصول کاشت وی در شورای شهر بود تا به پاس این نعمت، با درخواست اعطای مدال خدمت به محمدباقر قالیباف، رجی دیگر از تار و پود بازی دوگانه اش در خلاف نقشه ی اصلاح طلبی را ببافد و در غارت اموال و املاک شهر، سکوت کند و تنها اعتراض دوره ی چهارساله اش، عدم نمایش چهره و فقر مصاحبه خبرنگاران با وی باشد.
سال ها بود که نعش اصلاح طلبی شهرستان، از تیر دورنگی،تک روی، منیت خواهی و نامردی های سیاسی، زخمی، خونین و خرد شده بود. استفاده مکرر از مهره های فرسوده و سوخته و مقاومت نابخردانه نسل اول سران اصلاحات با بر آمدن رده های پایین تر و تکیه بر شیخوخیت شیوخ خفته ی بی خبر، باعث ضعف سیاسی آنان شده بود. آنچنان ضعیف و بی سردار که مجلس نهم سیاهی لشکر تاثیر گذار سپاه راست گرایان باشند و سر در فرمان قاضی اصولگرایان نهند تا حکم بقا یا فنایشان را رقم زند. این بار دوستی، بیشترین نقش را در تهییج اصلاح طلبان در آمدن به اردوگاه اصولگرایان داشت تا شیخ علی قبادی شاهرخی، رخ در بازد و بعد از هجده سال انتظار و لرزیدن بر سر ایمان خویش، در آرزوی تولدی دوباره، سر زای بازی سیاست برود. اگر چه ملکشاهی محصول ناراستی چپ ها با همدیگر بود اما این بار، همه بازی دوستی را پسندیده بودند. او با کمان اصولگرایان به جنگشان رفته و پیروز بر آمده بود. او به دو ضلع متناظر و متوازی قبادی-امامی تا ابد پایان داد اما با دستکاری در ژنتیک سیاسی ملکشاهی ضلع سوم آنها را تا بی نهایت امتداد بخشید تا نحوست عدد نه به باورهای مردم باز گردد. این در عمل بزرگترین خدمت به جریان اصولگرایی، متحد کردن رقیب متفرق و انتقال مرکز سیاسی شهرستان، بعد از هشتاد سال از کوهدشت به رومشکان بود. رویای رنگین اصلاح طلبان در امکان بهره مندی از غنیمت رومیان و سهم خواهی در ملک بخشی و شاه نشینی اصولگرایان، خیلی زود به خیالی خام بدل شد و جز برخی اصلاح گرایان دو رگه ی پیوندی، عموم آنان همچنان از دور به نظاره ی منصب های مدیریتی نشستند. واکنش دوستی اما به بی کلاهی دوستان اصلاح طلبش سر تعظیمی بود که بر آستان خیرالموجودین فرو می آورد و چابک و خندان از پله های ساختمان بهشت بالا می رفت و از سرریز صندوق خیریه و بانک پاسارگادش خیرات می کرد.
مجلس دهم اما داستان تاریخی طرهان شد…برای اولین بار سران محلی اصلاحات به لطف سخت گیری شورای نگهبان به اجماعی بی نظیر با پشتوانه موجی مردمی رسیده بودند. محلول شیمیایی محمد آزادبخت حلالی بود که باید همه کدورت ها را می زدود و سنگ محک اصلاح طلبی را ارایه می داد. حالا نوبت دوستی بود تا دوستی خود را با اصلاح طلبان تجدید و غبار مجلس نهم را از رخ برگیرد. او باید بین دو حساب ذخیره اش، بانک منافع عمومی مردم و بانک خصوصی منافع شخصی اش یکی را برمی گزید. اگر زیرکی سیاسی‌اش گل می کرد می بایست اشتباه استراتژیکش در متحد ساختن و پیروز گرداندن اصولگرایان را اصلاح کند و از این فرصت غیر قابل تکرار تاریخی بهره گیرد. و به آبشخور سیاسی‌اش بازگردد تا این بار قاضی دیگری از آنان را به حکم حاکم رای مردم، به دنبال شیخ بفرستد.
دوستی اما این بار نه با هدایت از راه دور، که با حضور در میتینگ انتخاباتی ملکشاهی، تمام قد در مقابل عقبه ی سیاسی‌اش ایستاد و با شبیه سازی انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ از صندوق های رای، محصول پیوند مومنان خداترس ناظر و مجریان امین اجرا، موجود جدیدی بیرون داد که نتیجه ی همه ی سونوگرافی های قبل از زایمان را باطل کرد و واضع مدل جدیدی از ریاضیات شد که اقلیت می تواند بیشتر از اکثریت باشد تا بعدتر لقب “آدم نماینده ساز” را برای خود برگزیند. کنار گذاشتن و بر دار کشیدن آمال سیاسی مردم اصلاح طلبی که بارها او را بالا کشیده بودند و از دره ی گراب به پشت بام گرند هتل آورده بودند با اهدا اجباری نماینده ای دست ساز، از پدر ژپتوی پیر پایان یافت.
اکنون دیگر مردم بازی های سیاسی او را نه از سر خرد و تیزی و تندی سیاسی که از روزن باجه های بانک می دیدند، مخصوصا که نماینده دست سازش، در موضع گیری انتخاب رییس جمهور دوازدهم بعد از شک افکنی و تردید و جلوس در جمع جمنا و دیدار با سیدنا و بازی رسانه ای رد و تایید، به شیوه ی استاد، در نهایت نبات متبرک را لیسید و با سید محرومان به بازخوانی خاطرات صدور احکام قضایی‌اش پرداخت.
عاقبت، در شور پنجم شورا، سرنوشت سیاسی او به دست عارف، آخرین”محمدرضا”ی موجود بسته بود اما اصلاح طلبان از جست دیگر دوستی به لیست اصلاحات جلوگیری و او را به شست گرفتند تا معلوم شود بی حضور این عقبه ی اصلاح طلب، گلیمش را در کجای گدار سیاسی از آب خواهد گرفت. حالا نوبت اصولگرایان بود تا به این یار قدیمی سلام دهند و از هنر دست سازی‌اش بهره گیرند. اسماعیل برای رضایت خداوندان اصولگرا همه ی یاران و همراهان خود را بی مهابا ذبح کرده بود اکنون نوبت یاران ابراهیم بود تا قدر او را بدانند و به پاس همه آن خدمات پیدا و پنهان از فرو ریختنش جلوگیری کنند.
روزهاست لیست فاتحان شورای شهر تهران بسته و بیرون آمده است اما از اسماعیل دوستی خبری نیست، باخت او برای کثیری از همشهریانش برد بود تا معلوم شود اصولگرایان تا چه اندازه غیر خودی ها را ولو خیر و چیره دست، با هیچ سریشمی به خود نمی گیرند.
باید تا انتخابات دیگر، فصل رویش دوزیست ها و زایش دوباره ی لیست ها صبر کرد تا یقین این گمان معلوم شود که جدایی اسماعیل از عارف، معامله ی خروج-خروج او و عبداله مومنی از لیست اصلاحات بوده است یا نه. در صورت صحت این احتمال راهی برای بازگشت دوباره ی او باز بگذارید و شک نکنید که سکه و سلول انفرادی در بازار سیاست ارزشی برابر دارند.
به احتمال زیاد، اگر آقای دوستی قناعت درویشی را بر خطر سلطانی ترجیح می داد و در مسند مدیریت اجرایی باقی می ماند و به وادی سوزان سیاست از نوع ماکیاولی اش در نمی غلتید و از هنرش در لابی های قوی، ارتباطات اجتماعی و شناخت با نام و نشان هزاران نفر از مردم منطقه اش، در جهت منافع مردم سود می جست، می توانست منشا خدمات بیشتر و بزرگتری برای رضای خدا و خوشنودی خلق باشد.
اما به هر روی مردی که از چپ بر آمده بود از راست فرو ریخت.

منبع: کشکان

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=97814

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 37در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۳۷
  1. دلم خنک شد

  2. سلام
    هر چه از کرامات سیاسی آقای دوستی بفرمایید یک از هزار است؛ اما انصافا این شیوه قلم فرسایی فرسوده و ادبیات پرملال، رنجی است که بیهوده برخورد نهاده اید؛ سر راست، بی ریا و سلیس می فرمودید؛ بی آزار و اثر گذار به هدف می رسیدید. شما می خواهید عالم نمایی و هنرنمایی کنید؛ عرصه دیگری غیر از این بجویید.

  3. تورو خدا! مثل همیشه سانسور نکن

  4. حداقل آنقدر شجاعت و شرافت داشته باش با اسم مستعار ننویس با اسم واقعی ات بنویس تا حداقل با این استاد قلمزن و ادیب آشنا بشویم. آقای دوست محمدی اگر در انتخابات شورا شهر رای میاورد این مقاله را علیه دوستی در سایتش نمی گذاشت .

  5. این مطلب را احتمالا دار و دسته سه نقطه نوشته اند که برای رد گم کنی اسم مستعار داوود رشیدی برای خودشان گذاشته اند

  6. آقای دوستی گفته است که نود و دو هزار رای آورده است.
    به ایشان می گویم که حدود نود هزار آن را با ارائه لیست جعلی بدست آورده ای.
    اگر آن لیست جعلی با نام امید اصلاحات را بیرون نمی دادی، حدود یک تا دو هزار رای بیشتر نداشتی.

  7. خدایا تو را به حق روزه داران واقعی همانطور که ماهیت …………….. را به مردم شناساندی، ماهیت همه کسانی که لیاقت ندارند، اما در این نظام برآورده شده از خون شهدا مدیریت گرفته اند، به مردم بشناسان.

  8. دوستی وفات یافت و برای وفات او فاتحه مع الصوات
    مواظب باشید دوستی از جایی دیگر زنده نشود

  9. آقای روزه دار روزه ات قبول شد برو حال کن

  10. نام دوستی را درکوهدشت نیاورید که حالمان خراب می شود تازه کم براش نوشتن

  11. سلامذ،برهمشهریان عزیزم ،به نظر من دوران پوست اندازی فرا رسیده است ،علائم شکست دشمنان دموکراسی فرا رسیده است ، انشاءالله فصلی نو درکوهدشت درحال اغاز است

  12. دیگرول کنید چقدربااین دوستی رابه چالش می کشید،بابا دیگه تمامش کنیددیگرمشکلی نیست هی هرلحظه همش دوستی ودوستی ،دیگرخسته شدیم بحثی نمانده فقط این درویش بی نوا

  13. آقای داود رشیدی به جق نوشتی هنر را می ستایم صداقت ممکن است کم رنگ شود و منافع ندهد اما مانگار است گذشت زمان همه چیز را ثابت می کند و تاریخ قاضی خوبی است نه از جنس قاضی سیاسون و …..

  14. … از دره ی گراب به پشت بام گرند هتل…
    واعظان کین جلوه در محراب و منبر می کنند… چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند
    زیبا و کوبنده

  15. امان از روزی که پرده ها بیفتند و پرده دری شود?

  16. انگار تمام مشکلات ما دروجود آقای دوستی میباشد هر کس دست به قلم میشود حتما مطالبی راجع به ایشان مینویسد با راست ودروغ نوشته ها کاری ندارم ولی خدایی اگه آقای دوستی همراه شمابود باز هم ازاو انتقاد میکردید یا ازاو یک بت میساختید زیرا اصلاح طلبان برای بت سازی دست کمی از اصولگرایان ندارند

  17. واقعا برای شما جماعت عقده ای باید دل سوزاند بینواها ها دو ستی کجا شما کجا شما هایی که لقب دکتر و مهندس را به اسمتان افزوده و بقول کیانوش رستمی …. شده اید برای یک کار کوچک در فلان نهاد همه چیز را قربانی میکنید و قلم فروشی و تعیین تکلیف برای کسان دیگر در حالی که شکمتان از گرسنگی به پشتتان چسبیده جماعت انحصار شما را برای اهئاف خود میخوهند رزومه دوستی را مرور کنید انصاف داشته باشید از خجالت سر به زیر میافکنی ق مدیر مسعول درج کن

  18. سوختگی‌شما‌چقدر‌شدیده‌حالا‌حالا‌باید‌اب‌بریزید

  19. همه آنچه که فرمودید بر اساس وهم و گمان است که ممکن است راست هم باشد اما آنچه که بسی عیان است کاریست که جناب دوستی با اصلولگرایان افراطی کردند اقایان امامی و قبادی برای همیشه از صحته سیاست حذف شدند و این محقق نمیشد جز با تدبیر جناب دوستی دو دوره قدرت گرفتن آقای ملکشاهی اردوگاه اصولگرایان را برای همیشه از اقایان امامی و قبادی پاک کرد که این کم کاری نیست و بلاشک بزرگترین خدمت دوستی به دیار طرهان بوده است همین که سیاست های گدا پروری اقایان امامی و قبادی برای همیشه به زباله دان تاریخ سپرده شد کم خدمتی به دیار طرهان نیست من هم همانند هر اصلاح طلب دیگری آرزوی ترقی و پیشرفت دیار طرهان با اندیشه های ناب اصلاح طلبی توسط سیاست مداران بومی و شایسته اصلاحات چون جناب کورانی فر جناب آزادبخت و جناب مومنی را دارم اما اگر جناب دوستی به زعم شما دشمن اینان است پس عدو شد سبب خیر چون خدا خواست فقط نور گذر زمان خدمات جناب دوستی را برایمان نمایان میسازد و شاید به زعم شما خیانتش را الله اعلم .

  20. “در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب یا رب مباد آنگه گدا معتبرشود”

  21. چوپانی درویش با گله همراه بود، هراز گاهی گرگ به گله میزد ویک از آنان را میخورد. از قضا ارباب اختیار ملکت وگله بدو سپرد! چوپان گفت ارباب را چه باشد که من از او کمتر نیم! القصه به روز و به تکرار از گله کشت ومزه اربابی چنین دید . روزی گرگ بدو گفت من به عیار حاجتم از گله ارباب زدم وتو به عیار بی عیارت!!

  22. سلام دوستان وقتتون بخیر لطفا آقای دوستی را زیاد بزرگ نکنید نیازی به این متنها ندارد اصل موضوع اینست که آقای دوستی نمی خواهد هیچ اصلاح طلبی مطرح شود می خواهد فقط خودش باشد خودش بزرگ اصلاحات باشد ………است مواضع آینده ایشان هم ادامه همین حرف بندست حذف اصلاحطلبان و ساختن نماینده ای اصول گرای دوزیست

  23. فردی که همش دنبال منافع شخصی باشد، این همه قیل وقال ندارد.چه کارش دارید بنده خدا را.

  24. وقت آن نیست این مافیاها ی قدیمی از بین بروند ونوع تفکر جدید وارد صحنه شوند

  25. اینهمه قلم فرسایی وکپی برداری ازمتون ادبی برای خوشایند چند نفر انحصارطلب معامله دوسر باخت است
    در بزرگی جناب دوستی همین بس که آنقدر شما ریزه خواران کاسه لیس راعصبانی کرده که بعداز گذشت
    دوسال هنوز خودابه در ودیوار میزنید ویقه میدرانید.غافل ازاینکه دوستی درقلب مردم ساده وزحمتکش وجوانان
    بیکار شهر جای دارد.پیشرفت وتوفیق دوستی یعنی گامی به جلو برای منافع عمومی کوهدشت .ولی شما
    که بفکر مردم نیستید.دیرنباشد که پته فرصت طلبیتان برروی آب بیفتد ودچار خودزنی شوید وسکوت مهندس دوستی
    بیشتر پامنبریهای عصبی را دچار سرخوردگی خواهدکرد.دوستی دوست مردم است

  26. دوستان اگر فکر میکنید دوستی چوب بی صدای خدا را خورده،مردانگی نیست هر روز با متنی بلند سرزنش کردن
    چوب خدا صدا ندارد…
    رسم مروت و جوانمردی را فراموش نکنید

  27. سلام،
    با بیان و نوشتن این گونه متن ها و تحلیل ها هر چند هم کاملا واقعیت داشته باشند(به ویژه که در خصوص جناب آقای دوستی و یا مومنی و دیگر افراد …) نه تنها هیچ مشکلی از مشکلات قبلی اصلاح طلبان کوهدشت را حل نمیکنید بلکه به آنها می افزاید،این موضع گیری ها چیزی جزء شکست اصلاح طلبی و موفقیت جریان مقابل اصلاح طلبی را رغم نمی زند ،منش “تخریب همفکر” برای برد “طیف مقابل” و منفعت شخص با هیچ یک از اصول اصلاح طلبی هم خوانی ندارد مگر اینکه آن فرد و طرفداران آن فکر، مرام “مبارزه طلبی” و “منفعت طلبی فردی” داشته باشند نه “اصلاح طلبی” و منفعت ملی و استانی.
    آیا مشکلات بین اصلاح طلبان کوهدشت از مشکل هسته ی و مذاکرات هسته ای عمیق تر و بزرگتر است؟
    ان شاءالله یک بار برای همیشه بزرگان اصلاح طلب کوهدشت شمشیر تیز تفرقه و مرام “مبارزه طلبی” را کنار گذاشته و منش “اصلاح طلبی” را سرلوحه ی تصمیمات خود قرار دهند تا مردم کوهدشت و به ویژه اصلاح طلبان در آتش لجاجتشان نسوزند…
    ما هم بهتر است به جای مبارزه در مقابل هم، همه ی گذشته ی تاریک را کنار بگذاریم و گذشت کنیم (هر چند آن گذشته انتخاباتی مهندسی شده مثل انتخابات ٧اسفند با مهندسی آقایون، فراموش شدنی هم نباشند…) و دست در دست هم دهیم به مهر و از بزرگان اصلاح طلب تنها خواسته یمان حل مشکلات بین خودشون درجهت یکی شدن برای تحقق تفکر اصلاح طلبی در کوهدشت باشد.

  28. دوستی خودش را از پایین ترین درجه قدرت به بالاترین ها رساند آیا کسی حامی او بود ؟خیر .
    دوستی مرد روزهای سخت بود وکاش این دم آخرهم با یاران قدیمی خود هم نوا می شد تا این همه مورد هجمه قرار نگیرد. متن خوب وادبی سیاسی بود کاش نمونه این متن ها بیشتر در سایت گذاشته شود .

  29. اقای دوستی از مهدی دوست محمدی مدیر مسئول سایت کشکان شکایت کرده

  30. ای کسی که این متن را نگاشته ای شاید الان دلت خنک شده که نهایت سعی ات را بکار برده ای تا بنده ی خدایی را بسوزانی ولی همه اینها که گفته ای درست نیست به این فکر کرد ه ای که خدا از حق خود می گذرد ولی از حق الناس هرگز …..

  31. …………….سهمیه میگیری که اینقدر بی پروا به این شخصیت استانی و کشوری میتازی
    در نوشتارت ادب را رعایت کن وگرنه…..

  32. با سلام خدمت کلیه دوستان بزرگوار.اینایی که میگید چرا از دوستی انتقاد میکنید واقعن دلیل نمیدونید.این مردم کوهدشت بودن که دوستی را دوستی کردن ولی به همه پشت کرد و به رومشکان چسبید نباید این کارو میکرد.

  33. اطراف مان مشتی خزنده که راه به راه پوست می اندازند…

  34. دوستی یکی ازیاران ثابت قدم اصلاحات وخط امام است وهمواره تدبیرراسرلوحه کارخود قرارداده
    این کارها عقده گشایی است.وبغض پنهان شده ازدوستی رابدینصورت بروزمیدهند.
    چه کسانی باعث شکست اصلاحات درکوهدشت شدند؟شکست سوری وپیروزی امامی راوپیروزی قبادی راچه کسانی رقم زدند؟امروزحسادت نسبت به دوستی باعث شده تاحملات ناجوانمردانه ای به ایشان صورت گیرد.

  35. درود بر دوستی
    عیب می جمله چو گفتی هنری نیز بگو
    نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.