تاریخ : جمعه, ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۳
16

نقد خود، مبارک لحظه ای که کمتر پیش می آید! / شرحی از «برزو بابایی» بر مطلب «علی اصغر اسفندیارپور»

  • کد خبر : 103054
  • 26 اسفند 1396 - 0:28

  برزو بابایی/ میرملاس: نفست شکفته بادا، وترانه ات شنیدم نگهت خجسته بادا،وشکفتن تو دیدم جناب آقای اسفندیارپور، متن زیبای،سرنای بیداری، را که در سوگ میرعباس گلمرادی نوشته ای خواندم، لذت بردم،به دو دلیل اول: اظهار علاقه باطنی و درونیت را نسبت به هنر بویژه هنرمنداین دیار که همواره در شادی وسوگ هایمان حضور داشته […]

 

برزو بابایی/ میرملاس:

نفست شکفته بادا، وترانه ات شنیدم
نگهت خجسته بادا،وشکفتن تو دیدم
جناب آقای اسفندیارپور، متن زیبای،سرنای بیداری، را که در سوگ میرعباس گلمرادی نوشته ای خواندم، لذت بردم،به دو دلیل اول: اظهار علاقه باطنی و درونیت را نسبت به هنر بویژه هنرمنداین دیار که همواره در شادی وسوگ هایمان حضور داشته است.
راستش را بخواهید دلیل دوم این است که با نگاهی به گذشته خود، چه شجاعانه آن رامورد نقد قرار دادی، مرا به یاد جمله ای از یکی از بزرگان اصلاحات انداخت که می گفت، اصلاح طلب واقعی کسی است که قبل از اینکه دیگران اورا مورد نقد قرار دهند، خود به نقد خویش بپردازد.آنچه را که حقیر از فحوای کلام شما دریافتم این بود که کلام هر چه باشد و هر چقدر اندیشیده و تراش داده شده در نهان خود بوی باطن آدمی را می دهد.
به قول مولانا: آدمی را مخفی در زیر زبان دانسته و اشکارگی او را، در روایت کلام از طریق خود او می داند.
آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
چونک بادی پرده رادر هم کشید
سر صحن خانه شد بر ما پدید
کاندر آن خانه گهر یا گندمست؟
گنج زر یا جمله مار و کژ دمست
اکونیاس الهی دان معروف مسیحی وصیت کرد که این را روی قبرش بنویسند: اینجا کسی خفته است که وقتی در نظر داشت جهان را تغییر دهد و بعدها فهمید نمی تواند جهان را تغییر دهد. و بعد گفت که می خواهم کشورم را تغییر دهم.بعد فهمید که نمی تواند و گفت که می خواهم جامعه ام را تغییر دهم و باز فهمید که نمی تواند.گفت می خواهم خانواده ام را تغییر دهم و باز فهمید که نمی تواند ودر آخر تصمیم گرفت که خودش را تغییر دهد،که این را هم نتوانست.
ویتکنشتاین می گوید: زندگی به من آموخت تنها کاری که می توانم برای جامعه ام بکنم این است که خودم را اصلاح کنم.برادر بزرگوار از اینکه با کمال فروتنی و تواضع به خطای خود اعتراف کرده ای،این همان مبارک لحظه ای است که برای کمتر کسی پیش می آید. مگر اینکه تصمیم گرفته باشد که تنها کاری که می تواند برای جامعه خود بکند «اصلاح خویش»است. آدمی در زندگی ممکن است خیلی چیزها را ببازد. اما تو به ما یاد دادی و مرا آموختی تا نبازی که به دست نمی آوری.

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=103054

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.