یک آسیب شناس اجتماعی معتقد است: مشکلات اقتصادی و گرفتاریهای جامعه، جوانان را از توجه به معیارهای اصلی ازدواج دور میکند.
کوروش محمدی، جامعه شناس در گفتوگو با ایسنا، منطقه اصفهان، با اشاره به بیکاری و مشکلات اقتصادی ناشی از آن در جامعه، توضیح داد: این وضعیت قابل انکار نیست اما مقایسه کشور با سایر کشورها نشان میدهد در بسیاری از کشورها وجود بحران بیکاری مشکلی برای بنیان خانواده ایجاد نکرده است. مشکلات اقتصادی و بیکاری معضلاتی قابل حل است اما اگر کوچکترین اختلالی در بنیان خانواده و به ویژه در مسایل تربیتی جامعه اتفاق افتد، جبران آن به زمان طولانیتری نیاز دارد.
وی با بیان اینکه جامعه ما در حال گذار از شکل سنتی به مدرن است، اظهار کرد: حرکت از یک جامعه سنتی به سمت یک جامعه مدرن تغییراتی زیادی در شیوه زندگی جوانان ایجاد کرده است و با وجود چنین شرایطی باید شاهد افزایش ازدواج پسران با دختران بزرگتر از آْنها باشیم.
محمدی عنوان کرد: نگاه دختران در ازدواج با پسران کوچکتر از خود باید مورد توجه قرار گیرد؛ با بالا رفتن سن ازدواج و افزایش جمعیت دختران در انتظار و سخت شدن شرایط ازدواج برای پسران به نظر میرسد که برخی دختران با مهریههای کم قانع به انجام این ازدواجها میشوند.
این آسیب شناس اجتماعی با اشاره به اینکه فقر و بیکاری از جمله مشکلات جامعه کنونی است، تصریح کرد: بیکاری و نا امیدی مردان جوان از پیدا کردن کار مناسب موجب شده تا با دختران مسنتر از خود که شاغل هستند، حتی با اختلاف سنی ۱۰ سال نیز ازدواج کنند.
محمدی عنوان کرد: ساختارها و معیارهای ازدواج در جامعه تغییر کرده است؛ زمانی معیارهای اصلی ازدواج برای مردان شرایط مناسب فردی، تحصیلات و اخلاق بود اما این معیارها در جامعه امروز جای خود را به امکاناتی که از طریق دختر فراهم میشود مانند درآمد و توانمندی مادی، داده است.
وی با بیان اینکه احتمال موفقیت چنین ازدواجهایی کم است، اضافه کرد: مشکلات اقتصادی و گرفتاریهای جامعه موجب شده تا جوانان از معیارهای اصلی خود چشم پوشی کنند.
این آسیب شناس اجتماعی با اشاره به اینکه در نگاه جامعه گذشته ازدواج یک مرد با دختر بزرگتر از خود امتیازی از سوی مرد برای زن محسوب میشد، تصریح کرد: در شرایط کنونی ازدواج وارونه، با توجه به بیکاری مردان، مشکلات اقتصادی و ناتوانی آنها در اداره یک زندگی مشترک، این تصور را ایجاد میکند که این دختران هستند که امتیاز زندگی مشترک را برای پسران فراهم کردهاند.
محمدی با بیان اینکه شناخت دو طرف از یکدیگر در امر ازدواج بسیار حایز اهمیت است، خاطرنشان کرد: شناخت و عواطف انسانی در ازدواجهایی که سن زن از مرد بیشتر است حاکم نیست به همین دلیل احتمال شکست این ازدواجها حتی اگر منجر به طلاق رسمی نشود بیشتر از ازدواجهای معمولی است.
وی با اشاره به اینکه احتمال طلاق عاطفی در ازدواجهای وارونه افزایش مییابد، مدعی شد: آمار طلاق در کشور قابل توجه است و مشکلات رفتاری و عوارض ناشی از این ازدواجها علاوه بر افزایش آمار طلاق، در آینده دامن گیر جامعه میشود.
این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه فرار مردان از شرایط موجود و تن ندادن به سختیهای ازدواج یکی دیگر از دلایل ازدواج وارونه است، ادامه داد: بسیاری از مردان جوان امیدی به آینده ندارند، به علاوه دختران به علت بالا رفتن سن از حداقل فرصت پیش آمده برای ازدواج استفاده میکنند و تن به ازدواجهای وارونه میدهند.
محمدی خاطرنشان کرد: دامنه انتخاب یک دختر ۱۷ ساله بیشتر از دامنه انتخاب یک دختر ۲۷ ساله است و طبیعی است دخترانی که سن آنها بالا رفته تن به ازدواجهای وارونه دهند.
وی با بیان اینکه مشکلات روحی و روانی دختران و پسرانی که سن ازدواجشان بالا رفته است نباید نادیده گرفته شود، افزود: این افراد دائما خود را با دیگران مقایسه میکنند و این موجب میشود خود را سرزنش کنند، بنابراین معیارهای اصلی و اساسی ازدواج نیز برای آنها کمرنگ میشود.
محمدی تصریح کرد: در جامعه کنونی موضوع تولید مثل مورد غفلت واقع شده است؛ افراد در ازدواجهای وارونه علاوه بر تفاوت سنی زیاد ممکن است از فرزند آوری نیز خودداری کنند. این افراد ممکن است تحمل نگهداری از فرزند را نداشته باشند و یا به دلیل اختلاف سن والدین مشکلات فراوانی در زمینه تربیت فرزند ایجاد شود که لازم است متولیان فرهنگی و اجتماعی کشور به این نکته نیز توجه کنند.
این آسیب شناس اجتماعی با اشاره به لزوم توجه به کنترل جمعیت در کشور، گفت: کنترل جمعیت در ساختارهای جامعه تعریف نشده و آموزشها و امکانات لازم در این زمینه وجود ندارد، بنابراین برای تولید جمعیت باید ساختارهای اجتماعی و حمایتی مد نظر قرار گیرد.
وی افزود: اگرچه امروز ازدواجهای وارونه با اختلاف سنی ۲ یا ۳ سال نادیده گرفته میشود اما تبعات ازدواجهای وارونه با اختلاف سنی ۱۰ تا ۲۰ سال که تعداد آن رو به افزایش است در آینده فاجعه آمیز خواهند بود.
از عوامل تاخیر در ازدواج بالا بودن انتظارات دخترا و متاسفانه خانواده هستند و مخصوصا مناطق خودمون چشم و هم چشمی امیدوارم که این دیدگاه تغییر کنه و هر دختری به شاهزاده سوار بر اسپرتیجش برسه
وای کاش سبک ازدواج مناطق خودمون سنتی باقی می موند تا شاهد این همه طلاق و دختر دم بخت نبودیم
یادمه بزرگامون میگفتن اون زمان دختر برای ازدواج کم پیدا می شد و همه دخترا سن شون کمتر از۱۵ بود
ای کاش(ازدواجمون به سمت مدرن بودن نمیرفت)…
سلام والله همه دنبال مادی گرایی هستن بنده شاغلم با ماهی ۶۰۰ هزار تومان- و سه ساله مشغولیم و کل پس انداز من ۱۲ میلیون شده و زمانی برای خواستگاری یکی از اقوام رفتم گفتن ۱۰میلیون طلا باید بخری و خونه رهن کنی(حالا پول پیش از کجا بیارم) و چند مورد دیگه بنده ترجیح دادم مجرد بمونم تا بدهکار اقوام و بانکهای بشم که از دزد سر گردنده بدتر هستن
مرسی . خیلی عالی بود و استفاده کردم دقیقا به دلایل اصلی اشاره کرده اند دکتر کورش عزیزمان.- احمدپور از دوستان قدیمی
جداً از صمیم قلبم خوشحال میشم وقتی میبینم بچه های کوهدشت اینگونه رشد کرده اند. من به عنوان یک زن اعتقاد دارم که این معضل بیشتر بخاطر مشکلات اقتصادی است که البته جناب محمدی به خوبی به آن پرداخت اند . تشکر میکنم از میرملاس و امیدوارم این مباحث اجتماعی را در سایتتان بیشتر باز کنبد. وقتی کارشناسان و صاحبنظران خوبی چون آقای محمدی داریم حتماً لازم است از این پتانسیل ها برای مباحث اجتماعی در کوهدشت استفاده کنیم.
ضمن تشکر از جناب محمدی و سایت میرملاس ولی به نظر بنده دختران امروزی فقط بخاطر سخت شدن شرایط ازدواج است که تن به این کار می دهند و البته نباید علاقه را نادیده گرفت! البته با نظر جناب امرائی از تهران هم تاحدودی موافقم ولی نه در مناطق کوچکی مثل کوهدشت. نظر ایشان در مورد تهران و شهرهای بزرگ صدق میکند اما برای شهرهای کوچک که بهترین ماشینشان پراید است نه.
*
مرد یا “چراغ جادو”
امروزه ازدواج تبدیل شده به یه کابوس، به عقیده شخص من ازدواج امروزه فقط مال آدم های پول داره . چون دیگه” نه شخصیت، نه سواد، نه آبرو دیگه واقعا مهم نیستن . قبلا هر مردی فکر میکرد سریعتر ازدواج کنه تا به قول معروف”سروسامان بگیرد” اما امروزسرمانی وجو ندارد که بخواهی بگیری.”توقع عجیب وقریب خانواده ها، ایرادهای عجیب و غریب خود دخترها”. طرف نمیدونه میخواد ازدواج کنه یا نداشته های طرف مقابلش و خانواده شو رو برآورده کنه. زندگی زمانی ارزش داره که دو نفر خودشون زندگیشون رو با هم بسازنش، نه اینکه یک نفر تبدیل به نوکری برای نیازهای طرف مقابل بشه .
“مرد امروزه تبدیل به حکم “چراغ جادوشده ”
هر چراغ جادوی بیشتر و بهتر آرزوها رو برآورده کنه پس میتونه ازدواج کنه، و هر چراغ جادویی کمتر آرزو برآورده کنه هیچی دیگه ازدواج ممنوع. به خدا قسم مورد سراغ دارم پسره تحصیلاتش از دانشگاه های معتبر تهران گرفته کاملا با شخصیت، خانواده دار، با آبرو اما اون خانواده با تمام بی احترامی اون آدم رو رد کردن چرا؟ چون فقط وضع اش از لحاظ مالی مناسب نبوده، اما همون خانواده حاضر شدن دختر شو به کسی بدن که دیپلم بوده و فقط دنبال این بوده زن بگیره حالا هر کی باشه هیچ فرقی براشون نمی کرده ، ولی پول داشته و با افتخار ازش تعریف کردن”.
متاسفانه همین کارها رو کردند که خیلی از پسرها دیگه به دنبال ازدواج نمی رن در واقه انگیزه ای برای ازدواج ندارن، چون وقتی که با تمام زحماتی که شخص در طول عمرش کشیده اینجوری سنگ رو یخ اش می کنن، دیگه چه انگیزه ای برای همون فرد باقی میمونه که به سمت تشکیل خانواده بره، ترجیح میده نگاهشو به ازدواج تغییر بده. توی این شرایط یک مرد تا به خودش میاد میبینه عمرو جوانیش گذشته و نتیجه اش هم جز “هیچ” گیرش نیومده .
متاسفانه تعریف ازدواج امروز با رو کم کردن و چشم تو چشمی کردن اشتباه گرفته شده، یک جوان حتی در سن ۳۰ سالگی نمی تونه به فکر ازدواج کنه و باید منتظر باشه شاید در سن ۳۵ سالگی ازدواج کنه.
یک مرد باید قبل ازدواج تمام انرژی رو باید صرف کنه تا انتظارات دختری رو برآورده کنه که هنوز وارد زندگیش نشده و هیچ خیری ازش ندیده ، من نمیدونم بعد این همه فشار بروی یک مرد یک دختر بعد ازدواج چه ادعای میتونه داشته باشه که علاقه ای به همسرش داشته امروزه خانواده ها الکی و سر هیچی پر توفع شدن، از پسر هر جور امکاناتی میخوان بدون این که در حد اون امکانات باشند، طرف مهریه ۱۳۶۰ تا میخواد ولی انداره ۲سکه جهیزیه نداره.
یا شرط میذارن باید چقد طلا بخری ، شغل دولتی باشی بعد میبینی خود دختر دیپلم شو هم بزور گرفته حتی بلدنیست یه نیمرو درست کنه….. با این همه تناقض چطور انتظاره میره سن ازدواج نره بالا .
خوب پسرا چه کنند؟ وقتی کار، زندگی و اصلا هیچ چیزی در این مملکت براشون مهیا نیست چه کنند؟ به همین دلیله که راضی میشن بایه دختر مسن تر از خودشون ازدواج کنن حتی اگر عشق و علاقه ای هم در کار نباشه ولی مجبورن بخدا.
ضمن تشکر ازجناب آقای دکترمحمدی از پرداختن به مشکلی که می رودکه آثارزیانباری رادرجامعه برجای بگذارد،خصوصاً دراستان لرستان که فقرو بیکاری خیلی ملموس تر است .منتظر مطالب بیشتری ازایشان هستیم۰برای دکترمحمدی آرزوی موفقیت دارم .
این یک واقعیت تلخ است که گریبانگیر زنان جامعه ماشده است. آقای محمدی عزیز علل این مشکل را بخوبی ریشه یابی و توضیح داده اند ولی نگفته اند پس دختران چه باید بکنند؟ خوب اگر نرن با یه پسر کوچیکتر از خودشون ازدواج کنن همین فرصتم از دستشون میره!!! واقعا که درست گفتن ایشون این یه فاجعه بزرگ است چون بزودی آمار طلاق از همینم که هست بالاتر میره.
درد کشیده درد داند آقای محمدی مثل خودت بعضی اوقات از روی ناچاریه بعضی دیگه ثروت و… بعضی هم تعصبات قومیتی مثل ؟
فکرشو کن…
یه پسر میشناسم متولد۷۱
ازدواج کرده با یه دختر متولد ۵۴
فکرشو کن…
قضاوت باشماست….