تاریخ : یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
3

شعارهای آنچنانی، شام های اینچنینی

  • کد خبر : 83110
  • 26 بهمن 1394 - 15:45

  حشمت اله آزادبخت / میرملاس :    همتی برتر،مدرسه ای بهتربا رای دادن به برادر…رای مافقط…شایسته ی شورای دانش آموزی برادر…کاندیدماحاجیه آقای…هرروزبرای مدرسه اردوبرگزارمی کنم…برای همه نمره ی قبولی می گیرم…نرخ اجناس بوفه ی مدرسه راپایین می آورم…نوروزی زلزله،کاندیدهرچی دله… این بریده هایی بودازتبلیغات انتخابات شورای دانش آموزی مدرسه ی راهنمایی…که چندی پیش مقابل […]

حشمت-اله-آزادبخت-2

 

حشمت اله آزادبخت / میرملاس : 

 

همتی برتر،مدرسه ای بهتربا رای دادن به برادر…رای مافقط…شایسته ی شورای دانش آموزی برادر…کاندیدماحاجیه آقای…هرروزبرای مدرسه اردوبرگزارمی کنم…برای همه نمره ی قبولی می گیرم…نرخ اجناس بوفه ی مدرسه راپایین می آورم…نوروزی زلزله،کاندیدهرچی دله…

این بریده هایی بودازتبلیغات انتخابات شورای دانش آموزی مدرسه ی راهنمایی…که چندی پیش مقابل چشم ریزدوربین موبایل من اتفاق افتاد تا امروزشماومن آن اراباشعارهای تبلیغاتی بزرگ ترهامقایسه کنیم وبه تحلیل بنشینیم.
حالامااگردست همت به دست مهردهیم می توانیم شهری آبادداشته باشیم.البته فقط وفقط باانتخاب برادرحاج…واگرفقط وفقط برای برادر..همت نکنیم بعدازعید۹۴شهر،بالبه ی سردکوه هایش همان کاسه ی خشک خالی ست که هست وهم چنان درگودال فقربه سرخواهدبرد.بازوم شدن میکروسکوپ توجه روی این شعارمی توان پس ازسال هااین میکروب بزرگ راکشف کردکه شهرما واستان شمادرحال حاضرپایین ترووخیم ترازدیگران است ولی باانتخاب برادر..خدای نکرده برتروبهترازمثلااصفهان وقم وشیرازو…خواهدشد.
حالادوپای جفت تحلیل راآماده کنیدتادراین خانه بازی مدرن داخل خانه ی دوم بپریم.مافقط به برادر..رای می دهیم…توجه بفرماییدکه این گلوله ی کشنده ی توپ”فقط”ازکجای تاریخ زورگویی هاوخودخواهی هابه این سمت شلیک شده است وصدای ناهنجارش کاسه ی سرامروزراسوت می کشد؟!فقط من،فقط برادرم،فقط پدرم.
واماخانه ی سوم راعمری ست پریده ایم وباآن خاطرات درازی داریم.برادر…اتنخاب شایسته ی جناعالی را به سِمّت…خیابان اصلی شهربااین پلاکاردها چروک پیشانی بزرگ کرده است.اینجا یک سوال کزکرده باقی می ماندکه اگرهرروزه این همه رییس شایسته منصوب می گرددچراپلک پیشرفت این استان تکان نمی خورد؟!
خانه ی چهارم پارادوکس زیبایی آفریده که درتاریخ ادبیات این سرزمین بی نظیراست.باپریدن به خانه ی پنج شاخ ها،ببخشید،کمربندهای تعجب رامحکم ببندید که هواپیمای اف شعاردَه تبلیغاتی ماسرعتی سرسام آوربه خودمی گیرد.این هم نمونه ی حرف هایی ست که چشم بسته بافوران شدیداسیدمعده بردهانه ی دهان شعار جاری می شوندوگدازه های یخ زده ی دوران گذشته اش هنوزازشانه ی درودیواراستان ماپاک نشده است.دانش آموزی که تنهابه عزم شکارلاغررای،تیرداغ این شعار راشلیک نموده است،نمی دانسته که این کارازعهده ی کشور،ببخشید،مدرسه هم خارج است واگرهرروزبه تفریح ولبخندوشادی برویم ودنیارالذت ببریم،پس باکدام وقت زندگی کنیم؟! دیته؟!!
متاسفانه هواپیمای گازی ماکه بایک کپسول بوتان می تواند دنیارادورسرش بچرخاند،سرازخانه ی ابرها درآورده ودیگرازکنترل برج مراقبت شرم خارج شده است.برای همه ی شماکارفراهم می کنم وباآوردن کارخانه و…زندگی همه اتان بیست می شود.به به!اازاین بهترنمی شود.بی کوچک ترین فشردن دندان زحمتی همه ۲۰می یریم.خداراشکرکه دیگردانش آموزتنبل وجودندارد.ازطرفی،دیگرتبعیض بین همه ی مردم،بازهم ببخشید،دانش آموزان وجودنخواهدداشت وهمه بدون بازکردن لای کتاب، رییس،ببخشید قبول می شوند.ازطرف دیگر،دیگرآقای رییس نمی تواندفقط وفقط به پسرو برادروخواهرزاده های خودش نمره بدهدوهمه وهمه استخدام ،شرمنده،لیسانس می گیرند.این ازغول بی رحم بی کاری که باسه سوت مثل … خفه اش کردیم.امابزرگ ترین ایراداین طرح بزرگ اشتغال،ببخشید،این شعاربزرگ دراین است که همه بااخذ نمره ی قبولی دکترومهندس وکارمندو…می شوندواین مملکت فردا پس فردا این همه کارگر ومغازه دارودزد وبی کار وموادفروش و…ازکجابیاورد؟
خان هفتم مثل نرخ خواروباراین روزهاسربه لایه ی اوزون ساییده ودرهیچ خانه ی زمینی دیده نمی شود.بسیارخوشحالیم اما که نامزدهای عزیز مامی توانند بایک چشم به هم نزدن انشاالله بعدازورودآقای فقط به مجلس،نرخ چیپس ویخمک،ببخشید،برنج وروغن و…رابه اندازه ی قامت یک” بلِس” پایین بیاورند که خداکندتاآن موقع نرخ یک بلس مثل موشک به فضای گرانی پرتاب نشود.واما رستم شعارنامه ی ما به به هیچ هفتی بندنمی شودوماباخواندن خانه ی هشتم لرزه برارگ انداممان می افتد.که مامردم ایران ازواژه ی زلزله خاطره ی سیاهی داریم ودوست نداریم بم دل خوشی وآرامشمان هرلحظه فروریزد.اگربرادر…کاندیدهرچه دل است ،چگونه می تواندباچندهزارریشترویران گری،دست مرمت بردیواردل هابکشد؟حالامن اعتقاددارم سیردرفضا وگشت درآفاق را به نامزدهای عزیز سپرده وخودمان همین پایین دست درگردن،به خانه بازی معمولی بپردازیم.
حالا موارد بالا را دوباره به دقت بخوانید و روبه روی سابقه ی کاری برخی قرار دهید که هربار آمدند و میخ این شعارها را در گوش توجه این ملت شریف کوبیدند و سال ها پشت میزهای مجلس نشستند و آب از آب عملی تکان نخورد.
و اما می خواهم یقه ی برخی هواداران هوایی برخی کاندیداها را گرفته و مقابل چشم شما به دادگاه انقلاب این ستون بکشانم وچکش قضاوت رابه نگاه دقیق خوانندگان عزیزبسپارم.درهرشهرِاین حوالی زندگی می کنید حتماصدای بوی داغ شام های آنچنانی توی گوش دماغتان خورده است.ضیافت های باشکوهی که دهان سردچندهزارنفررابه چربی یک شام گرم می کند،تنهابه این خاطرکه صاحب
شام،خاطرخویش رادرخاطره ی یکی ازنامزدهازنده نگه داشته وپای لاغرتفکرچندهزارانسان رابه میخ بذل وبخشش کریمانه ی خودببنددودرنهایت
باتوردیگران ماهی بزرگ خودراشکارکند.بعضی ازاین شام های آنچنانی هم باکفکیرهزینه ی مستقیم خودنامزدهای گردن کلفت دربشقاب زخمی شکم هاریخته می شوند.
حالامن میکروفن سیاه انتقادقلم رابه سمت دهان پاسخ اینان گرفته ومی پرسم:به چه بهانه وباچه هدفی دست به جیب گشادبخشش برده اید؟وپشت
بردیوارگاهگل همین نشریه،منتظرسوارتندوتیزپاسخ خواهم ماند.اما تا آمدن ماشین ضدگلوله ی پاسخ ها،سینه ی تحلیل بربالش خودخواهی ،عینک بدبینی
برچشم قلم زده ودلیل این ضیافت هارابه تحلیل درازمی کشم.
این مهمانی هاجزتطمیع که هسته ی ثابت وپایه ی اصلی این میدان است،هدفی جزبیمه کردن موقعیت خودواطرافیان نمی تواندزیرسرداشته باشد.ازلابلای این هدف،هدف های دیگری سرازتخم بیرون می آورند.ازجمله روکم کنی رقبای بازاری وانتخاباتی وهم ولایتی.دیگر،نشستن برسکوی کدخداییِ تفکری خاص وبه تعبیری،جناحی خاص یاقبیله ای خاص. بایدمتذکرشدکه درصورت پیروزی نامزدموردخاطر،نیمی ازهدف اول به گُل خواهدنشست.هدف دوم رابایدگفت کاملا یک نطرشخصی ست وازعهده ی دخالت دیگران خارج است.اماقافیه ی هدف سوم رابایددودستی تحویل دهیدچون دیگرکسی نمی تواندنماینده وسردمداریک جریان یاقبیله باشد بلکه هرکس باهرلباس و قالبی تنها وتنهانماینده ی تفکروتصمیم شخصی شخص شخیص خویش بیشترنیست ونمی تواند نماینده ی چندمتردورترازکفش های تصمیم خویش باشد وحالاسکه به روی شیردیگرش افتاده وهرکس برای خودش گردن تصمیمی کلفت کرده است وهیچ کس روی
آن رانداردحتی بارنظرش رابرپشت برادرکوچک خودتحمیل کند.آیادادن باجِ شام، نوع پلیدِبزرگی ازتحمیل نیست؟که خوب است بدانیم دراین شیوه هم پس از این که چربی غذاباپشت دست های چندجوک پاک شدهرکسی سراغ خانه ی اندیشه اش رامی گیرد وداستان نخود،نخود خوانده خواهدشد.امروزبعضی معتادهاهم که دست نیازمقابلت درازمی کنند،مردومردانه می گویند:خمارم.کمکم کن.دیگرنمی توان برف کلاه آشنای دروغ رابرسرکبک زبان گذاشت که شانه ی تنومند هیچ باوری دیگرزیربارنمی رود.
ازطرفی رایی راکه بازورچنگال شام به دست آمده است برای توکه فرداقراراست پابراین بشقاب هابگذاری وبه کرسی بلندنمایندگی ات برسی،چه
قدرارزشمندخواهدبود؟توپول داده ای و رای خریده ای .پس نمی توانی بدهکارخودکارآبی کسی باشی.وآیاکسی که بادادن شام های زودگذربرصندلی
نمایندگی ملتی لم داده است چگونه می تواندازراه درست ومنطقی،به فکرپروژه های عمرانی وپایدارباشدوبی کاری وفقرفرهنگی مردمش وجدان نداشته اش رازخم بزند؟
بهتراست دست ازکاسه ی داغ آش کشیده وصراحتابگویم اگرباآینه وقیچی اصلاح ومرمت،برخاسته ای تاچاره گرژولیدگی های مردمت باشی،پس چراکاسه ی داغ آش تحمیل وتطمیع برسرمردمت می ریزی که باهیچ بندی ازاصول اصلاح به یک جونمی رود.فکرنمی کنی باهزینه ی آن همه لقمه ی کوتاه،می وددست اصلاح برسروسامان چندجوان بی کاروفقیرکشیدوبرایشان خانواده تشکیل داد؟آیاتوکه صدای شکم گرسنه ی مردمت امان ازآرامش خواب راحتت بریده وچنگ شکم جوان ها گلوی دغدغه ات راسفت چسبیده نمی توانستی پیش ازرسیدن فصل انتخاب این خیرانه راانجام دهی.آن هم پنهانی؟هرچنداین جویدن های زودگذرو دقیقه ای، گرهی اززلف آشفته ی کودکان ژاراین دیارنخواهدگشودورنگ سبزی برچهره ی زرددلخوشی شان نخواهدپاشیدودستِ خالیِ بسته ی جوان های بی کارش برمیله ی زانوی اندوه را درهوای شادابی نخواهد چرخاند.این بشقاب هاتنهادانه دانه کلاه هایی ست که برسرتک تکشان می گذاری وزیرلب به زیرکی نداشته ی خودلبخندمی زنی

 

 

لینک کوتاه : https://www.mirmalas.com/?p=83110

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 7در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۶
  1. سلام ای استادادب اگر زندگی قبل از انقلاب این عچوبه های روزگار را در ذهن خویش مجسم نماییم نه تنها در کوهدشت بلکه در پهنه کشور با شام خیران بی ادعا بدون هیچ چشم داشتی زندگی خویش را سپری نموده اند حال می خواهند با شام دادن دوران طلایی پلاس اسمانی خویش رابه نمایش بگذارند البته به بهای لگد کوب انسانیت انسانها

  2. باسلام جناب آقای آزاد بخت متن بسیار زیبایی نوشتید وحقیقت واقعه را عنوان فرمودید،سیستم ما ازریشه مشکل داره از دوران دبستان به بچه ها می‌آموزیم که با دروغ میشود پیشرفت کرد، درمدرسه دختر من کاندید شورای مدرسه شده بود وبرای تبلیغ فکر کردم چه بنویسید وسعی کردم کارهایی که عملا میشود انجام داد رو تبلیغ کنه وچاپ کرد ولی رای نیاورد در عوض یکی از بچه‌ها یی که پدرش از نورچشمی هاست رای آورد وبعداز رای آوردن هرروز به بچه ها دستور آوردن تغذیه ی مخصوص ویا وسایلی رو میده وهیچ کدام از مسولین مدرسه رسیدگی نمیکنن پس نتیجه میگیریم تربیت از ریشه خراب است! متشکرم

  3. درود استاد آزادبخت یکه تاز قلم لرستان خداوکیلی صدبار هم این متن را بخوانم ییرنمیشوم ومت گرم

  4. جناب آزادبخت عزیز من ارادت خاص دارم خدمت جناب عالی از شما و امین آزادبخت بخاطر سایت های یکطرفه گله دارم از همه کاندیدا بذارید شما که این پیام من رو حذف میکنید ولی بخونش

  5. باسلام.انتظار نداشتم نظر من و نمایش بدین………..شما هم مثل بقیه مثل نمایندگاه شهرمون خائن هستین خائن به مردمتون چون تحمل شنیدن افکار مخالف و حقیقت جامعه تونو ندارین واقعیت های شهرمون ……………….. چرا نباید نظر افراد مخالف رو نمایش بدین.

  6. احسنت بر حشمت عزیزبا این متن پر محتوا و زیبا .کو گوش شنوا و کو چشم بینا

قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.